کد خبر: 1329110
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۰:۴۰
رسوایی «حقوق بشر» غرب به روایت اسناد دیپلماتیک حقوق‌بشر غرب ابزاری برای تحمیل هژمونی بیش نیست. غربی‌ها با شعار دفاع از انسانیت به دیگران درس اخلاق می‌دهند، اما گزارش‌های مستند نشان می‌دهد در درون مرز‌های خود، ناقضان اصلی کرامت، آزادی و عدالت انسانی هستند
نجمه‌السادات حسینی 
جوان آنلاین: امریکا و انگلیس به دلیل نقض فاحش آنچه خودشان حقوق بشر می‌نامند، محور گزارش‌دهی سالانه وزارت امور خارجه کشورمان درباره وضعیت حقوق بشر شده‌اند. به گفته سخنگوی دستگاه دیپلماسی، ارائه اسناد و شواهد برای نشان دادن اینکه ادعای حقوق بشری غرب صرفاً نمایشی منافقانه و مزورانه است، وظیفه‌ای همگانی به شمار می‌رود. این موضع پاسخی حقوقی و اخلاقی به سال‌ها دوگانگی و دروغی است که در آن، قدرت‌های غربی از مفاهیم انسانی، چون آزادی و عدالت برای سرکوب ملت‌ها بهره برده‌اند. اکنون با انتشار گزارشی جدید بار دیگر چهره واقعی مدعیان آزادی آشکار شده است که پشت لبخند‌های دیپلماتیک و شعار‌های انسانی، چکمه‌های خشونت، نژادپرستی، تحریم و استعمار را پنهان کرده‌اند. 
هیچ واژه‌ای شاید به اندازه «حقوق بشر» در عصر حاضر، قربانی سوء‌استفاده قدرت نشده است. غرب به‌ویژه امریکا و انگلیس، این مفهوم را به عنوان ابزاری سیاسی برای پیشبرد منافع خود به کار می‌گیرند، به طوری که در ظاهر از آزادی و کرامت انسان سخن می‌گویند، اما در عمل، بیش از هر نظام دیگری در نقض همان اصولی که تبلیغ می‌کنند دست دارند. 
وقتی از حقوق بشر سخن می‌گویند، مقصودشان نه انسان و نه حق است، بلکه «قدرت» برای تحمیل هژمونی خودشان است و این رفتار تقریباً بعد از جنگ جهانی و پایه‌گذاری سازمان‌های به اصطلاح بین‌المللی آغاز شد و تا جایی پیش رفته‌اند که اگر کشوری با سیاست‌های‌شان همراه باشد، حتی بدترین رفتار‌ها نادیده گرفته می‌شود، اما اگر ملتی بخواهد مستقل بماند، ناگهان در فهرست کذایی ناقضان حقوق بشر! قرار می‌گیرد. این منطق دوگانه، سال‌هاست در تار و پود سیاست غربی‌ها تنیده شده است؛ منطقی که عدالت را با معیار منافع می‌سنجد. 
نمونه‌ها فراوان هستند. در خیابان‌های امریکا، هر سال ده‌ها شهروند بی‌گناه به ضرب گلوله پلیس جان می‌دهند. گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد قربانیان این خشونت اغلب از اقلیت‌های نژادی هستند. هنوز داغ قتل «جورج فلوید» بر وجدان بشریت سنگینی می‌کند و نمادی از نظامی است که تبعیض را در قلب قانون نهادینه کرده است. در جامعه‌ای که رنگ پوست می‌تواند مرز میان زندگی و مرگ باشد، سخن گفتن از حقوق بشر، بیشتر به تمسخر می‌ماند. 
در انگلیس نیز وضعیت تفاوت چندانی ندارد. سیاست‌های سختگیرانه دولت لندن در قبال پناهجویان، نقض آشکار کنوانسیون‌های بین‌المللی است. هزاران پناهجو، از جمله زنان و کودکان، در اردوگاه‌های غیربهداشتی و غیرانسانی، بدون حق دادرسی، بدون دسترسی به خدمات درمانی و بدون امید نگهداری می‌شوند. همزمان رسانه‌های رسمی سرزمین تحت سلطه پادشاهی! از جمله بی‌بی‌سی با سانسور و سوگیری سیاسی، روایت واقعی از بحران انسانی را پنهان می‌کنند. اختلافات داخلی کارکنان بی‌بی‌سی درباره نحوه پوشش جنگ غزه نیز پرده‌ای دیگر از این ریاکاری رسانه‌ای است که حقیقت را قربانی منافع سیاسی می‌کند. 
در حوزه بین‌المللی، رفتار امریکا و انگلیس چهره‌ای عریان‌تر از نقض حقوق بشر را نشان می‌دهد. تحریم‌های اقتصادی یک‌جانبه که بدون مجوز شورای امنیت اعمال می‌شوند، در واقع نوعی «جنگ نرم علیه مردم» هستند. این تحریم‌ها، بیمار را از دارو، کودک را از شیر خشک و جامعه را از امید تهی می‌کنند. بر اساس معیار‌های حقوق بین‌الملل، چنین اقداماتی مصداق مجازات جمعی و ناقض کنوانسیون ژنو است، اما غرب، در برابر رنج میلیون‌ها انسان، سکوت می‌کند. 
جنگ‌های بی‌پایان غرب آسیا نیز محصول همان سیاست‌هایی است که در پوشش «حقوق بشر» آغاز شدند. از عراق تا افغانستان و از لیبی تا سوریه، هزاران غیرنظامی قربانی حملاتی شدند که با نام آزادی صورت گرفت. شعار‌ها شیرین، اما نتیجه، ویرانی و مرگ بود. همان دولت‌هایی که از کرامت انسان سخن می‌گفتند، بمب‌های خود را بر سر شهر‌ها فرود آوردند و بعد در برابر تصاویر کودکان بی‌جان، سکوت اختیار کردند. 
