کمیته سیاسی جبهه اصلاحات در نامهای خطاب به محمد خاتمی نوشته است «جامعه خسته است و به نظر میرسد دولت در مدیریت شرایط با مشکلات و ضعف در تصمیمگیری و اجرا مواجه است و ملت میان احساس ناامنی و نگرانی نسبت به آینده سرگردان».
در ادامه این نامه با توصیف شرایط داخلی و خارجی کشور آمده است: «اگر اصلاحطلبی بخواهد معنا و اثر تازهای بیابد، باید از مشی قدرتمحور به جامعهمحور و از اصلاحطلبی محافظهکارانه به اصلاحطلبی مسئولانه و اخلاقی گذر کند؛ یعنی باید از انتظار برای گشایش از بالا به ساختن ظرفیت اجتماعی و فرهنگی از پایین جامعه روی بیاوریم». در همین زمینه، خاتمی نیز در پیامی به کنگره انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با اشاره به شرایط کشور، خواستار بازپسگیری اختیارات دولت شده است. در این زمینه، اشاره به چند نکته تحلیلی ضروری است:
۱. لحن و محتوای این بیانیه با بیانیه چند ماه پیش جبهه اصلاحات تفاوت داشته و تا حدود زیادی از بخشی از مواضع موجود در بیانیه نخست عقبنشینی صورت گرفته است و این موضوع میتواند از تعدیل مواضع جبهه اصلاحات در قبال وضعیت کشور حکایت داشته باشد. درواقع، به نظر میرسد که واقعیتهای صحنه کشور این جبهه را مجاب کرده بحثهای بیحاصل و غیرلازمی، چون تغییر پارادایم حکمرانی را تکرار نکند. ضمن اینکه صدور نامه به خاتمی از سوی کمیته سیاسی و نه همه جبهه اصلاحات میتواند به معنای وجود اختلاف در این جبهه در قبال مواضع آن در این نامه باشد.
۲. اگر چه وضع موجود اقتصادی اجتماعی کشور با وضع مطلوب فاصله دارد، اعلام و بزرگنمایی آن ازسوی جریانی که بابت بخشی از این وضع مسئولیت دارد، نافی اصل مسئولیت آنها در این زمینه نیست.
۳. طرح لزوم گذار به اصلاحطلبی مسئولانه و اخلاقی اگرچه میتواند مفید باشد و نشانهای از رویکرد مثبت این جریان در قبال وضعیت موجود کشور باشد، اما کیفیت آن هنوز تعریف نشده است. آنچه هشدار در این زمینه را ضروری میسازد، وجود درکی در میان جریان اصلاحات از اصلاحطلبی اجتماعی است که آن را به یارگیری اجتماعی در برابر نظام تعبیر میکند. به نظر میرسد که جریان اصلاحات با درک موقعیت خطیر کنونی و تجربیات گذشته باید از این نوع برداشت فاصله بگیرد و اصلاحطلبی مسئولانه، اخلاقی و اجتماعی را به معنای حقیقی کلمه و در راستای کمک به نظام و دولت متکی به خود به کار گیرد.
۴. در عین حال، طرح لزوم اصلاحطلبی جامعه محور و مسئولانه در بیانیه کمیته سیاسی جبهه اصلاحات و تأکید سیدمحمد خاتمی بر بازپسگیری اختیارات دولت، میتواند از نگاه خاص این جریان به دولت چهاردهم حکایت کند؛ بدین ترتیب که جریان اصلاحات با نامطلوب و ناکارآمد دانستن دولت چهاردهم، هم درصدد فاصلهگیری و عبور از این دولت است و هم درصدد است تا ضعفهای این دولت را ناشی از کمبود اختیارات آن قلمداد کند و از این طریق، مسئولیت ناکارآمدی دولت را به نظام نسبت دهد؛ تاکتیکی قدیمی که همواره این جریان از آن بهره برده است.
۵. بدون شک راه مواجهه با جامعه خستهای که نگران وضع موجود و آینده خود بوده و به دنبال ارائه پاسخ معتبری برای حل مسائلش میگردد، فراتر از کنشهای کلامی و بیانیهای، نیازمند حضور و اقدام میدانی و ظاهر شدن در قامت مرد عمل است. بنابراین، جریان اصلاحات به جای کنشهای کلامی صرف باید تلاش کند تا با حمایت از دولت چهاردهم، گره گشاییهایی از وضعیت فعلی کشور انجام دهد.
۶. واقعیت آن است که انتظار گشایش از بالا برای مردم هنوز هم وجود دارد، اما این امر لوازمی دارد که از جمله بدیهیات آن، اجماع نخبگانی و سیاسی در کشور و جریانهای مختلف سیاسی باید با درک شرایط کنونی کشور و تقویت اجماع و وفاق، زمینههای ارائه پاسخ مطلوب به مسائل اجتماعی را فراهم کنند.