کد خبر: 1328967
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۰۱:۲۰
نظری بر ۱۵ قرن تلاش کلامی و مکتوب علمای شیعه برای اثبات اصل اصیل ولایت
آنان که در مصاف اندیشه‌ها «ولایت» را برای همیشه ماندگار کردند «سلطان الواعظین شیرازی» در بهمن ۱۳۰۵ شمسی، سفری به کشور پاکستان داشت و در شهر پیشاور، به مدت ۱۰ شب جلسات مناظره‌ای را با علمای اهل سنت برگزار کرد. او در استدلال‌های خویش به کتاب‌های معتبر اهل سنت استناد می‌کرده است. شیرازی در آن جلسات توانست با ارجاع اهل‌سنت حاضر به منابع خودشان، ولایت حضرت علی را اثبات نماید و به این شکل، گروه بزرگی از مردمان آن دیار را به مذهب تشیع سوق دهد
انوشه میرمرعشی 
جوان آنلاین: شیعه در طول تاریخ و براساس آموزه‌های ائمه طاهرین (ع)، ضمن حفظ وحدت با برادران مسلمان خویش در مذاهب اهل سنت و عدم توهین به مقدسات ایشان، دفاع از ولایت و حقانیت اندیشه خویش را همواره وظیفه خود دانسته و همچنان می‌داند. اما شیعیان برای اثبات حقانیت تشیع در طول تاریخ، نه از راه مجادله و کینه جویی که از طریق استدلال و احتجاج با مخالفان روبه‌رو شده‌اند. در مقال پی‌آمده نگاه مختصری داشته‌ایم به سیر حجت‌آوری بزرگان شیعه به شکل کتاب، در مقابل منکران و به درازای ۵۱ قرن. امید آنکه تاریخ پژوهان و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید. 
 
 طرح مسئله
مهم‌ترین اختلاف مکتب تشیع با سایر مذاهب اسلامی، به بحث امامت و خلافت مربوط می‌شود. شیعه معتقد است که امام باید معصوم باشد و، چون تنها پروردگار عالم به باطن و درون همه انسان‌ها آگاه است، هم اوست که می‌داند چه کسی معصوم است و طبعاً باید امام و جانشین پیامبر (ص) را معین کند و از طریق رسولش، آن را به مردم ابلاغ نماید. به همین مناسبت شیعه آنچه در سقیفه بنی ساعده پس از رحلت حضرت رسول ختمی مرتبت اتفاق افتاد و تصمیمی که برای تعیین جانشین رسول‌الله گرفته شد را مشروع نمی‌داند. دقیقاً برمبنای چنین استدلالی است که در طول تاریخ و با آوردن دلیل، اعم از روایات عقلی و نقلی از منابع اهل سنت، معیار‌های خود را برای اثبات حقانیت ولایت امام‌علی‌بن ابیطالب (ع) و فرزندان او، در مناظرات کلامی و کتابی بیان داشته است. 
هشام بن حکم و کتاب «الامامه»
هشام بن حکم، در کوفه به دنیا آمد و در شهر واسط عراق بزرگ شد و درس خواند. او ذهنی خلاق و حق طلب داشت و برای کسب علم، به پای درس اساتید مختلف زمانه خود رفت. در ابتدا پیرو عقاید باطل بود، اما به مرور زمان و آن نیز در جوانی، با برخورد منطقی و پرمحبت امام جعفرصادق (ع)، جذب تفکر تشیع شده و در نهایت به جرگه اصحاب خاص امام صادق (ع) و امام موسی کاظم (ع) درآمد. هشام بن حکم دارای تألیفات زیادی است که در یکی از آنها یعنی کتاب «الامامه»، ضمن بیان عصمت و علم ائمه (ع)، به اثبات حقانیت آنها نیز می‌پردازد. اما شاید بتوان اولین مناظرات شیعیان با اهل‌سنت در اثبات حق ولایت امیرالمؤمنین بعد از سقیفه و شهادت حضرت زهرا (س) را در گفت‌و‌گو‌های مستدل هشام بن حکم با افراد مختلف دید. هشام بن حکم با استفاده از قدرت استدلال قوی و با به زبان آوردن حجت‌های آشکار در مناظرات خود، به اثبات حقانیت ولایت و تفکر شیعه می‌پرداخت. از جمله در مناظره با عمرو‌بن‌عبید‌معتزلی، عبدالله بن زید اباضی، رئیس خوارج دوران سلطنت هارون الرشیدعباسی، ضرار بن عمرو ضبی از دانشمندان سنی مذهب اهل شام و مهم‌تر از همه با یحیی بن خالد برمکی، وزیر دربار هارون الرشید، با ادله‌ای قوی ولایت حضرت امیر را اثبات و باطل بودن تفکر مخالفان شیعه را عیان کرد. (۱) 
البته غیر از هشام بن حکم، امام جعفرصادق شاگردان دیگری هم داشتند که با آوردن استدلال و حجت، به اثبات ولایت حقه اهل بیت (ع) و حقانیت شیعه می‌پرداختند. به طورمثال «حسنیه» از شاگردان بانوی امام، در مجلس مناظره‌ای با علمای اهل سنت، ابتدا ولایت امیرالمؤمنین را با نصوص وارده از پیامبر اثبات کرد که مخالفان نتوانستند دلیلی در برابر نص مستقیم پیامبر اقامه کنند و بعد جریان بخشیده‌شدن فدک به حضرت زهرا را پیش کشید و حقانیت اهل‌البیت را در مالکیت بر آن به اثبات رساند که باز مخالفین نتوانستند پاسخی بدهند و در آخر به تبیین فاجعه کربلا پرداخت. (۲)
 شیخ صدوق و کتاب الامالی
با شروع غیبت صغری، علمای بزرگ شیعه شروع به تدوین کتب تفسیری و حدیثی متقن که راهگشای هدایت مؤمنین به سوی حق و حقیقت باشد، کردند. عموم آنها در لابه‌لای مطالب تفسیری و حدیثی خود، با استناد به آیات و روایات، به اثبات حقانیت ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) می‌پرداختند. محمد بن علی بن حسین، معروف به شیخ صدوق، از علمای بزرگ شیعه در اواخر دوره غیبت‌صغری و شروع دوران غیبت کبرای حضرت ولیعصر (عج) است. کتاب‌های او، از برترین کتب حدیثی شیعه و حتی مورد تأیید بزرگان اهل سنت است. شیخ صدوق در کتاب «الامالی» خود، فصول بسیار مهمی را به احادیث مربوط به ولایت حضرت امیر، علم، فضیلت و جایگاه حضرت نسبت به رسول‌الله، کرامت و شجاعت ایشان، حب‌و‌بغض نسبت به آن بزرگوار، فضایل شیعیان علی و... اختصاص داده است. (۳) به این معنا که از فاصله حیات علمی شیخ کلینی و شیخ صدوق تا چند قرن بعد، شیعیان در کتب تفسیری و روایی خود، به شکل ایجابی درپی اثبات حقانیت ولایت حضرت علی بوده‌اند. 
شیخ طبرسی و کتاب «الاحتجاج»
احمد بن‌علی بن‌ابیطالب، معروف به شیخ طبرسی، از علمای نیمه قرن ششم هجری قمری و بزرگان شیعه است که بعد از چند قرن، دوباره باب مناظره کتابی را در راستای اثبات امامت و ولایت گشود. ایشان کتاب مشهوری دارد، به نام «الاحتجاج علی اهل اللّجاج». شیخ در مقدمه این اثر می‌نویسد: «آنچه باعث شد من چنین کتابی تألیف کنم، این بود که عده‌ای از شیعیان دست از استدلال و بحث با مخالفان برداشته‌اند و می‌گویند: پیامبر و ائمه (ع)، هیچ‌گاه جدال نکرده‌اند و به شیعه نیز چنین اجازه‌ای نداده‌اند؛ لذا تصمیم گرفتم در یک کتاب، بحث‌های بزرگان را با مخالفان در اصول و فروع دین جمع کنم....» 
او در همان مقدمه، تفاوت مجادله و احتجاج‌آوری را بیان می‌کند و ضمن رد مجادله، بر حجت‌آوری به شیوه پیامبر و ائمه تأکید می‌نماید. شیخ طبرسی در این کتاب، ضمن بیان روایات مربوط به غدیر و مسئله ولایت حضرت امیر و احتجاج سلمان فارسی بر عمر خطاب در این موضوع، به شکل مبسوط به مسئله غصب فدک و مالکیت حضرت زهرا بر آن نیز می‌پردازد. (۴)
 علامه حلی و کتاب «مناهج الیقین»
بعد از گذشت مدتی از تسلط مغولان بر ایران، از آنجا که جانشینان چنگیز تعصب مذهبی نداشتند، شیعیان فرصت مناسبی را برای تبلیغ و ترویج عقاید و اندیشه‌های خود پیدا کردند. به ویژه بعد از آنکه برکه‌خان، نوه چنگیز و سپس غازان خان مسلمان شدند، شرایط برای ابراز عقیده مذهبی در میان علمای شیعه، بیش از پیش فراهم شد. اما می‌توان علامه‌حلی که در عصر الجایتو (سلطان محمد خدابنده) می‌زیست را سرآمد علمایی دانست که با حجت‌آوری در آن عصر و در مقابل مخالفان، به ترویج اندیشه‌های شیعی می‌پرداخت. 
