جوان آنلاین: تهاجم فرهنگی، نه با صدای انفجار و نه با دود باروت، بلکه با ابزارهای ظریف و فریبندهای، چون رسانه، هنر، مد، سبک زندگی و شبکههای اجتماعی به باورها و ارزشهای جامعه یورش میبرد. هدف این تهاجم، نه صرفاً تغییر ظواهر، بلکه دگرگونی عمیق در نگرشها، ارزشها و بینشهای نسل جوان است تا آماده پذیرش الگوهای بیگانه شود. در این میان، حوزه حجاب و عفاف، یکی از حساسترین و استراتژیکترین میدانهای نبرد فرهنگی محسوب میشود.
وقتی شاهد ترویج بی بند و باری در پوشش، عادیسازی روابط نامشروع و زیر سؤال بردن ارزشهای بنیادین خانوادهام، در واقع با تهاجمی سازمان یافته روبهرو هستیم که هدفش از هم گسیختن تار و پود فرهنگی جامعه و جایگزینی آن با الگوهایی بیگانه و غالباً مبتذل است. حمله به پوشش زنان، تنها نمادی از این تهاجم گستردهتر است. تهاجم فرهنگی، کانون گرم خانواده را نیز به عنوان اصلیترین پایگاه تربیت نسل آینده، نشانه رفته است. با ترویج الگوهای غلط روابط زناشویی، تشویق به فردگرایی افراطی که از همبستگی خانوادگی میکاهد، کمرنگ کردن نقش محوری والدین و بزرگترها در خانواده و ارائه تصویری جذاب و فریبنده از سبکهای زندگی غربی که غالباً با ارزشهای ما فاصله دارد، تلاش میشود تا استحکام و انسجام خانوادهها سست شود. وقتی فرزندان، پدر و مادر خود را الگوهای سنتی و ناکارآمد میبینند و شیفته شخصیتهای رسانهای بیگانه و بیمحتوا میشوند، گسست نسلی عمیقتر شده و پایههای تربیت صحیح و انتقال ارزشها فرو میریزد.
درست است تهاجم نظامی خسارات جانی و مالی ویرانگری به بار میآورد و ابعاد تخریب آن بر کسی پوشیده نیست، اما باید اذعان داشت این ویرانیهای مادی، هرچند دردناک، قابل بازسازی و جبران هستند و میتوان بعد از پایان جنگ، ویرانهها را از نو بنا کرد و خاطرات تلخ را به تدریج التیام بخشید، اما ویرانی تهاجم فرهنگی بر دلها و ذهنها باقی میماند. به عنوان مثال وقتی حیا و عفت از جامعه رخت برمیبندد، وقتی هویت دینی و ملی رنگ میبازد و جوانان، الگوهای غلط را به جای الگوهای صحیح میپذیرند، جبران این خسارت بسیار دشوارتر و گاه غیرممکن است. تهاجم فرهنگی روح جامعه را هدف میگیرد و نسلی را از ریشه هایش جدا میکند. در تهاجم فرهنگی، دشمن باورها را فتح میکند و هویت را به یغما میبرد. چرا بخشی از جامعه در برابر این تهاجم گاهی بیتفاوت است و حساسیت لازم را در برابر ترویج بی بند و باری در پوشش ندارد؟ دلیل اصلی همان پنهان بودن ماهیت این تهاجم است. در حالیکه در تهاجم نظامی، دشمن آشکار است ولی در تهاجم فرهنگی، دشمن در لباس دوست ظاهر میشود، در قالب فیلمها، سریالها، موسیقیها، مد و لباسهایی که روزانه با آنها سروکار داریم و حتی در قالب جذابیتهای بصری و محتوای فریبنده در شبکههای اجتماعی. این نزدیکی و ظرافت، تشخیص خطر را دشوار کرده و حساسیت لازم را از بین میبرد. حال وظیفه خانوادهها در این میان چیست؟
بیتردید همواره باید هوشیار باشیم و بدانیم حفظ حجاب و عفاف، تنها یک مسئله شخصی نیست، بلکه سنگری حیاتی در برابر تهاجم فرهنگی است که امنیت فرهنگی و هویتی جامعه را تضمین میکند. پس همانطور که برای دفاع از مرزهای جغرافیایی تلاش میکنیم، برای دفاع از مرزهای فرهنگی و اعتقادیمان نیز باید آستین همت بالا بزنیم، چراکه بقای یک ملت، بیش از هر چیز، به حفظ اصالت و هویت آن وابسته است.