میان مردم این پرسش مهم مطرح میشود که اگر اختلافات در جلسات سهجانبه حل نمیشود، آن جلسات چه کارکردی دارد؟ واگر میشود حل کرد، چرا حل نمیکنید و به مردم منتقل میکنید؟ این پرسشها اگر پاسخهای منطقی نداشته باشد، اعتماد عمومی را کاهش میدهد جوان آنلاین: رئیسجمهور و رئیس مجلس علاوهبر آن نشستهای خندان جلسات سران قوا، گاهی به ویژه وقتی به فاصله دو استان از یکدیگر قرار میگیرند- یکی در قزوین، یکی در تهران- سخنان مطالبهگرانه یا منتقدانه خود را به دیگری حواله میکنند. اینبار رئیسجمهور در خلال سفر استانی به قزوین گفت «ساختار بزرگ دولتی و استخدامهای بیقاعده سبب تورم و کسری بودجه شده است» و سپس مجلس را متهم کرد که «بودجهای را تصویب میکند که اصلاً منابع آن وجود ندارد». رئیس مجلس، اما روز بعد - جمعه- در مقام دفاع از مجلس برخاست و با بیان اینکه باید همه توان خود را بر برنامه هفتم متمرکز کنیم، گفت «باید از پراکندهکاری پرهیز و دولت را پاسخگو کنیم». به نظر میرسد هر گاه که به فصل بودجه میرسیم باید شاهد این نوع نزاعهای ظاهراً ساده و طبیعی، اما پر از چالش باشیم.
مسعود پزشکیان رئیسجمهور عصر پنجشنبه در جریان سفر یک روزه دولت به استان قزوین در نشست با فعالان سیاسی این استان ابتدا و به صورت تلویحی به دفاع از انتصاب اخیر در دولت پرداخت: «وقتی بپذیریم که هر ایرانی، فارغ از اندیشهاش، دل در گرو خاک وطن دارد، گفتوگو آسانتر میشود و راه عدالت هموارتر. گفتوگو یعنی هر کس بخشی از حقیقت را بیان کند و دیگری نیز بخش دیگر را؛ هیچکس صاحب تمام واقعیت نیست. دعوا زمانی شکل میگیرد که تنها یک زاویه دیده شده باشد. در حکومتی که بر پایه قانون بنا شده، کسی که قانون را اصل میداند، باید آن را بدون وابستگی جناحی اجرا کند. یکی از گرفتاریهای اساسی این بوده که کار را به اهلش نسپردهایم بلکه به جناحها و دستهها دادهایم. کسانی که امروز پشت تریبون از مشکل مدیریت سخن میگویند، باید بپرسند آیا مدیرانی که خودشان منصوب کردهاند، آموزش دیده بودند؟ چه رزومهای داشتند؟ چه دستاوردی برای ملت آوردهاند؟ آنکه با انصاف نگاه کند، درمییابد بسیاری از مشکلات امروز زاییده همان تصمیمهایی است که بر پایه تعلقات سیاسی گرفته شدهاند نه شایستگی. ۴۷ سال است که تغییر چهرهها، مشکل را حل نکرده و هر بار فقط نامها عوض شدهاند. آنکه اندکی دقت کند درمییابد اگر ایراد ریشه برطرف نشود، با تغییر اشخاص نیز همان عارضه بازمیگردد، چون بیماری در مدیریت ما، تغییر آدمهاست نه اصلاح مسیر.»
رئیسجمهور سپس انگشت اتهامات بودجهای را متوجه ساختار فربه دولت از یک سو و تصمیمات مجلس از سوی دیگر متوجه کرد: «ساختار بزرگ دولتی و استخدامهای بیقاعده سبب تورم و کسری بودجه شده است. مجلس نیز بودجهای را تصویب میکند که اصلاً منابع آن وجود ندارد، سپس در برابر مردم گلایه میکند که دولت اجرا نکرده، در حالیکه پولی برای اجرا نبوده است. پروژههایی که بدون پشتوانه مالی کلنگ زده شدهاند، اکنون بر خاک ماندهاند و ضرر آن را ملت میپردازد. ۷ هزار همت پروژه روی زمین مانده، چون بدون تأمین مالی آغاز شده است.»
باید دولت را پاسخگو کنیم
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، اما روز گذشته در گردهمایی مسئولان بسیج دانشجویی و طلاب که درحرم مطهر امام خمینی (ره) برگزار شد، ظاهراً در مقام پاسخ به رئیسجمهور و دفاع از مجلس برخاست: «باید همه توان خود را بر برنامه هفتم متمرکز کنیم، از پراکندهکاری پرهیز کنیم و دولت را پاسخگو سازیم. بیشترین بار اجرای این برنامه بر دوش دولت است، اما همه در عین مطالبهگری باید به دولت کمک کنیم، زیرا بدون کمک ما امکان ندارد دولت موفق شود، مقام معظم رهبری فرمودند موفقیت دولت، موفقیت نظام است.»
همسویی فرهنگی دو رئیس قوه
در میان سخنان رئیسان قوای مجریه و مقننه یک تفاهم نظر درباره شیوه مواجهه با مسائل فرهنگی وجود داشت؛ جایی که رئیسجمهور در آخرین بخش از برنامههای سفر به قزوین، در نشست شورای برنامهریزی و توسعه استان تأکید کرد: «بخش مهمی از مشکلات فرهنگی، از جمله در موضوعاتی، چون حجاب و عفاف، از ناتوانی ما در بازگرداندن جایگاه واقعی زن در جامعه ناشی میشود. زمانی که جامعه بتواند منزلت و شخصیت زنان خود را بازشناسد و ارزش واقعی آنان را در موقعیتهای علمی، اجرایی و اجتماعی احیا کند، بسیاری از جلوههای نادرستی که گاه بهنام آزادی یا جلب توجه بروز میکند، خودبهخود از میان میرود.» پزشکیان فعالیتهای زنان در دوران انقلاب و پس از آن را ستود و گفت: «زنان ایران، چه در دوران انقلاب و چه پس از آن، در بسیاری از عرصههایی که مردان در آن فعال بودهاند، با توانمندی و صداقت برتر ظاهر شدهاند و آمارهای رسمی نیز نشان میدهد که سطح تخلف و فساد اداری در میان زنان به مراتب پایینتر از مردان است. همین واقعیت نشان میدهد که زنانی که به شخصیتشان احترام گذاشته میشود و جایگاهی شایسته مییابند، نه تنها نماد عفاف و وقار که نشانه خرد و کارآمدیاند. جامعهای که شخصیت زنان خود را تثبیت کند، از آسیبهای خودنمایی و تحقیرپذیری در امان خواهد ماند، زیرا آنچه زن را از درون تهی میکند، بیتوجهی به ارزش، اندیشه و کرامت اوست، نه صرفا نوع پوشش یا ظاهر.»
رئیسجمهور در عین حال گفت: «گروهی اندک از کسانی که در بند تجمل، خودفروختگی یا وابستگی به جریانهای بیگانهاند، سبب شدهاند که تلاشهای ارزشمند میلیونها زن مؤمن و آگاه ایران در حاشیه دیده شود. باید با نگاهی عالمانه و در عینحال اخلاقمحور، میان زنانی که به رشد فکری جامعه کمک میکنند و کسانی که در مسیر خودنمایی گام برمیدارند تمایز قائل شد. زنان ما نه تنها باید نقش اجتماعی خود را حفظ کنند، بلکه باید در برابر جریانهایی که از بیرون برای تخریب فرهنگ ایرانی و اسلامی برنامهریزی میکنند، بایستند و با کنشهای مسئولانه نشان دهند که ارزش زن در آگاهی، اصالت و عزت نفس تعریف میشود، نه در جلب نگاه دیگران.» رئیسجمهور تأکید کرد: «اصلاح اجتماعی جز با تدبیر، عقلانیت و پاکی نیت ممکن نیست. مسئله حجاب و عفاف نباید به ابزاری برای منازعه بدل شود، بلکه باید با رفتار و گفتاری که از احترام و کرامت سرچشمه میگیرد، حل شود. زنان و دختران این سرزمین که سرمایه افتخار ملتاند، باید خود در مسیر اصلاح فرهنگی پیشگام باشند، زیرا هیچ شکلی از اجبار یا تحمیل نمیتواند جایگزین بینش و باور درونی شود.»
رئیس مجلس شورای اسلامی هم دیروز در حرم امام با بیان اینکه در جنگ ۱۲ روزه ثابت شد که دشمن قصد دارد از طریق اقتصادی و فرهنگی به کشور ضربه وارد کند، گفت: «هنجارسازیها تغییر کرده و به روشهای گذشته نمیتوانیم اقدام کنیم. امروز مرجعیتهای فرهنگی متعدد شده و گستردگی زیادی دارند و با مدلهای گذشته نمیتوان مسائل فرهنگی را رفع کرد. نسل امروز نیازمند اقناع و مشارکت است. متأسفانه در حوزه مشارکت مردمی وضعیت مطلوبی وجود ندارد. حکمرانی فرهنگی امروز با تحمیل صرف و رهاسازی مطلق مدیریت نمیشود بلکه راه درست نوسازی سازوکار تولید هنجارها است.»،
اما چرا تریبون عمومی؟
آنچه که محل سؤال است اینکه رئیسجمهور و رئیس مجلس، هر دو در سخنرانیهای عمومی، تصویری از مشکلات کشور ارائه کردند که در لابهلای سخنانشان، نوعی انتقال مسئولیت و طرح عمومی اختلافات به چشم میخورد. اختلافاتی که بهطور منطقی باید در ساختارهای رسمی و جلسات سهجانبه قوای کشور حلوفصل شود. در تحلیل این وضعیت چند محور مهم قابل طرح است:
۱. تبدیل مسئله بودجه به جدال رسانهای، یک خطای راهبردی:
رئیسجمهور با اشاره به «ساختار بزرگ دولت» و «تصویب بودجه بدون منبع» و رئیس مجلس با تأکید بر «لزوم پاسخگو کردن دولت»، عملاً بودجه را که یک سند کاملاً فنی و کارشناسی است، به میدان منازعه سیاسی علنی تبدیل کردند. این رفتار دو پیامد دارد، یکی اینکه بهجای حل مسئله، اختلافات به مردم منتقل میشود، و دیگر اینکه مردم با حجم سنگینی از مشکلات اقتصادی روبهرو هستند؛ از تورم گرفته تا ناپایداری درآمد. در چنین شرایطی، شنیدن اختلافات علنی بر سر بودجه، برای مردم نه دستاورد دارد و نه امید ایجاد میکند؛ تنها احساس میشود مسئولان در حال رفع مسئولیت از خود، یافتن مقصر یا آماده کردن زمینه برای پاسخنگفتن به ناکارآمدیها هستند. در این صورت بودجه دیگر سند هماهنگی نیست، بلکه سند اختلاف جلوه میکند. بودجه در همه جهان «سند وفاق» دولت و مجلس است، وقتی بالاترین مقامات اجرایی و تقنینی درباره آن اختلاف علنی پیدا میکنند، خود اصل سند بودجه دچار بیاعتباری میشود.
۲. جلسات رسمی قوا برای چیست؟
نکته کلیدی این است که اختلافات کلان بین قوا ابزارهای حل رسمی دارد:جلسات دورهای رؤسای سه قوه، نهادهای کارشناسی مشترک، کمیسیونهای تخصصی، لایحه و اصلاحات قانونی. وقتی بالاترین مقامات، بهجای استفاده از این مکانیزمها، اختلاف را پشت تریبون منتقل میکنند، میان مردم این پرسش مهم مطرح میشود که اگر اختلافات در جلسات سهجانبه حل نمیشود، آن جلسات چه کارکردی دارد؟ واگر میشود حل کرد، چرا حل نمیکنید و به مردم منتقل میکنید؟ این پرسشها اگر پاسخهای منطقی نداشته باشد، اعتماد عمومی را کاهش میدهد.
۳. القای حس «فرافکنی» و «مسئولیتگریزی»
چه رئیسجمهور که از «بودجه بدون منبع» و «ساختار فربه دولت» سخن میگوید، و چه رئیس مجلس که بر «پاسخگو کردن دولت» تأکید میکند، هر دو در گفتارشان یک پیام نهفته دارند: من مقصر نیستم؛ دیگری باید پاسخ بدهد. در جامعهای که سالهاست با مشکلات ساختاری دستوپنجه نرم میکند، چنین ادبیاتی بهسرعت تبدیل میشود به برداشت فرافکنی. این شیوه مواجهه به مردم این احساس را ایجاد میکند که مسئولان بیش از آنکه برای حل مسائل هماهنگ باشند، دنبال اثبات بیتقصیری خود هستند.
۴. تناقض میان ادبیات فرهنگی و رفتار سیاسی
رئیسجمهور و رئیس مجلس در بخش فرهنگی سخنان بر مواردی، چون ضرورت گفتوگو، کرامت انسانی، اقناع، پرهیز از تحمیل، و نوسازی شیوههای مواجهه فرهنگی تأکید میکنند. این پیامها در ذات خود هماهنگی و پرهیز از تنش را القا میکند. اما رفتار سیاسی در بخش بودجه (انتقال اختلافات به تریبونها) خود با روح همین سخنان در تضاد است. یعنی از یکسو از فرهنگ گفتوگو و همدلی سخن میگوییم، و از سوی دیگر در مهمترین موضوع کشور (اقتصاد و بودجه)، گفتوگو را کنار میگذاریم و علناً اختلافنمایی میکنیم.
۵. این شیوه مواجهه چه مشکلی از مردم حل میکند؟
واقعیت این است که با این نوع حکمرانی تریبونی هیچ مشکلی از مشکلات کشور حل نخواهد شد. نه تورم حل میشود، نه کسری بودجه، نه رانتها ونه ناکارآمدی مدیریتی. این نوع مواجهه، سرمایه اجتماعی را کاهش میدهد، اعتماد را فرسوده میکند، سیاستگذاری را ناپایدار میسازد و به مردم پیام میدهد که هیچکس مسئول نیست. در شرایطی که کشور با چالشهای سنگین اقتصادی مواجه است، چنین ادبیاتی نه تنها کمکی نمیکند، بلکه فضا را بیثباتتر و جامعه را سرخوردهتر میکند.
البته نباید از نظر دور داشت که اختلافات بین دولت و مجلس طبیعی است، اما علنیسازی آن به جای حل در مسیرهای قانونی، یک خطای راهبردی است. در نهایت، انتقال اختلافات به تریبونها برای مردم معنایی جز مسئولیتگریزی، فرافکنی و ناهماهنگی ندارد و این دقیقاً همان چیزی است که امروز اقتصاد و جامعه ایران تاب آن را ندارد.