ابومنصور جمال‌الدین، حسن بن یوسف بن مطهر حلی (۶۴۸- ۷۲۶ق) معروف به علامه حلی، با استفاده از موقعیت مناسبی که برایش در کاخ سلطان ایجاد شد، به مناظره‌ای معروف با سایر علمای اهل‌سنت پرداخت. ایشان هنگام ورود به کاخ، کفش‌هایش را به دست گرفت و پس از سلام در کنار شاه نشست! علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت که در مجلس حضور داشتند به ایشان اعتراض کردند که کفشت چه ارزشی داشت که آن را به مجلس سلطان آوردی؟! علامه پاسخ داد: ترسیدم حنفی مذهب آن را بدزدد، چنانچه رئیس آنها کفش پیامبر (ص) را دزدید! حنفی‌های حاضر در مجلس به وی اعتراض کردند که این چه تهمتی است؟ ابوحنیفه اصلاً در زمان پیامبر نمی‌زیسته است! علامه گفت: فراموشم شده بود، پس گویا امام شافعیان کفش پیامبر را دزدیده بود. شافعیان هم با اعتراض اعلام کردند که امام شافعی در زمان پیامبر (ص) نمی‌زیسته است. علامه همین ادعا را درباره رؤسای مذاهب مالکی و حنبلی مطرح کرد و پاسخ شنید که آنها نیز در زمان حیات رسول خدا زندگی نمی‌کرده‌اند. سپس علامه رو به سلطان کرد و از علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت پرسید: پس چگونه کسانی را که در زمان پیامبر نمی‌زیسته‌اند بر علی که برادر، وصی و جان پیامبر بوده است، ترجیح می‌دهند؟! سلطان پس از برپایی مجالس مناظره میان علمای شافعی و حنفی با علامه حلی و اثبات حقانیت مذهب تشیع و البته فتوای معروف علامه درباره مسئله «سه طلاقه کردن همسر در فقه تشیع»، شیعه شد. پس از آن، کل لشکریان سلطان به پیروی از وی شیعه شدند. سلطان دستور داد، ابتدا سکه به نام ائمه ضرب کردند و سپس فرمان داد تا در نمازجمعه، به روش معصومین و بدون ذکر نام خلفا، خطبه خوانده شود. البته بعد از آن اتفاق نیز علامه حلی به مدت ۱۰ سال ساکن ایران شد و با حمایت پادشاه شیعه مغول، در شهر‌ها و قصبات بزرگ مردم را به مذهب تشیع دعوت کرد. در ضمن علامه پس از آن، با تدوین کتاب «مناهج الیقین فی اصول الدین» - که به منهاج الیقین علامه حلی مشهور است- تمام اصول عقاید شیعه امامیه را با ادله عقلی و نقلی، در موضوعات مختلف به ویژه در مبحث ولایت حضرت امیر بیان نمود. (۵) 
 سلطان الواعظین و کتاب «شب‌های پیشاور»
بعد از روی کار آمدن صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع در ایران، علمای بزرگ جهان تشیع باز به روش ایجابی روی آورده و بیشتر با بیان فضائل و کرامت اهل بیت، به تربیت شیعیان و قوی کردن مبانی آنها می‌پرداختند. با شروع دوره قاجار، اما کم‌کم فضا برای حجت‌آوری و اثبات ولایت حضرت امیر در مقابل مخالفان فراهم شد. شاید بتوان چهره شاخص این فرایند را در آن برهه، سیدمحمد موسوی شیرازی، معروف به «سلطان الواعظین» دانست. او در سال ۱۲۷۵ شمسی یعنی در سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه، در تهران به دنیا آمد. پدرش از علما و خطبای معروف بود و خود نیز از بزرگان وعظ و تبلیغ. سلطان الواعظین در جوانی به همراه پدر به کربلا رفت و در آنجا از استادانی، چون آیات: علی شهرستانی و غلامحسین مرندی آموخت. او پس از مدتی، به قم مهاجرت و در درس آیت‌الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرد. 
