کد خبر: 1330515
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰

جوان آنلاین: ترامپ و ممدانی باید الگوی پزشکیان و زاکانی باشند یا برعکس؟! برای پاسخ به این پرسش باید دید یک اصلاح‌طلب چگونه فکر می‌کند و واقعیت چگونه است.

احمدزیدآبادی فعال سیاسی اصلاح‌طلب که اخیراً در نوشته‌ای از این جریان هم عبور کرده و گفته دیگر راضی به تکرار نام خود ذیل این عنوان نیست، در مطلبی از دیدار ترامپ و زهران ممدانی شهردار منتخب نیویورک که او آن را «گرم و صمیمی» تعبیر کرده، دچار نوعی ذوق‌زدگی مفرط شده و به اهالی سیاست در ایران توصیه کرده رفتار و عمل سیاسی را از این دو یاد بگیرند.

این فعال سیاسی که اکنون تکلیفش با خودش هم روشن نیست، به گونه‌ای که روزگاری علاقه داشت ذیل جریان ملی- مذهبی تعریف شود و بعد اصلاح‌طلب و حالا خود را نیروی چهارم می‌نامد، گفته خوش و بش ترامپ و ممدانی بعد از آن همه حملات لفظی متقابل «معنایش این است که به رغم عقاید مختلف، حل مشکلات عینی شهر نیویورک برای دو طرف بسیار مهم‌تر از آن است که قبلاً چه واژه‌هایی علیه یکدیگر به کار گرفته‌اند! درست معکوس رفتار بسیاری از اهل سیاست در ایران که با شنیدن یک کلام گزنده از یک نفر، دیگر تا آخرین لحظه عمرشان چنان کینه و نفرتی از او به دل می‌گیرند که حاضرند شهری را به کثافت و کشوری را به نابودی بکشانند، اما با طرف، سلام و علیک هم نکنند!»

برای آنان که مرغ همسایه برایشان همواره غاز است، خودحقیرپنداری و خودکوچک‌بینی، در قیاس با بیگانه البته نکته تازه‌ای نیست و زیدآبادی در نوشته خود این اخلاق سیاسی را بازتولید کرده است، اما برای اینکه بدانیم آنچه از دیدار ممدانی و ترامپ در کاخ سفید گذشته چقدر با برداشت او همخوانی دارد، باید گفت برخلاف ادعای زیدآبادی، این گپ و گفت چندان هم گرم و صمیمی نبود و هردو فقط لبخند‌های مصنوعی خود را به خبرنگاران نشان دادند، حال آنکه در مواضع آنها خط کشی‌های سیاسی در حوزه سیاست خارجی، اسرائیل، منطقه خاورمیانه و عدالت اجتماعی کاملاً پررنگ بود. حالا اینکه زیدآبادی نخواسته این تفاوت‌ها و اختلافات بنیادین را ببیند، ریشه در همان صفتی دارد که از این قماش از فعالان سیاسی سراغ داریم.

اما چون او از مواجهه رئیس‌جمهور امریکا و شهردار نیویورک به نیکی یاد کرده، خوب است بدانیم که در انتخابات ریاست جمهوری، آقای دکتر پزشکیان و دکتر زاکانی دو رقیب بودند و در مناظره‌های انتخاباتی گاهی حملات لفظی تندی هم به یکدیگر کردند، اما اکنون یکی رئیس‌جمهور و دیگری شهردار تهران است. شهرداری که عضو ثابت جلسات کابینه و هیئت دولت است و با احترام در این نشست‌ها حضور دارد و آن‌گونه که از شواهد پیداست، رئیس‌جمهور محترم از پرکاری و رفتار مسئولانه شهردار ابراز رضایت هم دارند. این تعامل البته دوسویه است و شهردار تهران هم در اوج هماهنگی و همکاری با دولت به کار خود مشغول است. برای مثال در همین جنگ ۱۲ روزه بیش از ۹۰درصد اماکن مسکونی آسیب‌دیده خاص تهران بود. طبیعی بود که مردم آسیب‌دیده در فردای جنگ از دولت همه آنچه تخریب شده بود را بخواهند. اسکان موقت، تهیه مجدد لوازم زندگی آینده، تعمیر منزل آسیب‌دیده، بنای منازل نابود شده و... امکاناتی بود که مردم آواره به آن نیاز داشتند. در این میان دولت توانست اقلام اساسی و سوخت مردم را در جنگ تهیه کند، اما محدودیت منابع و نبود مرجعی که در شهر میدانداری کند باعث شد شهردار و شهرداری تهران همه مسئولیت را بدون دریافت هرگونه کمک از دولت به دوش بگیرند و با عشق به استقبال این مأموریت مقدس بروند. این در حالی بود که هیچ وظیفه سازمانی قانونی و حاکمیتی بر عهده شهرداری نبود، البته روحیه استقبال از حل مشکلات فراسازمانی فقط در بازسازی نمی‌گنجد؛ شهردار تهران برای حل معضل آب تهران نیز به کمک دولت آمد و ۴ همت برای این مهم به دولت پرداخت کرد تا مردم پایتخت زودتر به آرامش نسبی در موضوع آب برسند. خط‌کش‌های سازمانی در این الگو به هم ریخت و برای حل مشکلات مردم آغوش داوطلبانه باز شد و در قبال آن هیچ توقعی هم نداشت.

دیروز، اما شاهد از غیب رسید و شهردار تهران در اظهار نظری عنوان کرد دولتی‌ها به من گفتند تو که این‌قدر به ما کمک می‌کنی چرا در انتخابات آن‌طور رفتار کردی! گفتم: من در انتخابات رقیب بودم، اما حالا تمام توانم را برای کمک به این دولت می‌گذارم. مردم خروس جنگی نمی‌خواهند، کسانی را می‌خواهند که باری از دوش مردم بردارند.

اصلاح‌طلبان چرا این تعامل و همکاری بی‌نظیر را نمی‌بینند؟ چون برخلاف ادعایی که دارند، در رفتار حزبی و گروهی، روی فاشیسم را سفید کرده‌اند. یک مثال روشن در این زمینه بازمی‌گردد به انتصاب اخیر رئیس‌جمهور. زیدآبادی‌ها که اکنون با سفیدنمایی از ترامپ، در داخل نسخه مدارا با رقیب می‌پیچند، باید به این پرسش پاسخ بدهند که آن همه قشقرقی که برای انتصاب سقاب اصفهانی به عنوان رئیس سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی - تنها به این دلیل که او منتسب به دولت شهید رئیسی بوده- به راه انداختند، برای چه بود؟ آن هم تصمیمی که به تصریح دولت هیچ توصیه و سفارشی در کار نبوده است. اصلاح‌طلبان این تناقض در عمل و نظر را چگونه توجیه می‌کنند؟

برچسب ها: ترامپ ، پزشکیان ، زاکانی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار