جوان آنلاین: سالها قبل از اینکه برخی استانهای ایران، اینچنین درگیر کمآبی و خشکسالی شوند، سیستانوبلوچستان اسیر این پدیده ویرانگر شده بود. خشکسالیهایی که موجب مهاجرت بخشی از جمعیت آن به سمت استانهای شمالی شد و آنها مجبور به رهاکردن زمین و خانه و کاشانه خود شدند. حالا منطقه سیستان به یکی از هفت کانون اصلی گردوغبار در ایران تبدیل شده است. گاهی میزان غلظت ذرات معلق در هوا در برخی شهرها مثل زابل به بیش از ۲۰برابر حد مجاز میرسد که یکی از بالاترین سطوح آلودگی هوا در جهان محسوب میشود. با این حال کارشناسان معتقدند با برنامهریزی و استفاده از بادهای ۱۲۰ روزه میتوان گام بزرگی در مسیر تولید انرژیهای تجدیدپذیر برداشت.
وقتی برگهای تاریخ را ورق زده و به گذشته باز میگردیم مشخص میشود، سیستانوبلوچستان را منطقهای سرسبز و غنی از گیاهان مختلف میبینیم. در آن روزگاران، بهخصوص شمال این استان یعنی منطقه سیستان، به دلیل قرار گرفتن در مسیر رودخانه هیرمند و برخورداری از دریاچه هامون، به «انبار غله آسیا» مشهور شده بود.
همان نقطهای که امروز به کانون بحرانی زیستمحیطی تبدیل شده و طوفانهای عظیم گرد و غبار و بادهای معروف ۱۲۰روزه که میلیونها تن شن را از اینسو به آنسو منتقل میکنند، نسیمهای خنککننده آن دوران را از یاد ساکنان بردهاند.
وقتی دریاچه نفس نمیکشد
بادهای ۱۲۰ روزه سیستان پدیدهای اقلیمی و طبیعی به شمار میآیند که از قرنها پیش وجود داشته و هر سال از اواخر بهار تا پایان تابستان میوزند. اما فرق گذشته و حال در این است که تا چند دهه قبل، این بادها با عبور از روی آبهای دریاچه هامون، مرطوب و خنک میشدند و نقش حیاتی در تعدیل دمای سوزان منطقه داشتند. ولی امروز و با خشک شدن کامل هامون، این بادها تنها از روی خاک و نمک میگذرند و به جای تعدیل هوا، تودههای عظیم گرد و غبار و نمک را با خود حمل میکنند و به یک عامل بیماریزا تبدیل شدهاند.
خشکسالی و بیآبی باعث از بین رفتن پوشش گیاهی در کل دشت سیستان شده است. زمینهای کشاورزی رها شده و مراتع خشک و خاک بیدفاع، به کانونهای جدید تولید ریزگردها تبدیل شدهاند.
این موضوع به همراه منشا گرد و غبار از کشور افغانستان و هیرمند خشک شده، یک بحران چندوجهی ایجاد کرده است.
احیای هامون زنده کردن سیستانوبلوچستان
اگر خشکسالی را یکی از عوامل مهم در به وجود آمدن شرایط سخت برای سیستانوبلوچستان در نظر داشته باشیم، باید بگوییم مدیریت نادرست منابع آبی در بالادست و بیتوجهی افغانستان به معاهدات آبی هم کم از آن نیست که چنین بحرانی را رقم زده است. دریاچه هامون که روزی به عنوان قلب تپنده سیستان مطرح بود حالا هیچ کارکردی ندارد و چیزی از آن باقی نمانده، جز زمین ترک خورده و آسمان پرغبار. این اکوسیستم تا چند دهه قبل، سومین دریاچه بزرگ ایران و یک تالاب بینالمللی ثبت شده در کنوانسیون رامسر بود که حالا به کفهای نمکی و منبع عظیم تولید گرد و غبار تبدیل شده است. بستر خشکشده این دریاچه، مملؤ از رسوبات ریز و نمک است که با کوچکترین وزش بادی به هوا بلند میشوند. اما آنچه میتواند هنوز امیدها را در دل زنده نگهدارد، این است که بسیاری از کارشناسان محیطزیست متفقالقول معتقدند اگر هامون احیا شود، سیستانوبلوچستان دوباره رنگ سرسبزی و زندگی را به خود میبیند.
مرتضی امینپور، کارشناسان محیطزیست و اقلیمشناسان میگوید: «احیای هامون تنها یک مسئله زیستمحیطی نیست. بلکه کشاورزی، صید ماهی، دامداری و در نهایت معیشت دههاهزارنفر از ساکنان منطقه رونق گرفته و کاهش بیماریهای تنفسی و چشمی ناشی از گردوغبار را به همراه خواهد داشت، همین موارد آخر میتواند بار بزرگی از دوش سیستم بهداشت و درمان بردارد.»
او با تأکید بر اینکه با بازگشت آب به هامون، بادهای ۱۲۰روزه دوباره روی سطح آب حرکت کرده و با جذب رطوبت، هوا را خنک میکند، ادامه میدهد: «با آبگیری این دریاچه، بستر نمکی که اکنون منبع تولید ریزگرد است، زیر آب رفته و کاملاً مهار میشود. آب حتی به میزان کم، میتواند به مانند یک «پوشش» عمل کند و از انتشار ذرات خاک و نمک جلوگیری نماید.»
امینپور نتایج این پدیده را چشمگیر توصیف کرده و تصریح میکند، کاهش دما و تبدیل این بادها از یک عامل مخرب به یک موهبت طبیعی تعدیلکننده دما تبدیل شده است. همچنین وزش باد روی آب، گرد و غباری به وجود نمیآورد که هوا را غیرقابل تحمل کند. این کارشناس محیطزیست میگوید: «آبگیری هامون باعث احیای حیات گیاهی و جانوری منطقه میشود. این پوشش گیاهی، به عنوان یک سد طبیعی در برابر فرسایش بادی عمل کرده و خاک را تثبیت میکند و بازگشت پرندگان و آبزیان نیز چرخه طبیعی سلامت اکوسیستم را تکمیل میکند.»
احداث پارکهای توربینهای بادی
از طرف دیگر، بادهای ۱۲۰روزه سیستان که در اثر خشکسالی و بیآبی از یک نعمت خنککننده به یک معضل بزرگ و مخرب تبدیل شدهاند، میتوانند با فناوری و برنامهریزی صحیح، به یکی از بزرگترین موتورهای محرک اقتصادی منطقه تبدیل شوند. کلید این تحول، سرمایهگذاری در صنعت انرژی بادی است.
این بادها بهطور متوسط به مدت چهارماه و به صورت پیوسته و با سرعت قابل قبول میوزند. این ویژگی برای تأمین انرژی پایدار بسیار حیاتی است و آن را از بادهای متناوب و فصلی بسیاری از نقاط دیگر متمایز میکند. مریم موسوی، کارشناس حوزه انرژیهای تجدیدپذیر با بیان اینکه متوسط سرعت بادهای ۱۲۰ روزه در بسیاری از نقاط دشت سیستان بین هشت تا ۱۱ متر بر ثانیه است که در رده بادهای بسیار عالی برای تولید انرژی تجدیدپذیر طبقهبندی میشود، میگوید: «این سرعت حتی از بسیاری از مزارع بادی موفق در اروپا نیز بیشتر است. مسیر وزش این بادها کاملاً قابل پیشبینی است که این امر نصب و بهرهبرداری از توربینهای بادی را بسیار مقرونبهصرفه و کارآمد میکند.»
او معتقد است، احداث پارکها یا مزارع بزرگ توربینهای بادی در مسیر بادهای ۱۲۰ روزه بهترین راهکار برای بهرهمندی از این موهبتهای الهی است. پروژهای که در ابعاد مختلف میتواند مورد بهرهبرداری قرار گیرد. موسوی تصریح میکند: «در مقیاس بزرگ و اتصال به شبکه سراسری، با نصب دهها یا صدها توربین بادی بزرگ، انرژی تولید شده به شبکه سراسری برق کشور منتقل میشود. این امر میتواند وابستگی ایران به سوختهای فسیلی را کاهش داده و برق پاک و ارزان را برای صنایع تأمین کند.»
به گفته این کارشناس حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، در مقیاس متوسط، تأمین برق مورد نیاز صنایع و کارگاههای محلی سیستان، به ویژه در بخشهای کشاورزی جهت پمپاژ آب، صنایع تبدیلی و خردهصنایع انجام و همین امر میتوان به افزایش تولید و بالا رفتن اشتغالزایی در این منطقه کمک کند. موسوی میگوید: «نکته جالب اینکه در مقیاس کوچکتر، میتوان شاهد ثمرات بزرگتری بود. زیرا در شرایطی که بسیاری از روستاهای سیستانوبلوچستان به شبکه برق سراسری متصل نیستند یا از برق ناپایدار دیزلی استفاده میکنند، استفاده از توربینهای بادی کوچک میتواند برق پایدار و رایگانی را برای این مناطق فراهم کند.»
بادها و امنیت انرژی کشور
اگر از مشکلات موجود کمی فاصله گرفته و قرار باشد تهدیدهای طبیعی را به فرصت تبدیل کنیم، میتوانیم بگوییم حتماً بادهای ۱۲۰ روزه برای کل ایران ثمرات زیادی دارند. کمک به افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در ترکیب منابع انرژی کشور و کاهش آلایندگی زیستمحیطی و همچنین کاهش مصرف سوختهای فسیلی و آزاد شدن گاز طبیعی که اکنون در نیروگاهها برای تولید برق سوزانده میشود، برای صادرات یا استفاده در صنایع پتروشیمی با ارزش افزوده: بخشی از آن است.
به گفته کارشناسان، تنوع بخشیدن به منابع تولید برق، امنیت انرژی کشور را در بلندمدت افزایش میدهد و توسعه این صنعت میتواند باعث رشد صنایع داخلی قطعهسازی و فناوری مرتبط با انرژی باد در کشور شود.
بادهای ۱۲۰ روزه میتوانند به کاهش بیکاری در منطقه هم کمک کنند. ایجاد هزاران شغل در مراحل مختلف ساخت، نصب، راهاندازی و نگهداری توربینها که شامل مهندسان، تکنسینها، نیروهای نصب و کارگران ساده میشود، اشتغالزایی مستقیم و غیر مستقیم خوبی به همراه دارد.