کد خبر: 1311713
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۳:۴۰
نگاهی به مجاهده شاعران عصر ایلخانی و تیموری برای گسترش تفکر تشیع در ایران 
شعر به مثابه ابزاری برای جهاد در دوره‌ای خطیر خواجه نصیرالدین طوسی برای حفظ جان و مال مسلمین، حاضر به همکاری با هلاکوی بودائی شد و علاوه بر احداث رصدخانه مراغه، با استفاده از هوش و تدبیر خود، بار‌ها و بار‌ها از ریخته شدن بیشتر خون مسلمانان به دست مغولان جلوگیری کرد. او در طول ۱۸ سال زندگانی‌ای که در دوره هلاکو و فرزندش آباقا خان داشت، به تربیت شاگردان بسیاری چون: علامه حلّی، قطب الدین شیرازی و... پرداخت
 انوشه میرمرعشی

جوان آنلاین: شعر به عنوان زیبا‌ترین و جذاب‌ترین قالب ادبی، جایگاه ویژه‌ای در انتقال مفاهیم و معارف دینی دارد. از آنجا هم که حضرات معصومین از رسول الله (ص) تا امام جواد (ع)، مشوق و ترغیب‌کننده شاعران شیعه برای گسترش اندیشه تشیع و معارف آن بوده‌اند، در قرون بعد هم شاعران شیعه، انگیزه‌ای قوی برای سرودن در این موضوع داشته‌اند. در تاریخ ایران بعد از اسلام، یکی از مقاطعی که شاعران شیعه در آن تحرکی وسیع و پرثمر برای گسترش معارف شیعه از خود نشان داده‌اند، دوره ایلخانان مغول و تیموریان بوده است. در مقال پی آمده نگاهی تاریخی داشته‌ایم به تلاش شاعران برجسته شیعه این دو دوره تاریخی در انتقال مفاهیم و معارف تفکر تشیع در ایران. امید آنکه تاریخ پژوهان و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید. 
 
فعالیت تبلیغی عالمان و شاعران شیعه در دوران تسلط مغولان

بعد از ورود اسلام به ایران و تا قبل از حمله چنگیزخان مغول به کشورمان در سال ۶۱۶ هجری قمری، سلاطین ایران (به غیر از آل بویه)، تحت تأیید و حاکمیت خلفای عباسی بر ایرانیان پادشاهی می‌کرده‌اند. به دلیل سلطه فکری و اندیشگی علمای اهل سنت عباسی، شیعیان و به ویژه علمای امامیه در آن دوران، عموما در شرایط خفقان و به شکلی بسیار محدود، میتوانستند تفکر شیعی را تبلیغ کنند. گرچه باید در نظر داشت که در دوران پادشاهی حاکمان شیعه آل بویه بر بخش‌های وسیعی از مرکز و غرب ایران (به مدت ۱۲۷ سال) و با فعالیت مجاهدانه علمای شیعه در قرون بعدی و حتی در شرایط خفقان، جمعیت زیادی از ایرانیان به اندیشه شیعه گرایش پیدا کرده بودند. اما واقعیت این است که جوّ قالب و مذهب عمومی در ایرانِ قبل از حمله مغول، حاکمیت دو مذهب حنفی و شافعی بوده است. اما بعد از سلطه مغولان بر ایران، از آنجا که ایشان تعصبی بر تفوّق مذاهب اسلامی بر یکدیگر نداشتند، زمینه برای ترویج و تبلیغ اندیشه تشیع فراهم شد. زمینه‌ای که علمای امامیه از آن بهره بسیار بردند و در آن میان، شاعران شیعه هم به کمک ایشان شتافتند. 

عالمِ شاعری، که منجی جان مردم بود 

«خواجه نصیرالدین طوسی» از علمای برجسته شیعه، که در زمان حمله مغولان به ایران در قلعه‌های حسن صباح (اسماعیلیه) زندانی بود، راه مقابله با مغولان خونریز را، جنگ نرم با ایشان و تأثیرگذاری فکری و فرهنگی بر آنان میدانست. برهمین اساس و پس از شکست اسماعیلیان به دست خان مغول و آزادی خواجه از زندان حسن صباح، وی به دلیل برخورداری از علم فراوان و به ویژه تسلط بر علم نجوم، مورد توجه هلاکوخان (پسر چنگیزخان مغول) قرار گرفت. به همین دلیل خواجه نصیرالدین برای حفظ جان و مال مسلمین، حاضر به همکاری با هلاکوی بودائی شد و علاوه بر احداث رصدخانه مراغه، با استفاده از هوش و تدبیر خود، بار‌ها و بار‌ها از ریخته شدن بیشتر خون مسلمانان به دست مغولان جلوگیری کرد و به ارائه خدمات بسیار به مسلمانان پرداخت. او در طول ۱۸ سال زندگانی‌ای که در دوره هلاکو و فرزندش آباقا خان داشت، به تربیت شاگردان بسیاری چون: علامه حلّی، قطب الدین شیرازی و... پرداخت. اما جالب است که این عالم بزرگ شیعه، شاعر هم بود و به غیر خدمات سیاسی و علمی‌ای که به مردم می‌کرد، عقاید شیعی خود را نیز در قالب شعر بیان می‌داشت. چنانچه در یکی از رباعیات خود سروده: 
هفتاد و سه قوم در جهان می‌پویند 
هر یک بُرهان مختلف می‌جویند
سررشته حق به دست یک طایفه است 
باقی به خوش آمدی سخن می‌گویند. (۱).

اما یکی دیگر از شاعران شیعه‌ای که در دوران مغولان، با اشعار خود موجب گسترش اندیشه تشیع در میان ایرانیان شد، «شمس طبسی» بود. شمس الدین محمد بن عبدالکریم طبسی متخلص به شمس طبسی، سه دهه قبل از حمله مغول به ایران، در طبس به دنیا آمد. پدرش قاضی معروف دوره خوارزمشاهیان بود و خودش سال‌ها در محضر رضی الدین نیشابوری از علمای شیعه نیشابور، درس خوانده بود. وی با حمله مغولان به منطقه خراسان، به هرات مهاجرت کرد و در همان دیار هم بود، که در سال ۶۲۴ هجری قمری درگذشت. دیوانی که از شمس طبسی در دست است، کم‌حجم می‌نماید. اما همین اندک اشعار باقی مانده از او، گویای عشق عمیقش به خاندان اهل بیت (ع) و تلاش وی برای ترویج اندیشه آنان است. اشعاری چون: 
ز خارى کز درخت شرک روید 
چه نقصان ذوالفقار حیدرى را
حیدر جرم فلک را که لقب مرّیخ است 
عاشق شیفتۀ زهرۀ زهرا دیدم. (۲)

از شوریدگی همام، تا سربه داریِ ابن یمین 

محمّد پسر فریدون هُمام تبریزی، در سال ۶۳۶ ه. ق در تبریز به دنیا آمد. او شاعری توانمند بود، که هم به فارسی و هم به زبان تاتی و هم به زبان آذری، شعر سروده است. او که هم عصر شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی بود، در زمان سفر سعدی به منطقه آذربایجان، با وی دوست شد و بعد از آن دیدار تا پایان عمر (سال ۷۱۴ ه. ق)، مکاتباتی با این حکیم نامدار داشت. همام تبریزی شیعه‌ای معتقد بود. او در اشعار خود، به مدح و منقبت اهل بیت (ع) میپرداخت و آن اشعار را هم، در محافل گوناگون برای مردم میخواند. چنانچه در مدح امام علی (ع) سروده است:. 
چون به جاى نبى، على بنشست 
اهل اسلام را قوى شد دست
اسد اللّه خلیفۀ فاضل 
مرشد خلق عالمِ عامِل
یا
اى کرده اقتدا به کمال تو انبیا 
وى مهتدى به نور جمال تو اولیا
روحت شفیع بود به حضرت در آن نفس 
کادم به عزم تو به همى گفت ربنا
و یا 
بر حسین و حسن دو پاک نسب 
منبع حسن خلق و کان ادب
باد پیوسته نور حق نازل 
مؤمنان را نصیب ازو حاصل. (۳).

اما یکی از شاعران برجسته شیعه در دوران مغول، ابن یمین بوده است. امیر فخرالدین محمود بن امیر یمین‌الدّین محمّد طغرایی معروف به «ابن یمین»، در سال ۶۸۵ ه. ق، در روستای «فریومد» در منطقه جوین خراسان به دنیا آمد. پدرش از استادان نظم و نثر، در زمان خویش بود. این یمین که دست پرورده پدری فاضل و اهل علم بود، از سال‌های جوانی به سرودن شعر پرداخت. دوران جوانی ابن یمین، در روزگار پرآشوب سلطه مغولان بر ایران گذشت. او در دوران سلطنت سلطان محمد خدابنده در خراسان، مورد عنایت وزیر دانشمند سلطان یعنی خواجه علاءالدین محمد قرار داشت. اما با مشاهده ظلم و ستم مغولان بر مردم ایران، نتوانست راه سکوت و انفعال در پیش بگیرد. وی به دلیل اعتراضاتش به رفتار حکام منصوب مغولان در ولایت خراسان، مدتی به زندان افتاد. اما پس از آن و با قدرت گرفتن «سر به داران»، به قیام آنها پیوست. سربه داران، جمعی از بزرگان شیعه منطقه خراسان بودند، که به مکتب تشیع اعتقادی قوی داشتند. آنها با تأکید بر مسئله ولایت و جهان بینى مهدویت، جدایى ناپذیرى دین و دولت از یکدیگر و مبارزه با ظلم و ستم، علیه مغولان قیام کردند. از این روی ایشان را سربدار خوانده‌اند، که میگفتند: «اگر خداوند ما را توفیق دهد، رفع ظلم و دفع ظالمان مى کنیم و الا سر خود را بر دار اختیار داریم و تحمل جور و ستم نداریم». (۴)

ابن یمین که خود شیعه بود، با پیوستن به سربه داران، در پی مبارزه با ظلم و ستم مغولان روان شد. اشعار او در منقبت اهل بیت (ع) و به ویژه مرثیه هایش در سوگ شهدای کربلا، تهییج‌کننده مبارزان سربه دار برای جهاد با مغولان بود. ابن یمین قصیده سرا بود، اما می‌توان او را یکی از بزرگان قطعه‌سرایی ایران نامید، که برخی از اشعارش در این قالب، جزء شاهکار‌های ادب فارسی به شمار می‌آید. اشعاری چون: 
در سخا بود از دل و دستش خجل دریا و کوه 
این سخت دارد مصدّق هر که خواند «هل اتی»
بعد ازو در راه دین گر پیشوا خواهی گرفت
بهتر از اولاد معصومش نیابی پیشوا
کیستند اولاد او، اول حسن، آنگه حسین
 آنکه ایشان را نبی فرمود امام و مقتدا 
او همچنین، در قصیده معروفی سروده است: 
در طریق دین به هر کس اقتدا فرهنگ نیست
گر کنی باری به معصومان کن‌ای دل اقتدا
گر چه من کابن یمینم کرده‌ام عصیان بسی
لیک می‌دارم توقع زانکه هستم بی ریا
دوستدار خاندان مصطفی و مرتضی
کایزد از لطف و کرم بخشد بدان پاکان مرا
ابن یمین در روستای خود فریومد، در سن ۸۰ سالگی و در سال ۷۶۹ ه. ق درگذشت. (۵) 

درخشش شاعران شیعه عصر تیموری 

بعد از ضعف ایلخانان مغول و سربرآوردن قدرت‌های محلی در جای جای ایران، تیمور لنگ به فکر سلطه بر کل ایران و پادشاهی بر آن افتاد. از آنجا که تیمور و فرزندانش گرایش به تشیع داشتند، در دوره تیموران (۷۷۱ تا ۹۱۳ هجری قمری)، آموزه‌های مکتب تشیع بیش از پیش در ایران گسترش پیدا کرد. در آن دوران شاعران شیعه مذهب با سرودن دیوان‌هایی سرشار از باور‌های شیعی، مدح و منقبت امامان دوازده گانه، در کنار رعایت ادب و تسامح نسبت به باور‌های اهل سنّت از یک سو و شاعران اهل سنّت با سرودن اشعار فراوان در مدح و منقبت امامان و ستایش حداقلیِ خلفای سه گانه از سوی دیگر، نقش مؤثری در پیدایش و تحکیم باور‌های شیعه و گسترش این مذهب در ایران داشتند. (۶) 

یکی از آن شاعران خوش قریحه که چند سال پایانی عمرش را در دوره تیموریان گذراند و اشعارش ترویج‌دهنده تفکر شیعی بود، «سلمان ساوجی» است. جمال‌الدین، سلمان بن علاءالدین محمد، در دوره ایلخانان به دنیا آمد و پدری اهل فضل و دیوانی داشت. او هم مانند پدر، از طبع شعر برخوردار بود. سلمان در درجه اول، قصیده‌سرا بود و در درجات بعدی، در سرودن غزل، قطعه، رباعی و مثنوی هم دستی داشت. اما مضامین عارفانه غزل هایش آنقدر بلند بود، که خواجه شمس الدین حافظ شیرازی از آنها تأثیر پذیرفته است. قصاید او در مدح پیامبر (ص) و اشعاری که در مدح امیرالمؤمنین (ع) و رثای حسین بن علی (ع) دارد، از اعتقادات عمیق شیعی او حکایت می‌کند. او شعر مشهوری در رثای امام حسین (ع) دارد، که بخشی از آن به ترتیب پی آمده است:
روضه پاک حسین است این زلف مشک حور
خویشتن را بسته بر جاروب این جنت سراست
کوری چشم مخالف، من حسینی مذهبم
راه حق این است و نتوانم نهفتن راه راست 
و یا شعر: 
این منم در بارگاه مقتداى انس و جان‏ 
با قصور عجز خود را منقبت خوان یافته‏
این منم بر آستان فخر آل مصطفى‏ 
رتبت «حسّانى» و مقدار «سلمان» یافته‏
حجّت قاطع، امام حق، امیرالؤمنین
 بحر دانش، کانِ مردى، لطف ربّ العالمین. ‏ (۷) 

همچنین یکی دیگر از شاعران شیعه در آن دوران، «علاءالدوله سمنانی» بود. او در سال ۶۵۹ ه. ق، در یک خانواده ملّاک و زمین دار به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره مکتب، در پانزده سالگی به خدمت سلطان ارغون درآمد. وی در زمان اباقا و ارغون‌شاه ایلخانی و به مدت ده سال، دارای مشاغل دیوانی و سیاسی مهم بود، تا اینکه در یکی از جنگ‌ها که او نیز همراه سلطان بود، اتفاق عجیبی برایش رخ داد. به گفته علاءالدوله، به ناگاه در حالتی قرار گرفت، که صحنه قیامت و آخرت را مشاهده کرد و بعد از آن از همراهی با سلطان توبه نمود و مشغول تدریس، انجام عبادات و قرائت قرآن شد. این تغییر روش، او را به عارفی مشهور در زمانه خود بدل کرد. علاءالدوله در میان عرفای دوره خود از آن جهت شهرت دارد، که با عرفان ابن عربی مخالف بود و عرفانی را تبلیغ و ترویج می‌کرد، که اندیشه صوفی گرایانه در آن کمرنگ بود. جالب است که او به دلیل نگاه شیعی، مروّج عرفان مورد نظر اهل بیت (ع) بود. از علاءالدوله، اشعار زیادی در مدح و منقبت خاندان پیامبر (ص) باقی مانده است. چنانچه از اشعار اوست: 
«حسن با حسین، فاطمه با على 
بُدند بر یسار و یمین محمّد
تولاّ بدیشان کن ار مؤمنى 
تبرّا از اعداء دین محمّد
دلدل من همت و دلق مرقع درع من
ذکر حق ذوالفقار و نام او، چون مغفرم
ز حُسن حَسَن برخورى و ز حسین
شَوى در معارف، امینِ محمّد
کمال حسن خلق اندر حسن دان 
وفا اندر شهید کربلا بین
شجاعت را تو از باقر بیاموز 
ز زین العابدین جود و سخا بین 
به جان و دل، على موسى الرضا را
تحقّق دان و از اهل بقا بین
مقام زهد و تقوى از تقى جو
در احوال نقى زیب و ب‌ها بین
جمال مهدی ار خواهی ببینی
نگه کن در دل و نور خدا بین. (۸) 

دهقان شاعری که مدح اهل بیت می‌گفت 

مولانا محمد بن حسام‌الدین حسن بن شمس‌الدین محمد خوسفی متخلص به «حسام»، در سال ۷۸۳ هجری قمری، در روستای خوسف در منطقه قُهستان (خراسان جنوبی) به دنیا آمد. خاندان او تا نُه پشت، از اهل فضل و علم و ارشاد بوده‌اند و پدربزرگش شمس‌الدین زاهد، به پارسایی و عبادت معروف بوده‌است. حسام خوسفی اعتقاد داشت، که باید از دسترنج خود روزی به دست بیاورد. چنانچه دولتشاه سمرقندی درباره اش گفته است: «از دهقنت نان حلال حاصل کردی و گاو بستی و صباح که به صحرا رفتی، تا شام اشعار خود را بر دسته‌بیل نوشتی...». آرامگاه ابن حسام خوسفی یا همان فردوسی ثانی در شهر خوسف، امروزه بر بلندای یک تپه و در کنار رودی و در میان دشت باصفایی واقع شده و دیوان او، شامل اشعاری در قالب‌های قصیده، ترجیع‌بند، مسمط و ترکیب‌بند است. خاوران نامه او که بر وزن شاهنامه سروده شده، تماما در فضائل امیرالمومنین (ع) است. خوسفی، در قصیده‌ای در منقبت پیامبراعظم (ص) سروده است: 
بدخواه اهل بیت تو ملعون و خارجیست
در شأن اوست قولِ «و ما هم بخارجین» 
نسبت به کفرم می‌کند خصم خاکسار 
حاشا به کفر، کدام کفر و کدام دین؟ 
گر نعمت اهل بیت تو کفر است، کافرم 
هم آسمان گواه بر این قول و هم زمین (۹) 

کلام آخر 

از آنجا که ایرانیان در طول سده‌های گذشته، همیشه علاقه وافری به ادبیات و شعر داشته‌اند، شیعیانی که از تبع لطیف برخوردار بوده‌اند، از این قالب ادبی برای گسترش تفکر و اعتقادات شان بهره برده‌اند. ابزاری که شاید در کوتاه مدت کم اثر بنماید، اما در بلند مدت از بسیاری از ابزار‌های نظامی و سیاسی، برای تحقق اهداف فرهنگی و اندیشگی موثرتر بوده و همچنان هست. در واقع صبوری و ظریف نگری اهل علم و فضل -که طبع شاعرانه داشته‌اند- در طول دوره ایلخانان و تیموریان موجب شد، که آنها بتوانند با ابزار شعر، زمینه شیعه شدن اکثریت مردم ایران را به شکل رسمی، در دوران صفویه فراهم کنند. گرچه باید در نظر گرفت که پیمودن این راه طولانی، برای آن شاعران بی خطر نبوده و زحمت‌های فراوانی را هم برایشان ایجاد کرده است. اما استقامت شان در آن مسیر، اهداف شان را برای گسترش تفکر تشیع به ثمر رسانده و آیندگان را از آن بهرمند ساخته است. 

منابع: 
۱- دوانی، علی، «مفاخر اسلام»، جلد ۴، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول ۱۳۶۴. ش، صفحات ۹۰، ۹۱، ۹۷ و ۱۰۷،
۲- احمدی بیرجندی، احمد، «جلوه‌های ولایت در شعر فارسی» (تا سده نهم)، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، چاپ اول ۱۳۸۰. ش، ص ۱۲۸،
۳- همان، ص ۱۸۸، 
۴- آژند، یعقوب، «قیام شیعی سربه داران»، انتشارات گستره، چاپ اول ۱۳۶۳. ش، ص ۳ و ۲۳،
۵-حسینی، سهیلا، مقاله «ابن یمین پرچمدار آیین فتوت سربه داران»، ویژه نامه کنگره سربه داران، زمستان ۱۳۹۴. ش 
۶- بنی اسدی و دیگران، محمدرضا و...، مقاله «نقش شاعران در پیدایش و گسترش باور‌های شیعه در دوره تیموری»، فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، شماره ۳۵، مورخ تابستان ۱۴۰۲. ش 
۷-منصوری نوری و دیگران، زهرا و...، مقاله «بررسی مضامین در غزلیات سلمان ساوجی»، فصلنامه فنون ادبی، شماره اول، مورخ بهار ۱۳۹۷. ش
۸- بیرجندی، صفحات ۲۲۷ و ۲۳۲، 
۹- واعظی-مدنی ایوری، مرادعلی-سیده طیبه، مقاله «لحن حماسی در اشعار آیئنی محمد بن حسام خوسفی»، فصلنامه مطالعات فرهنگی – اجتماهی خراسان، شماره ۳، بهار ۱۳۹۳. ش، ص ۱۶۵ تا ۲۰۲

برچسب ها: مغول ، شاعران ، اسلام
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار