کد خبر: 1294345
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۰
برشی از کتاب «یاران دبیرستان» خاطراتی از شهدای دانش‌آموز دبیرستان سپاه
شهیدرضا شفیعی نیستانک، یکی از همین شهدای نوجوان است که اردیبهشت سال ۶۵ در فاو آسمانی شد. برشی از کتاب یاران دبیرستان را که مربوط به خاطراتی از این شهید است می‌خوانیم. 

جوان آنلاین: در کتاب یاران دبیرستان (خاطرات شهدای مکتب امام‌صادق (ع) دبیرستان سپاه تهران) خاطرات جالبی از دانش‌آموزان دبیرستان سپاه تهران گنجانده شده است. شهیدرضا شفیعی نیستانک، یکی از همین شهدای نوجوان است که اردیبهشت سال ۶۵ در فاو آسمانی شد. برشی از کتاب یاران دبیرستان را که مربوط به خاطراتی از این شهید است می‌خوانیم. 

وصیتنامه رضا

مجید ایشانی از دوستان شهیدرضا شفیعی نیستانک روایت می‌کند: سال ۱۳۶۲ و دوره دوم ورودی دبیرستان سپاه تهران با آقا رضا شفیعی در یک کلاس بودیم. نوجوانانی ۱۵‌ساله که به اقتضای سن‌مان، شوخی و شیطنت هم جزو کارهای‌مان بود، اما رضا شفیعی در حال و هوای خودش بود. برادرش ابوالفضل تازه شهید شده بود و تمام فکر و ذکرش جبهه شده بود. یک روز سر کلاس از صندلی جلو برگشت و کاغذی را به من داد. گرفتم و بازش کردم. برگه‌ای از دفترش کنده بود و وصیتنامه‌ای خطاب به من نوشته بود و از من هم خواسته بود که متقابلاً همین کار را برای او انجام دهم، اما کاملاً تصنعی، کلیشه‌ای و شوخی. پس از شهادتش وصیتنامه او را به خانواده‌اش تقدیم کردم. سال دوم دبیرستان رضا رشته ریاضی و من رشته معارف را انتخاب کردم. از نظر کلاس و رشته از هم جدا افتادیم، اما همچنان ارتباط داشتیم و رفیق نزدیک بودیم. گاهی ساعت‌ها با هم حرف می‌زدیم و می‌چرخیدیم. خاطراتی شیرین و شنیدنی از خانواده و اقوامش تعریف می‌کرد. یک‌بار، ۱۸-۱۹ نفر سوار یک پیکان شده و به عروسی رفته بودند؛ یا خاطره تصادف برادرش آقاابراهیم با ماشین بنز اداره در حال مأموریت. 

دعا‌های معنوی 

پایان سال دوم تحصیلی، اردوی ۴۵روزه تابستان ۱۳۶۴ را قرار شد زیر نظر لشکر ٣٣ المهدی (عج) و با بچه‌های خونگرم شیراز بگذرانیم. یکی از مقر‌های آموزشی آنها در منطقه آغاجری، نزدیک اهواز بود. یک جای بیابانی از نوع رملی و بسیار بد آب و هوا. به علت گرمای بیش از حد آن منطقه بیشتر داخل چادر‌ها بودیم، ولی هر روز بعدازظهر برای کاستن از فشار گرما سوار بر کامیون به رودخانه جراحی می‌رفتیم و تنی به آب می‌زدیم؛ خیلی هم می‌چسبید. در آنجا با راهنمایی رضا، ماهی‌های کوچک رودخانه را با چفیه می‌گرفتیم و زنده قورت می‌دادیم. می‌گفت برای پیشگیری از بیماری زردی خیلی خوب است. پس از مدتی به پادگان دیگر محل استقرار لشکر المهدی رفتیم. آنجا هم داخل چادر‌ها بودیم، ولی در مقابل فضای بیابانی قبلی برای ما مثل بهشت بود. امکانات بهتر و بیشتری هم برای آموزش‌های نظامی داشت و هم برای انجام اعمال معنوی. دعا‌های کمیل و توسل رزمندگان گردان‌های آن لشکر یکی از باصفاترین مراسم‌ها بود. ما را با وانت‌های تویوتا برای آن مراسم می‌بردند و برمی‌گرداندند. یک‌بار در مسیر یکی از این مراسم‌ها، وانتی که رضا در آن بود، چپ کرد و چند نفر از بچه‌ها مجروح شدند. دست و صورت رضا خراشیدگی شدید برداشت و این اولین جراحت جنگی او بود. 

از دیگر اتفاقاتی که در همین اردو برای رضا افتاد، این بود که یکی از دوستان که شوخی‌های رضا کمی او را دلگیر و کم‌طاقت کرده بود، به شوخی قوطی پشه‌کش را به‌طرف او اسپری کرد. از شانس بد رضا، مواد حشره‌کش مستقیم وارد دهان و سیستم تنفسی او شد و ناراحتی شدیدی برای او ایجاد کرد، ولی هیچ‌وقت با آن دوستی که این کار را انجام داد، تندی و عتاب نکرد و همین باعث پشیمانی و شرمندگی بیشتر آن فرد شده بود. 

رزمنده گردان کمیل

سال سوم تحصیلی ما، یعنی سال ۱۳۶۴ انگیزه رضا برای رفتن به جبهه بیش از پیش افزایش یافت و همین موضوع باعث شده بود که بین او و مسئولان دبیرستان، مسائلی پیش آید. رضا خودش بچه‌ای انقلابی و برادرش ابوالفضل هم شهید شده بود. ممنوعیت رفتن به جبهه برایش سخت بود. بالاخره قبل از عملیات والفجر ۸ در زمستان ١٣٦٤، شناسنامه‌اش را دستکاری کرد و رفت. پس از عملیات به گردان کمیل لشکر ۲۷ محمد‌رسول‌الله پیوست و در خط پدافندی منطقه عملیاتی فاو شهید شد و من و دوستان دیگرش را در حسرت دیدار دوباره خود گذاشت. آخرین نامه رضا دو روز بعد از شهادتش به دستم رسید. هرکسی نامه را می‌خواند احساسش این بود که او زنده است و از سلامتی خودش می‌گوید. یاد سال ۱۳۶۲ افتادم، تازه رضا به دبیرستان سپاه آمده بود که خبر شهادت برادرش ابوالفضل را آوردند. خم به ابرو نیاورد. حتی یک روز به مادرش گفته بود: خداوند ۱۰ فرزند به شما عطا کرده اگر خمس این نعمت را هم بخواهی بپردازی، می‌شود دو شهید. آن موقع معنی این حرف او را نفهمیدم، اما بعد از شهادتش تازه متوجه شدم منظورش چه بوده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار