جوان آنلاین: رسانهها در جوامع دموکراتیک نقش ناظر اجتماعی و ضامن شفافیت قدرت را ایفا میکنند. اما گاه این ابزارِ نظارت خود به ابزاری برای سوءاستفاده، اخاذی و فشار تبدیل میشود.
به گزارش مهر، در همین خصوص مهدی روزدار مترجم و تحلیلگر یادداشتی را با عنوان «باجنیوز: تهدیدی علیه اعتبار رسانهها و اعتماد عمومی» به نقل از پایگاه اینترنتی «بنیاد رسانهای غرب آفریقا» به صورت اختصاصی در اختیار ما قرار داده است.
در این یادداشت آمده است:
رسانهها در جوامع دموکراتیک نقش ناظر اجتماعی و ضامن شفافیت قدرت را ایفا میکنند. اما گاه این ابزارِ نظارت خود به ابزاری برای سوءاستفاده، اخاذی و فشار تبدیل میشود. پدیدهای که در سالهای اخیر با نام «باجنیوز» یا اخاذی رسانهای شناخته میشود، زمانی رخ میدهد که یک فعال رسانهای، نه برای افشاگری در راستای منافع عمومی، بلکه با هدف کسب منافع شخصی از موقعیت رسانهای خود استفاده میکند. مقاله پیشرو به تحلیل و بررسی یک مورد از این تهدید رسانهای در کشور غنا میپردازد؛ جایی که یک خبرنگار متهم به تلاش برای اخاذی چند میلیون دلاری از یک مقام دولتی شده است.
ماجرای باجنیوز در غنا؛ روایت یک رسوایی: در نوامبر ۲۰۱۸، «بنیاد رسانهای غرب آفریقا» گزارشی منتشر کرد که در آن از اقدام یک خبرنگار به نام نانا اوکره گیامپا پرده برداشت. او متهم است که از مدیرعامل شرکت برق دولتی غنا درخواست مبلغی معادل ۱.۲ میلیون دلار آمریکا کرده تا از انتشار گزارشی افشاگرانه درباره او صرفنظر کند. «گروه رسانهای کلاس»، محل فعالیت این خبرنگار، با انتشار بیانیهای ضمن محکومیت شدید این اقدام، وی را از فعالیت معلق کرد.
ابعاد اخلاقی و حرفهای ماجرا: «بنیاد رسانهای غرب آفریقا» که نهادی پیشرو در حمایت از آزادی مطبوعات در غرب آفریقاست، این اقدام را «نقض آشکار استانداردهای اخلاقی» و «خیانت به حرفه روزنامهنگاری» دانست. وقتی خبرنگاری ابزار اطلاعرسانی را به ابزاری برای باجخواهی تبدیل میکند، اساس اعتماد عمومی به رسانهها زیر سوال میرود. روزنامهنگاری که به جای روشن کردن تاریکیها، خود وارد تاریکی شود، نه فقط حرفه خود را آلوده میکند، بلکه مشروعیت کل رسانه را نیز مخدوش میسازد.
افول اعتماد عمومی؛ بازتابی از گسترش باجنیوز: یافتههای «گزارش آفروبَرمتر» در سال ۲۰۱۷ نشان داد که حمایت مردم غنا از رسانههای آزاد به شدت کاهش یافته است. اکثریت مردم معتقدند دولت باید توانایی جلوگیری از انتشار برخی مطالب را داشته باشد و همچنین، بسیاری از شهروندان خبرنگاران را فاسد میدانند. این نگرش عمومی نشان از بحران اعتماد دارد؛ بحرانی که نمونههایی مانند ماجرای گیامپا آن را تشدید میکنند.
باجنیوز؛ از آسیب فردی تا تهدیدی اجتماعی: پدیده باجنیوز تنها یک رفتار انفرادی نیست، بلکه نشانهای از آسیب ساختاری است. اگر خبرنگاری بتواند آزادانه وارد چنین رفتاری شود، به معنای نقص در سازوکارهای نظارت درونرسانهای است. رسانهها باید سازوکارهای شفاف و پاسخگو برای بررسی تخلفات حرفهای داشته باشند. در غیر این صورت، باجنیوز به رویهای تبدیل خواهد شد که بنیان اعتماد اجتماعی را متزلزل میکند.
مسئولیت رسانهها در برابر باجنیوز: پاسخ «گروه رسانهای کلاس» به این بحران قابل تقدیر است. آنها با انتشار بیانیه، تعلیق خبرنگار، و اعلام تحقیقات داخلی، مرزبندی خود با باجنیوز را آشکار کردند. چنین برخوردهایی باید به رویهای نهادینه در دیگر رسانهها نیز تبدیل شود. رسانهها باید همگام با مطالبه شفافیت از دیگران، خود نیز در برابر افکار عمومی پاسخگو باشند.
نقش نهادهای ناظر و جامعه مدنی: «بنیاد رسانهای غرب آفریقا» در بیانیه خود از نهادهای ناظر و دستگاه قضائی خواست تا در صورت اثبات تخلف، پیگیری قانونی لازم را انجام دهند. این اقدام مهم است، زیرا بدون ضمانت اجرایی، برخوردها صرفاً جنبه نمایشی خواهند داشت. همزمان، جامعه مدنی باید با افزایش سواد رسانهای مخاطبان، آنها را در مورد نشانههای باجنیوز آگاه کند.
بازسازی اعتماد عمومی؛ مأموریت حیاتی رسانهها: یکی از پیامهای مهم این پرونده، ضرورت بازسازی اعتماد عمومی است. رسانههای غنا برای بازیابی جایگاه خود باید اصول صداقت، بیطرفی و پاکدستی را در همه شرایط رعایت کنند. انتشار شفاف رویههای داخلی، آموزش اخلاق حرفهای، و برخورد قاطع با موارد مشابه، بخشی از این فرآیند بازسازی است.
باجنیوز و تهدید دموکراسی: در جوامع دموکراتیک، رسانهها یکی از پایههای اساسی هستند. اما باجنیوز این پایه را میلرزاند. وقتی رسانهها به ابزار فشار و منفعتطلبی بدل میشوند، نه تنها دستگاه قدرت، پاسخگو نمیماند، بلکه خود رسانه نیز به بخشی از فساد ساختاری تبدیل میشود. در چنین شرایطی، شهروندان دچار بیاعتمادی، و فضای عمومی دچار خفقان تدریجی خواهد شد.
استانداردهای بازدارنده؛ راهکار مقابله با باجنیوز: برای مقابله با پدیده باجنیوز، وجود استانداردهای حرفهای روشن و نهادهای داوری مستقل در درون جامعه رسانهای ضروری است. همچنین آموزش روزنامهنگاران از مراحل ابتدایی با اصول اخلاقی، شناخت مرزهای افشاگری مشروع و فشار نامشروع، و تأکید بر رسالت عمومی رسانه، از مهمترین اقدامات پیشگیرانه محسوب میشود.
نتیجهگیری: رسانه آزاد، مسئول نیز هست
ماجرای خبرنگار غنایی تنها یک تخلف فردی نیست؛ نماد وضعیتی است که اگر به آن توجه نشود، میتواند به فروریختن اعتبار رسانهها منجر شود. باجنیوز پدیدهای است که مرز شفاف بین افشاگری و اخاذی را مخدوش میکند. برای حفظ آزادی رسانهها، باید رسانهها نیز پاسخگوی رفتار حرفهای خود باشند. تنها با شفافیت، صداقت و برخورد اصولی با متخلفان است که میتوان اعتماد عمومی را بازسازی و نقش نظارتی رسانهها را حفظ کرد.