وندی شرمن از مأموران خونخوار امریکا در بخشی از آنچه خاطراتش! عنوان شده است، با تعصب فمینیستی مدعی می‌شود: «مادلین همچنین مراقب بود تا نشان دهد اراده مبارزه را دارد. او که به هیچ وجه جنگ‌طلب نبود، می‌دانست که تصور عمومی از زنان این است که آنها در به کارگیری زور مردد هستند...». (ص۱۵۰) ادعای شرمن که «او به هیچ وجه جنگ‌طلب نبود» در حالی است مادلین آلبرایت، سفیر وقت امریکا در سازمان ملل در مصاحبه‌ای با سی‌بی‌اس گفته بود: «جان دادن نیم‌میلیون کودک عراقی به خاطر سوءتغذیه در پی تحریم‌های امریکا ارزشش را دارد». 
بعد‌ها سی‌بی‌اس هیچ وقت آن نوار را پخش نکرد و مجری درباره اش حرف نزد. مادلین آلبرایت از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ سکاندار وزارت خارجه رژیم امریکا بود. 
تناقض غرب در رفتار با رژیم‌صهیونیستی آشکارتر از همیشه است. در حالی که جهان، از نوار غزه صدای ناله و استغاثه کودکان را می‌شنود، دولت‌های امریکا و انگلیس از ادامه ارسال سلاح به سرزمین اشغال‌شده فلسطین از سوی وحشی‌ترین انسان‌نما‌های گر‌گ‌صفت دفاع می‌کنند. آنها در برابر جنایتی آشکار، با بی‌رحمی تمام به حمایت سیاسی و تسلیحاتی از رژیمی می‌پردازند که خانه‌ها را بر سر مردم خود ویران می‌کند. در قاموس آنان، حقوق بشر تا آنجا محترم است که با منافع استراتژیک‌شان تعارض نداشته باشد. 
این دوگانگی در عرصه رسانه‌ای نیز تکرار می‌شود. شبکه‌های بزرگ خبری غرب، خود را «آیینه حقیقت» می‌خوانند، اما در واقع، ابزار شکل‌دهی به افکار عمومی هستند. در جنگ غزه، ده‌ها خبرنگار جان باختند، اما تیتر نخست رسانه‌های غربی، روایت تحریف‌شده از واقعیت بود. در چنین فضایی، آزادی بیان به افسانه بدل شده است. 
از زاویه اقتصادی نیز غرب تصویری ضدانسانی ارائه می‌دهد. شرکت‌های چندملیتی امریکایی و انگلیسی، با بهره‌کشی از کارگران در کشور‌های فقیر، میلیارد‌ها دلار سود به جیب می‌زنند. کودکان آفریقایی در معادن کبالت، جان خود را برای تولید باتری تلفن‌های همراهی می‌گذارند که در لندن و نیویورک با شعار «زندگی سبز» فروخته می‌شوند. این تناقض تلخ، جوهر تمدن غرب را یعنی ظاهری مدرن و لباسی انسانی، اما باطنی خشن و بی‌رحم عیان می‌کند، حتی در قلب تمدن غرب نیز فقر و نابرابری به شکلی تکان‌دهنده در حال گسترش است. میلیون‌ها نفر در امریکا و انگلیس در فقر مطلق زندگی می‌کنند، در حالی که شرکت‌های تسلیحاتی و مالیاتی، رکورد سود‌های میلیاردی را می‌شکنند. در زمستان‌های لندن، بی‌خانمان‌ها در ایستگاه‌های مترو شب را به صبح می‌رسانند و در لس‌آنجلس، چادرنشینی به معضل اجتماعی بدل شده است. اگر معیار حقوق بشر، حق برخورداری از زندگی شرافتمندانه است، پس تمدن غرب در آزمون انسانیت شکست خورده است. از منظر حقوق بین‌الملل، بسیاری از اقدامات این کشورها- از تحریم تا مداخله نظامی- نقض آشکار اصول منشور ملل متحد و حقوق بشردوستانه‌اند، با این حال، چون خود عضو دائم شورای امنیت هستند، هرگز پاسخگو نمی‌شوند. این همان ساختار ناعادلانه‌ای است که جهان را به دو طبقه تقسیم کرده است و حاکمان مصون از پاسخگویی و ملت‌ها محکوم به سکوت شده‌اند. حقوق بشر در نگاه غربی، ابزاری برای تحمیل هژمونی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است و هر جا که منافعش ایجاب کند، مفهوم حقوق بشر را به سلاح تبدیل می‌کند و هر جا که به زیانش باشد، آن را از حافظه جمعی می‌زداید. این بهره‌برداری ابزاری، بزرگ‌ترین خیانت به فلسفه حقوق بشر است. 
با وجود همه این ریاکاری‌ها، جهان در حال تغییر است. بیداری ملت‌ها و رشد آگاهی عمومی سبب شده است این نقاب‌ها یکی‌یکی فرو افتند. امروز دیگر دشوار است که با چند واژه زیبا، واقعیت را پنهان کنند. حقیقت، سرانجام راه خود را به وجدان جهانی باز کرده است. 
آنچه باقی می‌ماند، این پرسش است‌که آیا غرب، با این همه ادعا، آماده است روزی به عدالت پاسخ دهد؟ پاسخ شاید هنوز در خاموشی تاریخ پنهان باشد، اما آثار بیداری آشکار است. انسان معاصر می‌داند که کرامت، در عمل سنجیده می‌شود و تمدنی که انسان را ابزار می‌بیند، دیر یا زود فرو می‌ریزد.
برچسب ها: امریکا ، انگلیس ، حقوق بشر
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار