جوان آنلاین: با اینکه سیستان و بلوچستان یکی از استانهای خشک و محروم ایران به شمار میآید، اما تنوع جغرافیایی و فرهنگی این منطقه، گنجینهای غنی از صنایع دستی را در خود جای داده است. هنرهای دست ساکنان روستاهای سیستان و بلوچستان نه تنها بیانگر هنرمندی و خلاقیت آنان است، بلکه نشان میدهد این آثار و صنایع به دلیل کاربرد معیشتی برای قرنها پویایی خود را حفظ کرده و بخش جدایی ناپذیر از زندگی روزمره بسیاری از خانوارها به شمار میروند.
صنایع دستی هر دیاری حاصل ذوق، خلاقیت و هنرمندی به جای مانده از نسلهای پیشین میباشد که خود بیانگر هوش، ذکاوت و سلیقه گذشتگان و سازنده هویت ملی است. سیستان و بلوچستان با قدمتی تاریخی و حماسی میراث گرانقدری را در زمینه صنایع دستی در خود جای داده که آشکار شدن نقوش آن حاصل ذوق، هنر و توانایی مردان و زنان هنرمند این منطقه کهن است. زنان این دیار هنرمندان و نقشگران قابل بخش صنایع دستی هستند که به دلیل مشغلهها و گرفتاریها تنها به تأمین نیاز و حداقل معاش خود و خانواده خویش اکتفا میکنند. آنان تراوشهای ذهن را به مرحله عمل گذاشتهاند تا با زبان رفتار توان و همت بالای خود را به همگان نشان دهند.
روزهای سخت سیستان و بلوچستان در کم آبیها و خشک شدن هامون که باعث از بین رفتن بخشی از کشاورزی و دامداری آن شده، این استان را در یک دوره حساس تاریخی قرار داده است. اگرچه خشکسالی اقتصاد سنتی این منطقه را با بحران مواجه کرده است، اما همین تهدید میتواند با تمرکز بر «اقتصاد خلاق» مبتنی بر صنایع دستی، به یک فرصت طلایی برای توسعه پایدار تبدیل شود. کلید این تحول، در باور به ظرفیتهای درونی استان، سرمایهگذاری روی مردم آن به ویژه زنان هنرمند و اجرای یک برنامه منسجم، پایدار و مبتنی بر دانش روز نهفته است.
گنجینه خفته هنرهای دست
آنچه سیستان و بلوچستان امروز نیازمند آن است، نه شعار، بلکه عزمی جزم و اقدام عملی برای تبدیل گنجینه خفته هنرهای دست آن به موتور محرکه اقتصاد و هویت این خطه است. حالا و با وجود چالشهای عمیق خشکسالی، کارشناسان عنوان میکنند به دلیل ظرفیت بسیار بالایی که در بخش صنایع دستی در استان وجود دارد، با یک برنامهریزی درست و منسجم میتواند از این ظرفیت عظیم، به عنوان یک راهبرد کلیدی در جهت ایجاد اشتغال پایدار و درآمدزایی بهره برد. بر اساس آمار رسمی، بیش از ۸ هزار نفر در سیستان و بلوچستان در حوزه صنایع دستی فعالیت دارند که از این تعداد، حدود ۷۵ درصدشان را زنان تشکیل میدهند. این آمار به خوبی نشان میدهد این بخش چگونه میتواند به ویژه در بین جامعه زنان که اغلب از مشاغل رسمی دور ماندهاند، منبع درآمدی حیاتی ایجاد کند.
صنایعی با شهرتی جهانی
مردان و زنان سیستان و بلوچستان با ارج نهادن به این هنرآفرینی و حفظ فرهنگ غنی منطقه همچنان از پوشش سنتی استفاده کرده تا هنر خلق شده زنان این دیار و اعتقاد به حجاب به بوته فراموشی سپرده نشود. در این استان ۹ رشته صنایع دستی بومی شامل سوزن دوزی بلوچستان، سکه دوزی، حصیربافی، پریوالدوزی، گلیم بافی، زیورآلات، سفال سنتی و خامک دوزی یا همان سوزن دوزی سیستان رواج بیشتری دارد. سوزن دوزی از صنایع دستی زنان این استان است که دربرگیری آن نسبت به هنرهای دیگر بیشتر است و افراد زیادی در این حرفه فعالیت دارند. سوزن دوزی بلوچی به لحاظ استفاده آن در لباسهای سنتی زنان همچنان از جایگاه بالایی در میان بانوان این دیار برخوردار است.
خامک دوزی هم از صنایع دستی اصیل سیستان است که بعد از سالها فراموشی در سال گذشته احیا شده و مراحل آموزش و تکمیل را میگذراند. این نوع دوخت که تنها با نخ ابریشم سفید انجام میشود برای پوشش مردان مورد استفاده قرار میگیرد. این هنر بعد از احیا با تنوع در رنگ و کاربری بیشتر در لوازم تزئینی استفاده میشود.
