جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی و امریکا، درسها، عبرتها و نتایج مهمی در بر داشت که هر یک از آنها نیازمند مباحث و اقداماتی جدی است. با اینکه رژیم صهیونی با اعتراف خودشان، ضربات تاریخی و ویرانگری را شاهد بودند و این ضربات، مخفیگاه نتانیاهو در زیر ساختمان وزارت جنگ این رژیم را هم نابود کرده و ماهها برای بازسازی آن باید وقت و هزینه صرف نمایند ولی برای فریب جامعه صهیونی و جهانی، هنوز هم از پیروزی در جنگ با ایران سخن میگویند و لشکر سایبری و مجازی آنها، برای ارعاب افکار عمومی داخلی ایران و تردیدسازی در پیروزی عظیمی که برای ایران حاصل شد، سعی در ترویج اخبار احتمال حمله جدید و فوری علیه ایران دارند. ویرانیها در پایگاههای نظامی، اطلاعاتی، حکومتی و اقتصادی این رژیم آنچنان است که تا مدتها قادر به ایستادن نخواهد بود و از هم اکنون به دنبال باجگیری از کشورهای حامی غربی و شرکتهای چندملیتی و البته وابسته به صهیونیسم جهانی است تا بخشی از این بودجه را برای چند سال دریافت کند. جنگ زمانی پایان مییابد که نتایج آن تبدیل به یک روند بازدارندگی و سیاسی شود ولی ماهیت و درندهخویی امریکا، غرب و صهیونیسم که به دنبال اعتراف به شکست و هیمنه پوشالی خود نیستند، یک راه روشن دارد. طی ۱۲ روز جنگ، اراده اجتماعی و ساختاری و نظامی ایران برای ایستادگی و ضربه دشمن متجاوز کاملاً آشکار شد و صهیونیستها و ترامپ آن را به خوبی درک کردند. اگرچه نظام اسلامی ایران هیچگاه به دنبال جنگ نبوده و در جایگاه دفاع از کشور، مردم و نظام قدرتمندانه ظاهر شده است ولی جنگ شناختی و روانی دشمن و طمعورزی آنها باید متوقف شود. اعتراف به شکست و عقبنشینی برای این جبهه شرارت زمانی است که امکان استمرار سیاست تجاوزکارانه با اهداف استعماری و غارتگرانه را برای خود پرهزینه یا غیر ممکن ببینند. اینکه سفارت انگلیس در فاصله کوتاهی از پایان جنگ فعالیت خود را در تهران آغاز کرده به این معناست که سرمایههای مزدوران خود در داخل ایران را در خطر میبینند و برای سر و سامان دادن به باقیمانده این شبکه مزدوران قصد فعال شدن دارند. در کنار تدابیر دیپلماتیک و هشدارهای لازم به استعمار پیر، پاکسازی کشور از این مزدوران، اقدام حیاتی و فوری برای دستگاههای مسئول است. با این حال، آنچه باید در تکمیل نابود کردن ابزارهای دشمنان در جبهه شرارت دنبال شود، اینکه قاعده بازی و جنگ را مبتنی بر پایان پیروزی در جنگ ۱۲ روزه، به آنها تفهیم و تحمیل نماییم.
انتخاب موضوع مؤثر که دامنه وسیعی در آن است، باید در عرصه دیپلماسی و مذاکره، تعامل با آژانس با قواعد جدید، سقف مطالبات جدید ایران در مذاکره، تجمع پراکنی از مزدوران امریکا و رژیم صهیونی در کوههای قندیل، تعریف قواعد جدید برای تردد کشتیهای نظامی و غیرنظامی امریکا در مرزهای امنیتی ایران، هشدار عملیاتی در قبال ساخت سه پایگاه جدید هوایی امریکا در شرق عربستان، تعریف قواعد جدید برای تحرکات امریکایی، انگلیسی و... در پایگاههای نظامی در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و... میتواند دنبال شود.
با این حال، بازدارندگی در قبال دشمن وحشی صهیونی و امریکایی و غربی، نیازمند یک ضربشست نمادین جدید نیز هست تا کاملاً درک کنند که ممکن است اراده مستحکم پاسخگویی به تهدید از راهبرد دفاع درمقابل دشمن به راهبرد هجومی و پیشدستانه تغییر نماید. هرگونه پروازهای تجسسی و پروازهای حامیان رژیم صهیونی در مرزهای امنیتی در غرب و جنوب ایران، بدون هشدار سرنگون شوند، تا قواعد جدید جنگ و بازی، بتواند کارکردهای خود را در تغییر رفتار دشمن نشان داده و ثبت نماید.