«سلطان الواعظین شیرازی» در بهمن ۱۳۰۵ شمسی، سفری به کشور پاکستان داشت و در منزل میرزا یعقوب علی خان قزلباش در شهر پیشاور، به مدت ۱۰ شب جلسات مناظره‌ای را با علمای اهل سنت این شهر درباره حقانیت ولایت علی بن ابیطالب (ع) و شیعه برگزار کرد. سلطان الواعظین در مناظرات خویش از کتاب‌های معتبر اهل سنت، چون صحاح سته و مسند احمد بن حنبل استفاده می‌کرده است. او در آن مناظرات، توانست با حجت‌آوری دقیق و ارجاع اهل سنت حاضر در مجلس به منابع خودشان، حقانیت ولایت حضرت امیر را اثبات نماید و به این شکل، گروه بزرگی از مردمان آن دیار با مطالب مطرح شده در آن مجالس مناظره، به تشیع گرویدند. پس از انتشار مطالب مطرح شده در آن جلسات در یکی از روزنامه‌های پاکستانی از سوی خبرنگار حاضر در مجالس، کتاب «شب‌های پیشاور» که شامل گفت‌و‌گو‌های میان سلطان الواعظین و علمای اهل سنت حاضر در آن جلسات بوده، به مرحله چاپ می‌رسد و در ایران نیز تاکنون به کرات تجدید چاپ شده است. (۶) 
 علامه امینی و پدیده‌ای به نام «الغدیر»
علامه شیخ عبدالحسین امینی نجفی، در سال ۱۲۸۱ شمسی در تبریز به دنیا آمد. پدر و جدش از علمای معروف و متقی آذربایجان بودند. ایشان تحصیل را نزد پدر آغاز کرد و پس از کسب علوم مقدماتی، به مدرسه طالبیه تبریز رفت. پس از چند سال و برای ادامه تحصیل، راهی نجف اشرف شد و تحصیل را نزد علمای بزرگ حوزه علمیه آن شهر آغاز کرد و به خاطر استعداد و سختکوشی، خیلی زود به درجه اجتهاد رسید. 
علاقه عجیب ایشان به اثبات ولایت و حقانیت حضرت‌امیر (ع)، موجب شد در همان دوره اقامت در نجف، چند جلد اولیه کتاب «الغدیر» را به نگارش دربیاورد. وی، اما پس از مشاهده بازخورد انتشار آن در میان علمای اهل سنت، سفر‌های خود را برای تکمیل و تتمیم طرحی که در ذهن داشت، آغاز کرد. علامه برای تکمیل کتاب خویش به کشور‌های گوناگونی چون: مصر، سوریه، هند، عربستان و... مسافرت کرد و در کتابخانه‌های بزرگ آن کشورها، مطالعه و تحقیق بسیار نمود. وی عنوان داشت که برای نوشتن کتابش، بیش از ۱۰۰ هزار کتاب را دیده و بیش از ۱۰ هزار کتاب را مورد مطالعه قرار داده است. به این ترتیب و پس از ۴۰ سال تلاش و البته برپایی جلسات مناظره میان ایشان و علمای اهل سنت در کشورهایی، چون مصر و هند، علامه کتاب «الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب» را به زبان عربی و در ۱۱ جلد تنظیم و منتشر نمود. ایشان در جلد اول، به بررسی سند حدیث غدیر با تکیه بر منابع اهل سنت و شیعه می‌پردازد. همچنین در آن مجلد، به معرفی صحابه و ۸۴ نفر از تابعان روایت کننده حدیث غدیر می‌پردازد. ایشان در شش‌جلد بعدی، به معرفی شاعران مسلمان و اشعار آنها از قرون ابتدایی تا قرن دهم می‌پردازد که درباره غدیر و ولایت حضرت امیر شعر سروده‌اند. در جلد هشتم با پرداختن به ایمان حضرت ابوطالب و پاسخگویی به شبهات مطرح شده در این‌باره، به بررسی سندی غلو‌های راویان درباره دو خلیفه اول یعنی ابوبکر و عمر می‌پردازد و دوران حیات و عملکرد آنها را به بررسی می‌نشیند. در جلد نهم، به دوره عثمان، عملکرد، علت و چگونگی کشته‌شدن وی می‌پردازد. در جلد دهم ضمن بیان زندگی و حیات سیاسی معاویه و روایات جعلی که درباره فضیلت او بیان شده، جنایات وی درباره امام علی و حکومتش را بیان می‌کند. نهایتاً در جلد یازدهم، به مظالم معاویه و فرزندش یزید، در دوره امامت حضرت حسن بن علی (ع) می‌پردازد. علامه تدوین جلد ۱۲ را نیز آغاز کرده بود که بیماری وی شدت گرفت و در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۴۹. ش، دار فانی را وداع گفت و در کتابخانه خود در نجف اشرف دفن شد. (۷)
 علامه سید مرتضی عسگری و «نقش ائمه در احیای دین» 
علامه فقید سیدمرتضی عسگری، در سال ۱۲۹۳ شمسی و در شهر سامرا متولد شد. اجداد پدری وی از علمای اهل ساوه و اجداد مادری‌اش از علمای اهل تهران بودند. او از ۱۰ سالگی، وارد حوزه علمیه سامرا شد و تحصیل در آنجا را شروع کرد. وی در اواسط سلطنت رضاخان، عراق را به قصد ایران ترک گفت و برای تحصیل در حوزه علمیه تازه تأسیس قم، راهی این شهر شد. ایشان در قم با مطالعه کتاب الغدیر، روش علامه امینی را در پیش گرفت و به دنبال آن بود که با تسلط بر علم رجال و حدیث و استفاده از منابع معتبر اهل سنت، حقانیت ولایت حضرت امیر (ع) و سایر ائمه و شیعه را اثبات کند. به این شکل کتاب‌های معتبر و پررجوعی چون: «نقش عایشه در تاریخ اسلام»، «عبدالله بن سبا و دیگر افسانه‌های تاریخی»، «سقیفه» و مهم‌تر از همه «نقش ائمه در احیای دین»، از سوی ایشان و با استناد به احادیث و روایات اهل سنت نوشته شد. علامه عسگری در ۲۵ شهریور ۱۳۸۶. ش، در تهران درگذشت. (۸)
 کلام آخر 
علمای شیعه در طول ۱۵ قرن، تلاشی بی‌وقفه را برای اثبات حقانیت ولایت و اندیشه تشیع داشته‌اند، تلاشی که امروز گنجینه‌ای ارزشمند را پیش روی ما به میراث گذاشته و سند محکمی است برای ادامه دادن راه آنها تا ظهور. چنین باد. 
منابع: 
۱- صفائی، سیداحمد، «هشام بن حکم؛ مدافع حریم ولایت»، انتشارات آفاق، چاپ دوم ۱۳۵۹. ش، صفحات ۸۶ تا ۱۰۹، 
۲- رازی، ابوالفتح حسین بن علی، «مکالمات حسنیه در دربار هارون الرشید با علمای مخالفین»، ترجمه ابراهیم استرآبادی، نشر پرسش، چاپ اول ۱۳۸۳ش، صفحات ۷۶ تا ۷۹ و ۱۰۵ تا ۱۱۶، 
۳- کمالی- خرازی، محسن- محسن، «امامت و ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) در امالی شیخ صدوق»، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ سوم ۱۳۹۱. ش، صفحات ۸۶ تا ۸۸، ۹۴ تا ۹۶ و ۱۷۴ تا ۱۷۷،
۴- طبرسی، احمد بن علی، «ترجمه و شرح احتجاج طبرسی»، جلد دوم، ترجمه احمد غفاری مازندرانی، چاپخانه المکتبه الموتضویه (طهران)، چاپ ۱۳۲۳. ش، صفحات ۲۷، ۱۵۵ و ۲۷۴، 
۵- امانی، محمدحسین، «سیمای حله» - شهر فقاهت-، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول ۱۳۷۵. ش، ص ۷۰ و ۷۱، ۱۲۶ و ۱۲۷،
۶- سلطان الواعظین، سیدمحمد، «شب‌های پیشاور» - مشروح مناظرات سلطان الواعظین با علمای اهل سنت-، نشر دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۱۳۳۴. ش، بخش مقدمه 
۷- شهیدی- حکیمی، سیدجعفر- محمدرضا، «یادنامه علامه امینی»، نشر رسالت، چاپ اول ۱۳۵۲. ش، صفحات مقدمه، ۱۸۰ تا ۱۸۵، 
۸- علامه عسگری، سیدمرتضی، «مقتل الحسین (ع)»، انتشارات واژه پرداز اندیشه، چاپ ۱۴۰۲. ش، بخش مقدمه آیت‌الله جاودان درباره زندگینامه علامه عسگری
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار