
مهرداد شیرازی، مدیرعامل شرکت معنا معدن نوآوری اندیشه در یادداشتی نوشت:
تبدیل صنایع معدنی (که اغلب به عنوان صنایع سنتی و سنگین در نظر گرفته میشوند) به بخشهایی خلاق، پویا و ارزشآفرین نیازمند یک رویکرد چندوجهی است که دولت، بخش خصوصی و مراکز تحقیقاتی باید به طور هماهنگ آن را دنبال کنند.در این خصوص راهکارهایی کلیدی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
استراتژی نوآوری و فناوری
سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه (R&D) هدفمند مهم ترین رکن این خلاقیت و پویایی است. در این خصوص دولت باید مشوقهای مالیاتی قوی برای شرکتهایی فراهم کند که در زمینههایی مانند فرآوریهای نوین (به جای خامفروشی)، استفاده از هوش مصنوعی (AI) برای اکتشاف، و توسعه مواد جدید (مانند کامپوزیتها و آلیاژهای پیشرفته) سرمایهگذاری میکنند.توسعه فناوریهای “معدن هوشمند” نیز در این خصوص ضرورت و موضوعیت دارد که به معنای تمرکز بر پیادهسازی اینترنت اشیا (IoT)، رباتیک، تحلیل دادههای بزرگ (Big Data) و اتوماسیون کامل می باشد. . این کار نه تنها بهرهوری را افزایش میدهد، بلکه به دلیل کاهش دخالت انسان در محیطهای خطرناک، ریسک را کم میکند.تمرکز بر فرآوریهای نهایی موضوع دیگری است که در این خصوص باید مورد توجه قر ار گیرد. در حقیقت ، جای صادرات سنگ معدن، باید زنجیره ارزش را در داخل کشور تکمیل کرد. این امر مستلزم حمایت از ایجاد صنایع پاییندستی برای تولید محصولات نهایی مانند کاتد مس، آلومینیوم خالص، یا قطعات مورد نیاز صنایع الکترونیک است که ارزش افزوده بسیار بالاتری دارند.
توسعه منابع انسانی و دانشمحوری
یکی از ارکان اصلی توسعه منابع انسانی، همسویی آموزش عالی با نیاز صنعت می باشد. دانشگاهها و مراکز فنی و حرفهای باید برنامههای درسی خود را به سرعت با نیازهای صنایع مبتنی بر فناوری روز (مهندسی دادههای معدنی، رباتیک صنعتی، شیمی فلزات پیشرفته) بهروز کنند. تأسیس پارکهای علم و فناوری یا مراکز نوآوری مشترک بین دانشگاهها، پژوهشگاهها و شرکتهای بزرگ معدنی برای تسهیل تجاریسازی ایدههای خلاقانه، الگوهایی پیش برنده و مهم در این راستا محسوب می شوند. متعاقبا نیاز است نیروهای فعلی از طریق دورههای تخصصی برای کار با سامانههای خودکار و تحلیل دادهها آماده شوند تا صنایع از حالت سنتی خارج گردند.
چارچوبهای حمایتی دولت
ایجاد “پنجره واحد” برای نوآوری اصلی ترین موضوعی که در ذیل چارچوبهای حمایتی دولت باید مورد توجه قرار گیرد. این به معنای سادهسازی فرآیندهای صدور مجوز برای پروژههای آزمایشی مبتنی بر فناوریهای جدید است. تأخیر در بوروکراسی میتواند پروژههای خلاقانه را از بین ببرد. این رویکرد، صنعت را با استانداردهای جهانی همسو کرده و دسترسی به بازارهای بینالمللی را تسهیل میکند.
تضمین تأمین مالی پروژههای پرریسک از دیگر اقدامات نظارتی و راهبردی دولت در حوزه معدن محسوب می شود که تأسیس صندوقهای سرمایهگذاری مشترک دولتی-خصوصی برای تأمین مالی استارتاپها و شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs) که در حوزههای نوآورانه معدن و متالورژی فعالیت میکنند را شامل می شود.
تقویت همکاریهای بینبخشی و بینالمللی
تسهیل همکاری با شرکتهای پیشرو خارجی از جمله دعوت از شرکتهای بینالمللی که دارای تخصص در اتوماسیون و فرآوریهای پاک هستند، برای سرمایهگذاری مشترک و انتقال دانش فنی باید مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، دولت میتواند با اولویت دادن به استفاده از محصولات نهایی تولید شده در داخل (که از مواد معدنی داخلی فرآوری شدهاند) در پروژههای زیرساختی خود، تقاضای اولیه برای این محصولات خلاقانه را تضمین کند.
در نهایت اینکه تبدیل صنعت معدن به یک صنعت خلاق، در حقیقت به معنای حرکت از استخراج منابع به سمت تولید دانش و مواد پیشرفته است. این امر نیازمند تغییر در ذهنیت، سرمایهگذاری بلندمدت و پشتیبانی مؤثر ساختاری از سوی دولت است.