کد خبر: 1319891
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۵:۲۰
چگونه کریستوفر نولان با اقتباس‌هایش پلی میان ادبیات، تاریخ و سینمای مدرن ساخته است
«نولان» فیلمسازی با امضایی شخصی در اقتباس سه‌گانه «شوالیه تاریکی» نولان (۲۰۰۵–۲۰۱۲) نمونه‌ای ویژه از اقتباس کمیک است. او در حالی سراغ بتمن رفت که پیش‌تر نسخه‌های فانتزی‌تر تیم برتون یا اقتباس‌های پرزرق‌وبرق هالیوود روی پرده آمده بودند. نولان، اما رویکردی واقع‌گرایانه برگزید: گاتهام سیتی او بیشتر شبیه یک کلانشهر مدرن است تا یک دنیای کارتونی، حتی ابزار‌ها و فناوری‌ها با پشتوانه علمی و نظامی توجیه‌پذیرند
احمد محمدتبریزی

جوان آنلاین: کریستوفر نولان از آن دسته فیلمسازانی است که اقتباس برایش نه یک قید، بلکه فرصتی برای خلاقیت است. او با بهره‌گیری از ساختار‌های پیچیده، روایت‌های چندلایه و نگاه فلسفی، توانسته است میان وفاداری به متن اصلی و نوآوری در فرم سینمایی تعادلی کم‌نظیر ایجاد کند. همین رویکرد، آثار اقتباسی نولان را از سایه منبع اصلی بیرون کشیده و به آثاری مستقل و ماندگار بدل کرده است. 

نولان از معدود فیلمسازان معاصر است که توانسته اقتباس را به امضای شخصی خود بدل کند. برای او، اقتباس صرفاً به معنای بازسازی یا ترجمه تصویری یک متن ادبی یا تاریخی نیست، بلکه فرایندی خلاقانه است که در آن، روح اثر اصلی حفظ می‌شود، اما فرم و بیان به‌طور کامل رنگ سینمایی نولان را به خود می‌گیرد. همین نگاه باعث شده است آثار اقتباسی او نه در سایه متن مبدأ، بلکه در کنار آن به‌عنوان اثری مستقل و تأثیرگذار مطرح شوند. 

 «زمان» شخصیت اصلی فیلم‌ها
نولان در گفت‌وگوهایش بار‌ها تأکید کرده است: «وفاداری به منبع مهم است، اما این وفاداری باید در خدمت زنده شدن اثر در سینما باشد»، به همین دلیل او هیچ‌گاه به اقتباس خط‌به‌خط رضایت نداده و همواره روایت را به زبان بصری و ساختار‌های پیچیده خودش بازآفرینی کرده است. ترکیب سینمای سرگرم‌کننده و اندیشه‌برانگیز، باعث شده است نولان پلی میان سینمای عامه‌پسند و سینمای جدی بسازد و در کنار نام‌هایی، چون اسکورسیزی، برادران کوئن و دنی ویلنوو، در فهرست جریان‌سازان معاصر قرار گیرد. 
نولان به «بازی با زمان» مشهور است. او در اقتباس‌هایش (مثل ممنتو و اوپنهایمر) روایت خطی را کنار می‌گذارد تا تجربه‌ای ذهنی و پیچیده بسازد. این نگاه، وفاداری به متن را در سطح مضمون حفظ می‌کند، اما شکل روایت را کاملاً دگرگون می‌سازد. خودش می‌گوید: «زمان شخصیت اصلی فیلم‌های من است.»
این کارگردان صاحب سبک معتقد است اقتباس باید «چیزی تازه» به جهان سینما اضافه کند. برخلاف کارگردانانی که به بازآفرینی تصویری متن بسنده می‌کنند، نولان می‌خواهد مخاطب همان حس خواندن کتاب یا شناخت شخصیت را از زاویه‌ای تازه تجربه کند. مثلاً در اوپنهایمر فقط تاریخ روایت نمی‌شود، بلکه بحران اخلاقی علم و رابطه دانشمند با قدرت به پرسش گذاشته می‌شود. 