در همین راستا مدیر اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان سراوان که به عنوان دومین بانوی بلوچ مدیر میراثفرهنگی سیستان و بلوچستان مطرح است با بیان اینکه این استان دارای صنایع دستی بسیار شاخص و منحصربهفردی است، میگوید: «از میان تولیدات استان میتوان به سفال کلپورگان که توسط زنان بلوچ و بدون استفاده از چرخ سفالگری ساخته و با نقوشی سنتی تزئین میشود، اشاره کرد. سفالی که شهرتی بینالمللی داشته و طرفداران زیادی در دنیا به خود اختصاص داده است.»
مهوش اسعدی ادامه میدهد: «سوزن دوزی و سکه دوزی هم در لیست هنرهای ظریفی قرار دارند که روی پارچه انجام میشود. این هنر، عصاره ذوق و خاطرات قوم بلوچ بوده و محصولاتی مانند رومیزی، جانماز و پشتی میآفرینند. حصیربافی یا خولک بافی هم که زمانی مواد اولیه آن از نیزارهای تالاب هامون تأمین میشد، از صنایع دستی اصیل منطقه سیستان است.» به گفته مدیر اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان سراوان، از دیگر صنایع دستی این استان و هنرهای قابل توجه میتوان به پارچه بافی سنتی یا همان جومه بافی با پیشینهای ۵ هزار ساله، سیاهدوزی، آهنگری سنتی و ساخت زیورآلات سنتی اشاره کرد.
ایجاد بانک مواد اولیه
بسیاری از کارشناسان حوزه صنایع دستی بر این باورند که سیستان و بلوچستانیها که روزهای سخت کم آبی و خشکسالی را تجربه میکنند، میتوانند این چالشها را به فرصت تبدیل کنند، اما تمام کارها نیازمند یک برنامه جامع و چندوجهی است که بر پایه ظرفیتهای بومی استوار باشد. آنها معتقدند، ایجاد بانک مواد اولیه با حمایت نهادهای دولتی برای خرید متمرکز و تأمین ارزانقیمت مواد مورد نیاز هنرمندان و کاشت و پرورش گیاهان بومی مانند «خولک» در طرحهای احیای تالاب هامون و مناطق دیگر بسیار مهم است. همچنین معرفی جایگزینهای سازگار با کیفیت مطلوب برای کاهش وابستگی به منابع خارج از استان و توسعه بازار و بازاریابی هوشمند نیز باید در دستور کار باشد.
در همین راستا، استفاده از ظرفیت گردشگری برای توسعه بازار از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا گزارشها نشان میدهد گردشگران خارجی به ویژه اروپاییها علاقه زیادی به بازدید از مناطقی مانند سیستان و بلوچستان و خرید صنایع دستی اصیل دارند. بنابراین برندسازی و دریافت گواهینامههای جغرافیایی برای محصولات منحصر به فردی مانند «سفال کلپورگان» و «سوزندوزی بلوچی» میتواند برای این محصولات ارزش افزوده بیشتری ایجاد کند.
ایجاد مجتمعهای کارگاهی و هنری مشابه مدل مجتمعهای گلخانهای که در بخش کشاورزی مطرح شده نیز با گرد هم آوردن هنرمندان، صرفه جویی در مقیاس ایجاد کرده و به جاذبهای برای گردشگران تبدیل میشوند.
دردی به نام «دلال»
زمانیکه از سیستان و بلوچستان صحبت میشود همه از ظرفیتهای درخشان آن میگویند، اما نباید فراموش کرد توسعه صنایع دستی در این منطقه با موانع جدی روبهروست که اصلیترین آنها پیامدهای خشکسالی طولانی مدت است. این پدیده، باعث نابودی کشاورزی و دامپروری، ستونهای اصلی اقتصاد منطقه شده است. گزارشها حاکی از نابودی ۸۰ درصد از مشاغل کشاورزی و مهاجرت اجباری بسیاری از ساکنان روستاها به نقاط دیگر است. در چنین شرایطی، انگیزه برای حفظ هنرهای سنتی نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. کمبود مواد اولیه که به دلیل خشک شدن تالاب بینالمللی هامون به عنوان منبع اصلی گیاه خولک و دیگر نیهای مورد استفاده در حصیربافی به وجود آمده است، بسیاری از هنرمندان را با چالش مواجه کرده است. اکنون فعالان حوزه صنایع دستی مجبورند مواد اولیه را با هزینههای گزاف از استانهای شمالی مانند گلستان یا حتی از افغانستان وارد کنند که سود حاصل از تولید را به شدت کاهش میدهد.
به گفته کارشناسان، هنرمندان محلی اغلب با مشکل حضور دلالان مواجه هستند که محصولات را با قیمت نازلی خریداری میکنند و در بازارهای داخلی و خارجی مانند دبی با سود کلان به فروش میرسانند. این امر باعث میشود سود اصلی به جیب واسطهها برود. ضعف در مدیریت و عدم حمایتها هم مثل همه عرصههای دیگر کاملاً مشهود است. اگرچه نهادهایی مانند «بنیاد برکت» برای ایجاد اشتغال پایدار در روستاها فعال شدهاند، اما هنرمندان از تداوم نداشتن حمایتهای دولتی و محدود بودن آن به دورههای کوتاه مدت گلایه دارند.