روز دهم جنگ پاسخ ایران به امریکا که بسیاری از تحلیلگران سیاسی و نظامی آن را بسیاردور یا فعلا غیرممکن میدانستند فقط چهل ساعت پس از حمله امریکا به فردو داده شد. حالا میتوان به چیزهایی که تمام شد و چیزهایی که تازه آغاز شده است، پرداخت.
در وجه اول، چون در روز دهم، رژیم به مناطقی از تهران که گمان میکرد امنیت اجتماعی پایتخت را تأمین میکنند، حمله کرد، و ترامپ نیز از «MIGA» (دوباره ایران را بزرگ کنیم) رونمایی کرد، میتوان مدعی شد افسانه آشوبهای داخلی آنهم به نفع کودککشان یا به نفع آن شازدهای که آب بینیاش را نمیتواند بدون کمک اطرافیان بالا بکشد و با مردم ایران انگلیسی حرف میزند، تمام شده است و آنچه تازه آغاز شده است، یکی از بیبدیلترین یکپارچگیهای یک ملت در دوران معاصر است. رژیم و امریکا شاید در اطلاعات و عملیات تروریستی بسیار نقطهزن عمل کنند، اما در فهم مسائل اجتماعی و ملی ایران گرفتار حماقت بیپایان خویشاند. اکنون مخالفان و منتقدان نظام یکدیگر را به حرکت در مسیر «تصمیم رسمی» و پشتیبانی مطلق از آن توصیه میکنند. نقلقولهای زیر اخبار شبکههای لندنی در سکوهای مجازی نشان میدهد ایرانی از هر مسلکی حالا فقط به حفظ ایران و یکدلی امر میکند.
دوم، ترامپ گفته است برنامه و صنعت هستهای ایران تمام شد. این ادعا را بعد از تردیدهای فراوانی که در خود امریکا درباره خسارت جدی به فردو ایجاد شد، دوباره تکرار کرد. اما باید گفت برنامه هستهای ایران تازه از امروز آغاز شده است! تعلیق همکاری ایران با «آژانس جاسوس» مقدمه این برنامه جدید است.
سوم، مماشات با برخی جمعیتها و گروههای جاسوسپرور تمام شد و آنچه بزودی آغاز خواهد شد بازسازی دکترین امنیت داخلی و پاکسازی کشور از دستههای نفوذ و خرابکاری است. شاید هیچچیز در هیچزمان ما را به این سو هدایت نمیکرد، مگر همین جنگ و خسارات ناشی از خرابکاریهای داخلی.
چهارم، امریکا بعد از عراق و افغانستان، جنگهای کلاسیک را کنار گذاشته و با آن ارتش کلاسیک خودش جنگ پارتیزانی (بزن در رو) میکند. بله جنگهای کلاسیک زمینی که باید با اشغال سرزمین و تغییر حکومتها با حاکمان دستنشانده همراه باشد، تمام شده است و جنگهای پارتیزانی تازه آغاز شده است! امریکا بداند منطقه و جهان را و حتی هستههای پارتیزانی داخل خود امریکا را برای جنگهای طولانیمدت فعال کرده است.
پنجم، جزماندیشی مخالفان نظام جمهوری اسلامی و تأکید بر یک سری شعارهای توخالی تمام شده است و آنچه تازه آغاز شده است، رسیدن به باورهای جدید است. اکنون برخی فهمیدهاند که ما چرا در سوریه و لبنان و عراق بودیم و مشتاقانه چشم به یمن دوختهاند. فهمیدهاند چرا موشک ساختیم و چرا دنیا دنیای گفتمانها نیست. چرا وسط گفتمان و مذاکره هم میشود حمله کرد. چرا قدرت نامشروع صلح نمیآورد. چرا «دشمن دشمن»کردن ما عینیترین واقعیت سیاسی تاریخ بود. چرا دشمن از شهریور ۲۰ تا حالا دشمنی را حفظ کرده و ارتقا داده است. فهم عمومی ملت از اینکه جانبرکفان ملت چه کسانی هستند و چه کسانی دشمن یا همراه دشمنان متجاوز به خاک وطن هستند تازه آغاز شده است.
ششم، ثبات نفت و انرژی جهان دیگر تمام شده است و بازی نفت تازه آغاز شده است. به این توییتهای هراسان ترامپ در روز دهم جنگ خطاب به اعراب و برخی تولیدکنندگان نفت نگاه کنید: «گوش کنید! قیمت نفت را پایین نگه دارید! من دارم نگا هتان میکنم! با این کار، دارید در زمین دشمن بازی میکنید. این کار را نکنید! و خطاب به وزارت داخلی خود امریکا: حفاری کنید بچهها، حفاری کنید! و منظورم این است: همین حالا»!
هفتم، ناامنبودن یک کشور در یک منطقه و امنبودن باقی کشورها و پروژههای اقتصادی چند تریلیوندلاری را دنبالکردن دیگر تمام شده و حالا «یا همه زندگی میکنیم یا هیچکس» آغاز شده است.
بزرگترین اشتباه محاسباتی امریکا در این بود که نتوانست محاسبه کند گاهی بازکردن یک پیچ، کارخانه را از کار میاندازد. گاهی تغییرات کوچک، اثر پروانهای دارد. جوامع انسانی چرتکه ریاضیاتی نیستند که جمعوتفریقتان را به سادگی انجام دهید. شما قادر به درک و محاسبه تمامی تغییرات ممکن در آینده نیستید و این بزرگترین خسارت شما از این جنگی است که بر مردم ایران تحمیل کردید.
سردبیر