 بازخوانی یک داستان کوتاه  در «ممنتو»
نولان با نخستین اقتباس جدی‌اش، «ممنتو» (۲۰۰۰)، مسیر متفاوتش را نشان داد. این فیلم بر اساس داستان کوتاه «Memento Mori» نوشته جاشوا فورمن ساخته شد، اما نتیجه نهایی شباهتی به یک ترجمه مستقیم نداشت. نولان با جابه‌جایی خط زمانی و ساختار روایی، تجربه‌ای پازل‌گونه برای تماشاگر خلق کرد. مخاطب نه‌تنها شاهد قصه‌ای درباره حافظه و فراموشی بود، بلکه خود نیز درگیر همان آشفتگی ذهنی شخصیت اصلی شد. این همان شیوه‌ای است که بعد‌ها در «تلقین» و «اینتر» stellar هم به چشم آمد، یعنی روایت به ابزاری برای تجربه‌گری ذهنی تماشاگر بدل می‌شود. 

 «پرستیژ» از رمان تا درام روان‌شناختی
«پرستیژ» (۲۰۰۶) دیگر اقتباس شاخص نولان است که بر اساس رمانی از کریستوفر پریست ساخته شد. رمان اصلی تمرکز زیادی بر چند نسل از دو خانواده رقیب دارد، اما نولان و برادرش جاناتان در فیلمنامه خود، این گستردگی را کنار گذاشتند و تمام توجه را بر دو شخصیت اصلی در همان دوره تاریخی متمرکز کردند. نتیجه فیلمی شد که علاوه بر نمایش رقابت دو شعبده‌باز، به پرسشی فلسفی بدل می‌شود: بهای وسواس و جاه‌طلبی تا کجاست؟ اگر رمان بیشتر به روایت‌های چندلایه متکی است، فیلم نولان با ایجاد فضای رازآلود و پرداخت روان‌شناختی، عمق تازه‌ای به این داستان می‌دهد، به همین دلیل «پرستیژ» نه یک اقتباس وفادار، بلکه یک بازآفرینی سینمایی محسوب می‌شود. 

«اوپنهایمر» میان تاریخ و تراژدی
موفق‌ترین فیلم سال‌های اخیر نولان، «اوپنهایمر» (۲۰۲۳)، نشان داد او حتی در حوزه اقتباس تاریخی نیز زبان ویژه‌ای دارد. این فیلم بر اساس کتاب «پرومتئوس امریکایی» نوشته کای برد و مارتین شرون ساخته شد؛ کتابی که زندگی جی. رابرت اوپنهایمر را با جزئیات فراوان شرح می‌دهد. نولان این کتاب را «کتاب مقدس» پروژه خود می‌دانست، اما آنچه روی پرده آمد فراتر از یک روایت زندگی‌نامه‌ای بود. 
او با بهره‌گیری از مونتاژ‌های همزمان، ساختار سه‌گانه روایت (رنگی و سیاه‌وسفید) و تمرکز بر بحران‌های اخلاقی، از دل تاریخ یک تراژدی مدرن بیرون کشید؛ تراژدی مردی که «خدایان را به چالش کشید و تاوانش را با تنهایی و عذاب وجدان پرداخت». این نگاه، بار دیگر نشان داد اقتباس برای نولان یعنی تفسیر دوباره واقعیت در قالب درام سینمایی. 

 «سه‌گانه بتمن» واقع‌گرایی در جهان کمیک سه‌گانه «شوالیه تاریکی» نولان 
(۲۰۰۵–۲۰۱۲) نمونه‌ای ویژه از اقتباس کمیک است. او در حالی سراغ بتمن رفت که پیش‌تر نسخه‌های فانتزی‌تر تیم برتون یا اقتباس‌های پرزرق‌وبرق هالیوود روی پرده آمده بودند. نولان، اما رویکردی واقع‌گرایانه برگزید: گاتهام سیتی او بیشتر شبیه یک کلانشهر مدرن است تا یک دنیای کارتونی؛ شخصیت‌ها بر پایه روان‌شناسی و سیاست ساخته شده‌اند و حتی ابزار‌ها و فناوری‌ها با پشتوانه علمی و نظامی توجیه‌پذیرند. در واقع، نولان بتمن را از یک ابرقهرمان افسانه‌ای به یک شخصیت انسانی با زخم‌ها و محدودیت‌های واقعی بدل کرد. همین نگاه باعث شد سه‌گانه او به‌عنوان یکی از جدی‌ترین اقتباس‌های ابرقهرمانی تاریخ سینما شناخته شود. 

 «ادیسه» نگاهی جدید به اسطوره‌های باستان
تازه‌ترین پروژه نولان، اقتباسی مدرن و پرهزینه از «ادیسه» هومر است. این منظومه که در قرن هشتم پیش از میلاد سروده شده، سرگذشت پرماجرای ادیسه‌ئوس در راه بازگشت از جنگ تروا را روایت می‌کند. نولان بار دیگر سراغ پرسش‌های بنیادین رفته: انسان در برابر خدایان چه جایگاهی دارد؟ سرنوشت تا چه اندازه قابل گریز است؟
فیلمبرداری این اثر از فوریه ۲۰۲۵ در مراکش آغاز شده و قرار است در ۱۷ژوئیه ۲۰۲۶ اکران شود. نخستین پوستر رسمی آن با شعار «برخلاف خدایان» رونمایی شد؛ عبارتی که نشان می‌دهد نولان بیش از بازگویی صرف اسطوره، به دنبال بازخوانی فلسفی و امروزی آن است. 

 «نولان» کارگردانی تجربه‌گرا
نولان در هر اقتباس، گفت‌وگویی با ژانر‌ها و سنت‌های پیشین سینما دارد؛ در ممنتو با فیلم‌های نوآر کلاسیک، در بتمن با سنت ابرقهرمانی، در اوپنهایمر با درام‌های تاریخی و ادیسه با سینمای حماسی دهه‌های۵۰ و ۶۰ سروکار و ارتباط دارد. همین پیوند باعث می‌شود آثارش هم نوآورانه باشند و هم ریشه در تاریخ سینما داشته باشند. بسیاری از منتقدان، نولان را «فیلمسازِ اقتباس‌های متفاوت» می‌دانند. او در کنار استنلی کوبریک مقایسه می‌شود، چون کوبریک هم اقتباس‌ها را به زبان خودش بازنویسی می‌کرد. نولان توانسته است میان فروش بالا و نگاه هنری تعادل ایجاد کند. 
بسیاری از اقتباس‌های نولان مثل پرستیژ و ممنتو با مشارکت جاناتان نوشته شده‌اند. جاناتان نگاه ادبی و فلسفی دارد و کریستوفر آن را به زبان سینما ترجمه می‌کند. این همکاری باعث می‌شود اقتباس‌ها هم از نظر متن غنی باشند و هم از نظر تصویر سینمایی. کریستوفر نولان در دو دهه اخیر نشان داده اقتباس برای او نه محدودیت، بلکه فرصتی برای خلاقیت است. چه از یک داستان کوتاه الهام بگیرد، چه از یک رمان پیچیده، یک زندگی‌نامه تاریخی یا یک حماسه اسطوره‌ای، همواره اثری خلق می‌کند که هم به متن اصلی احترام می‌گذارد و هم زبانی نو و مستقل دارد. شاید راز ماندگاری او همین باشد: توانایی در پیوند دادن سنت‌های روایت با نوآوری‌های سینمایی، به‌گونه‌ای که مخاطب هم لذت قصه را ببرد و هم درگیر اندیشه‌های عمیق شود.

برچسب ها: فیلمساز ، سینما ، خلاقیت
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار