۱۲ اردیبهشت ۵۸ در حالی که هنوز انقلاب اسلامی ملت ایران به پنجاهمین روز حیات خود نرسیده بود «خطر انحراف» و برداشتهای غلط مبانی انقلاب خودش را نشان داد که منجر به شهادت یکی از استوانههای نهضت بزرگ اسلامی به دست گروهک فرقان به محوریت اکبر گودرزی گردید.
ترور استاد مطهری برای امام و امت غم سنگین و حادثه بسیار تلخ، اما درس آموز بود. درسی که باید توسط معلم آموخته شود؛ لذا این روز بحق و دقیق برای همیشه در تاریخ ایران «روز معلم» نام گرفت که وجه تسمیه آن در از دست دادن معلمی بزرگ، استادی حاذق، آموزگاری دلسوز، چون علامه شهید مرتضی مطهری خلاصه نمیشد. بلکه نامگذاری این روز به نام معلم معنا و مفهوم دیگری نیز داشت که در شناخت دقیق و درست علل و ریشههای این حادثه تلخ و تصمیم نظام اسلامی برای مقابله فکری و عملی با خط انحراف فکری قابل جستوجو میباشد.
چراکه واکاوی ریشههای انحراف فکری گروهک فرقان و شخص اکبر گودرزی نه تنها خلأ وجود معلمی راستین در مسیر وی را به وضوح نشان میدهد بلکه تاریخ منقول و شواهد میدانی بیانگر حضور معلمانی است که در شناساندن مبانی انقلاب اسلامی و معرفی شاخصههای انقلابیگری دچار خطا بودهاند.
در همین رابطه مرحوم شجونی به نقل از یکی از چهرههای شاخص جریان چپ مذهبی نقل میکند که در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی در فلان مسجد پای درس یکی از اساتید مبارز که او نیز از شخصیتهای فکری این جریان به حساب میآید، نشسته بودیم که سخنران در وصف روحانیون خائن و همدست با رژیم سخن میگفت و از شاخصههای آنها زندگی در شمال شهر و اشتغال در دانشگاهها برمی شمرد. وی میگوید من وقتی دقت اکبر گودرزی و دیگر دوستش در مطالب سخنران را دیدیم به بغل دستی خودم گفتم آقای.... اگر انقلاب پیروز شود این گودرزی اسلحه برمی دارد و امثال مطهری را ترور میکند. موضوعی که شخص گودرزی نیز در دادگاه به آن اشاره کرد و در باره علل عمل جنایتکارانه مدعی همکاری استاد شهید با ساواک گردید و علت آن را تدریس در دانشگاه عنوان نمود.
بررسیهای جریان شناختی در واکاوی علل انحراف در دیگر جریانهای انحرافی نیز موید برداشتهای غلط و اعتماد بیش از حد به شخصیتهای محوری آنها میباشد که به سرعت نقش رئیس فرقه به خود گرفته و ملاک و معیار حق و باطل میشوند. چنانچه ابریشمچی شخص دوم سازمان نفاق نیز بعد از جدایی از همسرش مریم میگوید اوایل مسعود را نفرین میکردم که حتی همسرم را از من گرفت. اما بعد دو سال فهمیدم اگر مسعود نبود خدا را نمیشناختم.
روند فراگیری رابطه مریدی و مرادی یکی از آفتهای بزرگ گروهها و جریانهای مذهبی و انقلابی بوده که اعضای آنها به جای سنجش افراد با حق، حقیقت را با سخنان چهرههای محبوب و محوری گروه سنجیده و دچار انحراف فکری شده و از مسیر عقلانیت اسلامی و انقلابی خارج میشوند. عقلانیتی که بارور کردن آن رسالت معلمان جامعه است.
از این رو، نامگذاری روز معلم بیش از آنکه برای تجلیل از مقام بلند و شامخ معلم باشد، یادآور رسالت معلمانی است که شغل انبیا را انتخاب کردهاند. انبیای گرام انتخاب شدهاند تا بشریت را از خطر انحراف نجات دهند و معلمان این شغل را انتخاب کردهاند تا راه انبیا را ادامه دهند. بدون شک انسانهای زیادی در اثر هدایت معلمان دلسوز و آگاه از خطر انحراف مصون ماندهاند، اما آنچه رسالت معلمان در شرایط کنونی را دوچندان ساخته شیوع برداشتهای افراطی از مسائل اجتماعی و سیاسی و متأسفانه افزایش اقدامات خودسرانهای است که جبهه انقلاب را تهدید میکند. چنانچه رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز شهادت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «یعنی کوتاهیهای ما، یک جا دهن لقیهایمان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودی مان، یک جا اعتراض صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تاثیر میگذارد، تاثیرات تاریخی، یعنی اینجور مسیر را عوض میکند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.»