جوان آنلاین: حتی حضورشان در جلسه کنکور، بالای سر داوطلبان هم نتوانست اندکی از ابهامات موجود را حل و فصل کند. شاید، چون خودشان به اصل داستان، اشراف کافی نداشتند، که اگر داشتند در پاسخ داوطلبان پرسشگر، جوابی قانعکننده یا حتی دندانشکن میدادند، اما نهایت چیزی که گفته شد، این بود: «به اطلاعیهها مراجعه کنید و مصاحبه دکتر جمالی را بخوانید!» این پاسخی نیست که کنکوریها و خانوادههایشان انتظار شنیدنش از زبان وزیر علوم و رئیس سازمان سنجش آموزش کشور را داشتند. مسئولانی که نوع برخوردشان، در جلسه آزمون، نشان داد صرفاً برای سرکشی آمدند، نه رسیدگی به مشکلات!
کنکور امسال، اگرچه با حضور بیش از ۸۰۰ هزار داوطلب برگزار شد، اما آزمونی بزرگتر را در خود داشت؛ آزمونی برای سنجش مسئولان در برابر پرسشهای داوطلبان. پاسخ آقایان نشان داد نهتنها آزمونی را که داشتند، جدی نگرفتهبودند که اصلاً آمادگی لازم هم برایش نداشتند! با این حساب، خیلی جالب است، آنها که خود جهت حضور در آزمون مسئولیتپذیری تا این اندازه، ضعیف عمل میکنند، از داوطلبان کنکور، انتظار دولاپهنا دارند.
آمار و ارقام کنکوری
صبح پنجشنبه ۲۶ تیرماه، نوبت دوم آزمون سراسری سال ۱۴۰۴، با رقابت داوطلبان گروههای آزمایشی علوم ریاضی و فنی و علوم انسانی آغاز شد. در نوبت عصر همان روز، داوطلبان گروههای هنر و زبانهای خارجی نیز در حوزههای امتحانی سراسر کشور به رقابت پرداختند. این رقابت، صبح روز جمعه، ۲۷تیرماه، با برگزاری آزمون گروه آزمایشی علوم تجربی در بیش از ۴۱۱شهرستان و بخش کشور و همچنین ۱۵ حوزه امتحانی خارج از کشور ادامه پیدا کرد.
بر اساس اعلام رسمی سازمان سنجش آموزش کشور، ۶۰ درصد نمره کل کنکور امسال به سوابق تحصیلی داوطلبان اختصاص دارد و ۴۰ درصد به نمره آزمون کتبی؛ موضوعی که البته چالشها و جنجالهای زیادی را پشت سر گذراندهاست.
از میان بیش از ۸۲۲ هزار داوطلب ثبتنامشده در نوبت دوم، ۶۴ درصد را بانوان و ۳۶درصد را آقایان تشکیل میدهند. این آمار، بار دیگر نشان میدهد که بانوان سهم قابلتوجهی در رقابتهای علمی کشور دارند و حضورشان در آزمونهای ملی پررنگتر شدهاست.
در میان پنج گروه آزمایشی، علوم تجربی با ۵/۴۸ درصد، بیشترین تعداد داوطلبان را به خود اختصاص دادهاست. پس از آن، گروههای علوم انسانی، ریاضی، هنر و زبان در رتبههای بعدی قرار دارند.
والدین هم آزمون دادند!
روزهای پنجشنبه و جمعه، خیابانهای اطراف حوزههای امتحانی، پر بود از کنکوریهایی که پشت نگاهشان، خستگی ماهها درسخواندن نشسته بود و پدران و مادرانی که با دلنگرانی و دعا، بدرقهشان میکردند.
خانم زراعتی، مادر یکی از داوطلبان در گفتوگو با «جوان» گفت: «پسرم دو سال است که استرس دارد، چراکه هر بار اخبار جدید و متناقض با اخبار قبلی منتشر میشد. او نمیدانست برای موفقیت در کنکور و رسیدن به رشته مورد علاقهاش، باید تست کنکور تمرین کند، یا برای کسب نمره بالا در امتحانات نهایی آماده شود. وقتی استرس او را میدیدم، خودم هم آرام و قرار نداشتم. تمام آرزوی من برای متین بود که خلاصه شد. امیدوارم بعد از این رنجی که کشیدهاست، بتواند به هدفی که برای خودش تعیین کرده، برسد.»
آقای علیزاده، پدر یکی از داوطلبان کنکوری نیز با لبخندی تلخ جلو آمد و گفت: «دخترم یکسال تمام، هر روز، ۱۲ساعت درس میخواند. تمام برنامههای زندگیمان را براساس موفقیت او در این آزمون چیدیم. هم استرس امتحانات نهایی را داشت و هم بابت موفقیتش در کنکور دلنگران بود. دعا دعا میکنم مزد همه زحماتش را با قبولی در این آزمون بگیرد و به خواسته دلش برسد.».
اما همه گلایهها فقط به اضطراب ختم نمیشود. مادر جوانی که بیرون حوزه امتحانی منتظر پسرش نشسته بود، با انتقاد از سطح دشوار امتحانات نهایی گفت: «یکبار بچههایمان را در امتحانات نهایی زجر دادند و یکبار هم با کنکور! مگر چه آموزشی در اختیارشان قرار دادند که انتظار داشتند بچههایمان به این سؤالات پاسخ دهند؟ چرا طراحان سؤالات شرایط مدارس عادی و مناطق محروم را در نظر نمیگیرند؟ آیا این عدالت است؟!»
صدایی که شنیده نشد.
اما آنچه این کنکور را از تمام سالهای گذشته متفاوت کرد، پرسش ساده، اما دردآلود یک داوطلب بود. در فیلم منتشر شده در رسانهها، این داوطلب کنکوری خطاب به وزیر علوم و رئیس سنجش آموزش کشور میگوید: «ما معلم نداشتیم، هندسه و آمار را یک معلم درس میداد، فیزیکمان هم اصلاً معلم نداشت! هر چی اعتراض کردیم، در نهایت یک معلم آوردند که درس دادن را بلد نبود. حتی مدیر مدرسه هم این را میدانست، اما نمیتوانست کاری کند...»
او در ادامه، به ابهامات گسترده در نحوه محاسبه نمرات اشاره میکند؛ از زمان اعلام تا شیوه اعمال نمرات، که هیچچیز برایش شفاف نبود: «ما باید از پایه دهم بدانیم که تکلیفمان چیست، نه اینکه یکمرتبه در پایه دوازدهم بگویند که قرار است نهایی شود یا نشود! الان هم نمیدانیم نمره مثبت یازدهم چطور حساب میشود و این را اصلاً از چه کسی باید بپرسیم؟»
پاسخ مسئولان، اما عجیب به نظر میرسد؛ ابتدا وزیر علوم سؤال را زمزمه و تکرار میکند. لحظهای بعد، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور، گلایههای بحق این داوطلب را به حاشیه میکشاند و میگوید: «به درگاه سازمان مراجعه کنید؛ هم اطلاعیه گذاشتیم، هم مصاحبههای دکتر جمالی را نگاه کنید. بهصورت کامل توضیح داده شدهاست.»
این داوطلب اما، به دنبال پاسخ است، نه ارجاع به مصاحبه و اطلاعیه! با وجود این، وزیر علوم نیز بدون توجه به اصل گلایه او، تنها میگوید: «احتمالاً استرس ثبتنام این آزمون اصلی را داشتی، دوباره مراجعه کن، اطلاعات حتماً هست...» البته که نمیتوان منکر استرس بالای داوطلبان شد، اما اگر آقایان مسئول به این مهم واقف بودند، میتوانستند حداقل برای آرام کردن کنکوریها هم که شده اصل ماجرا را شسته و رفته در چند خط توضیح دهند. در ادامه، این داوطلب کنکوری، بازهم ناامید نمیشود و میخواهد درباره مشکلات تصحیح برگههای امتحانات نهایی که او و سایر داوطلبان را نگران کرده نیز سؤال بپرسد، اما وزیر و همراهانش از پاسخگویی امتناع میکنند و میروند!
کنکور بیمعلم و بیپاسخ!
در روزهایی که داوطلبان کنکوری با ترکیبی از استرس آزمون، بیاعتمادی به تصمیمات متغیر و فشارهای روانی ناشی از آیندهای نامعلوم مواجه هستند، انتظار میرفت که مسئولان با صداقت و پاسخی قانعکننده بابت گلایه شرکتکنندگان کنکور، در میدان حاضر شوند.
بازدید وزیر علوم و رئیس سازمان سنجش آموزش کشور از حوزه امتحانی، میتوانست تبدیل به فرصتی برای گفتوگو با نسلی شود که بار سنگین کم و کاستیهای نظام آموزشی را به دوش میکشند. نسلی که میان کتب درسی پرعیب و ایراد و اطلاعیههای خلقالساعه، به دنبال عدالت، شفافیت و امید میگردند، اما این فرصت، به راحتی از دست رفت؛ آن هم با ارجاعهای غیرواضح و در نهایت ترک صحنه. برخوردی که به روشنی نشان داد شکاف بزرگی میان سیاستگذاران و واقعیت تحصیل نوجوانان و جوانان این مرز و بوم وجود دارد.
اولین و مهمترین گام برای اعتمادسازی، پاسخگویی است. آنجا که باید بهجای اطلاعیهها و سامانهها، گفتوگویی صادقانه شکل بگیرد، اما به نظر میرسد آقایان، حتی متوجه اصل سؤال داوطلبان نیز نشدند، یا شاید هم شدند، اما ایرادات تصمیمات پراشتباهشان، آنها را چنان شوکه کرده که ترجیح میدهند خود را به آن راه بزنند! در حالی که حق با داوطلب است؛ «اگر قرار بود نمرات امتحانات نهایی در کنکور تأثیر داشتهباشد، آنها باید از کلاس دهم میدانستند، نه دوازدهم و در آستانه کنکور» چراکه به دلیل همین تصمیم اشتباه، بسیاری از داوطلبان، دو سال مهم زندگی خود، که میتوانست تأثیر قابلتوجهی در نتیجه کنکورشان داشته باشد، از دست دادند. حالا حتی اگر صد مرتبه دیگر هم بدون استرس، تمام اطلاعیهها را بازخوانی کنند، هیچ تأثیری در اصل ماجرا ندارد. حال بماند که بسیاری در این مسیر با معضلی به مراتب بزرگتر مواجه بودند؛ نداشتن معلم در برخی دروس حائز اهمیت! مورد مهمی که صراحتاً به گوش آقایان مسئول رسید، اما پاسخ آنها یا جوابی سربالاست، یا لبخندی که بیشتر به پوزخند میماند! که متأسفانه هیچ کدام دردی از نتیجهای که قرار است چندی دیگر به دست کنکوریها برسد، دوا نمیکند. این یعنی بازی با آینده هزاران هزار داوطلبی که بدون شک، سود مهیا بودن شرایط برای حضور پرقدرت آنها در کنکور، جز برای این مملکت نبود، اما حالا هم خانوادهها و فرزندان آنها متضرر شدند هم کشوری که چشم انتظار رشد و ارتقای آیندهسازان خود است؛ آیندهسازانی که صرفاً به دلیل ناکارآمدی مسئولان و تصمیمات نادرست قربانی میشوند، بیآنکه کسی حتی ککش از رنج آنها بگزد.