جوان آنلاین: هدیه دادن در فرهنگ ایرانی، نشانه محبت، احترام و دوستی است. این سنت زیبا روابط انسانی را گرمتر میکند، اما وقتی هدیه به حوزه مسئولیتهای اجرایی میرسد، ماجرا پیچیده میشود. مرز هدیه و رشوه چنان باریک است که گاهی تشخیص آن دشوار میشود. یک جعبه شیرینی یا یک شاخه گل میتواند بیضرر به نظر برسد، اما اگر همین هدیه با نیت تأثیرگذاری بر تصمیم یک مسئول داده شود، رشوه محسوب میشود. قانون کشورمان در این زمینه سختگیر است. مسئولان اجرایی به دلیل جایگاه حساسشان نباید هیچ هدیهای بپذیرند. هدیه عملی داوطلبانه و بدون انتظار متقابل است. رشوه، اما با هدف نفوذ در تصمیمگیری یا کسب منفعت غیرقانونی داده میشود. تفاوت در نیت و تأثیر است. تشخیص این نیت همیشه آسان نیست. یک مدیر ممکن است هدیهای را با حسننیت بپذیرد، اما همین پذیرش میتواند شائبه ایجاد کند. قانونگذار این پیچیدگی را درک کرده است. دریافت هرگونه مال یا امتیاز از سوی کارکنان دولت را در ازای انجام یا خودداری از وظایفشان ممنوع کرده است، حتی هدایای بهظاهر بیضرر هم شامل این ممنوعیت میشوند. چرا؟ چون پذیرش هدیه میتواند درها را بهسوی سوءتفاهم یا سوءاستفاده باز کند.
مسئولان اجرایی در جایگاه حساسی هستند. آنها تصمیماتی میگیرند که بر زندگی مردم اثر میگذارد. پذیرش هدیه، حتی کوچک، میتواند اعتماد عمومی را خدشهدار کند. مردم حق دارند از خود بپرسند: آیا این هدیه روی تصمیم مسئول اثر گذاشته است؟ این شائبه بهتدریج اعتماد به نظام اداری را کم میکند. اعتماد عمومی سرمایهای است که حفظ آن در شرایط کنونی حیاتی است. وقتی یک مسئول هدیه میپذیرد، حتی اگر نیتش پاک باشد، ممکن است در ذهن مردم جانبداری یا فساد تداعی شود. این تصور به تنهایی کافی است تا پذیرش هدیه را برای مسئولان نامناسب کند.
پذیرش هدیه میتواند حس تعهد ناخودآگاه ایجاد کند. یک مسئول ممکن است احساس کند باید لطف هدیهدهنده را جبران کند. این احساس حتی اگر ناخواسته باشد، میتواند تصمیمگیری را از مسیر قانون و مصلحت عمومی منحرف کند. تجربه جهانی نشان میدهد بسیاری از موارد فساد از هدایای کوچک شروع شدهاند. یک جعبه شیرینی امروز ممکن است فردا به پیشنهاد مالی بزرگتر منجر شود. این شیب لغزنده خطرناک است. قانونگذار با درک این خطر، پذیرش هرگونه هدیه را برای مسئولان ممنوع کرده است. این ممنوعیت نه از بدبینی، بلکه از احتیاط و آیندهنگری است.
استقلال تصمیمگیری برای مسئولان اجرایی حیاتی است. آنها باید بر اساس قانون، منطق و منافع عمومی عمل کنند. هدیه، حتی اگر کوچک باشد، میتواند این استقلال را به خطر بیندازد. تصور کنید یک پیمانکار به یک مدیر دولتی هدیهای بدهد، حتی اگر نیت پیمانکار خیر باشد، مدیر ممکن است ناخودآگاه در تصمیمگیری به نفع او متمایل شود. این انحراف، حتی اگر عمدی نباشد، به زیان مردم است. قانون برای جلوگیری از چنین موقعیتهایی، خط قرمز روشنی کشیده است.
قانون در این زمینه صریح است و رشوه را جرم میداند و برای آن مجازات سنگین تعیین کرده است. این مجازات شامل حبس، جزای نقدی و حتی انفصال از خدمت میشود. قانون ارتقای سلامت نظام اداری نیز بر شفافیت و پاسخگویی تأکید دارد. بر اساس این قانون، کارکنان دولت باید از هرگونه رفتار که شائبه فساد ایجاد کند، پرهیز کنند. پذیرش هدیه، حتی اگر با نیت خیر باشد، میتواند به عنوان تخلف اداری تلقی شود. دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور نیز بر اجرای این قوانین نظارت دارند، با این حال نباید موضوع را سیاهوسفید دید. فرهنگ هدیه دادن در ایران ریشهای عمیق دارد. نمیتوان و نباید این سنت را نادیده گرفت، اما در حوزه عمومی، باید با احتیاط عمل کرد. یک راهحل میتواند شفافیت کامل باشد. برای مثال، در برخی کشورها، مسئولان هدایای دریافتی را ثبت میکنند و به نهادهای عمومی تحویل میدهند. این روش میتواند اعتماد عمومی را حفظ کند. در کشورمان نیز میتوان سازوکارهایی برای مدیریت هدایا ایجاد کرد. مثلاً هدایای دریافتی میتوانند به نهادهای خیریه یا بیتالمال اهدا شوند. این کار هم احترام به فرهنگ هدیه را حفظ میکند و هم جلوی سوءتفاهم را میگیرد.
مسئولان اجرایی الگوی جامعه هستند. رفتار آنها زیر ذرهبین مردم است. وقتی یک مسئول از پذیرش هدیه خودداری میکند، پیامی روشن به جامعه میفرستد: من به قانون و منافع عمومی پایبندم. این رفتار میتواند فرهنگ پاسخگویی و شفافیت را در جامعه تقویت کند. برعکس پذیرش هدیه، حتی اگر قانونی باشد، میتواند به بدبینی دامن بزند. مردم حق دارند از مسئولان خود انتظار رفتار بیعیبونقص داشته باشند. این انتظار نه از سر سختگیری، بلکه از سر نیاز به نظامی سالم و کارآمد است.
آموزش و آگاهیبخشی هم نقش مهمی دارد. بسیاری از مسئولان ممکن است از عواقب پذیرش هدایا آگاه نباشند. برگزاری دورههای آموزشی و اطلاعرسانی درباره قوانین میتواند به پیشگیری کمک کند. رسانهها نیز میتوانند با اطلاعرسانی صحیح به مردم و مسئولان یادآوری کنند که هدیه در حوزه عمومی میتواند پیامدهای ناخواسته داشته باشد. این آگاهی میتواند فرهنگ مسئولیتپذیری را تقویت کند.
ممنوعیت پذیرش هدیه برای مسئولان اجرایی نهتنها یک الزام قانونی، بلکه یک ضرورت اخلاقی است. این ممنوعیت به معنای نادیده گرفتن سنتهای فرهنگی نیست بلکه تلاشی است برای حفظ اعتماد عمومی، استقلال تصمیمگیری و سلامت نظام اداری. قانونگذار با وضع قوانین سختگیرانه، راه را برای سوءاستفاده بسته است، اما اجرای این قوانین به همکاری همه نیاز دارد: از مسئولان که باید الگوی شفافیت باشند تا مردمی که باید با آگاهی و نظارت، نظام اداری را حمایت کنند. مرز هدیه و رشوه باریک است، اما با پایبندی به قانون و اخلاق، میتوان این مرز را روشن نگه داشت. اینگونه میتوانیم نظامی سالمتر و جامعهای امیدوارتر بسازیم.
پذیرش هدیه از سوی مسئولان اجرایی، حتی با نیت خیر، میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد. این موضوع تنها به تخلف قانونی محدود نمیشود، بلکه به فرهنگ سازمانی و نگاه جامعه به دستگاههای اجرایی آسیب میزند. وقتی یک مسئول هدیهای میپذیرد، ممکن است بهظاهر مسئلهای کوچک باشد، اما این رفتار میتواند به عادیسازی فرهنگ ناسالم منجر شود. کارمندی که امروز هدیهای کوچک میگیرد، ممکن است فردا در برابر پیشنهادهای بزرگتر مقاومت کمتری نشان دهد. این چرخه بهتدریج به اعتماد عمومی لطمه میزند و کارایی نظام اداری را کاهش میدهد. قانون راه را بر هرگونه ابهام بسته است. آییننامه پیشگیری و مقابله با رشوه صراحتاً اعلام میکند که هدایای دریافتی باید ثبت و گزارش شوند، اما بهترین راه، اجتناب کامل از پذیرش هدایاست. این رویکرد نهتنها از شائبه فساد جلوگیری میکند، بلکه به مسئولان کمک میکند با خیال آسوده بر وظایفشان تمرکز کنند. برای مثال، در روابط دیپلماتیک، هدایا به خزانه دولت تحویل داده میشود. این روش میتواند الگویی برای سایر حوزهها باشد.
جامعه نیز نقش مهمی در این زمینه دارد. مردم باید از مسئولان انتظار رفتار شفاف داشته باشند. اگر هدیه دادن به کارمندان دولت به امری عادی تبدیل شود، نظام اداری از درون تضعیف خواهد شد. رسانهها میتوانند با آگاهیبخشی، این فرهنگ را اصلاح کنند. داستانهای واقعی از کشورهایی که با شفافیت و سختگیری، فساد را کاهش دادهاند، میتواند الهامبخش باشد. نروژ و سنگاپور نمونههایی هستند که با قوانین سختگیرانه و فرهنگسازی، اعتماد عمومی را تقویت کردهاند. در نهایت، پرهیز از پذیرش هدیه نشانهای از تعهد به قانون و مردم است. این کار نهتنها نظام اداری را سالم نگه میدارد، بلکه الگویی برای نسلهای آینده میسازد. با همکاری مردم و مسئولان میتوان فرهنگی مبتنی بر شفافیت و پاسخگویی را نهادینه کرد.