کد خبر: 1293595
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۰
بازخوانی حقوق دختران روستایی در آستانه روز دختر
دختران روستایی با استناد به اصل سوم قانون اساسی حقوقی دارند که کاوش حقوقی آنها در چالش‌های تحصیل، سلامت و آینده می‌تواند بستری برای حکمرانی عادلانه باشد
نیره ساری

جوان آنلاین: «حقوق» در دل روستا هم جوانه می‌زند، اگر خاکش را با عدالت سیراب کنیم. در آستانه روز دختر، این گزارش سفری است به قلب روستا‌های کشورمان؛ جایی که دختران با رؤیا‌هایی بزرگ برای تحقق حقوق اساسی خود، به‌ویژه حق تحصیل تلاش می‌کنند. فاطمه، ۱۲‌ساله از سیستان می‌گوید: «می‌خوام معلم شم، ولی مدرسه‌مون فقط تا پنجمه.» زهرا، ۱۷‌ساله از کردستان می‌پرسد: «چرا نمی‌تونم مثل همه دختران کشورم درس بخونم؟» این گزارش، صدای دخترانی است که پس از دوره ابتدایی، به دلیل نبود بستر‌های مناسب، از ادامه تحصیل محروم می‌مانند. مصاحبه‌های میدانی با دختران ۱۰ تا ۲۰‌ساله نشان می‌دهد آنها از حقوق خود آگاهند، اما فقر، کمبود زیرساخت و موانع فرهنگی، راه‌شان را سد کرده است. اصل سوم قانون اساسی کشورمان، دولت را موظف به آموزش رایگان، رفع تبعیض و تأمین رفاه کرده است، اما این حقوق در روستا‌ها کمرنگ مانده‌اند. این گزارش، نه روایت یأس، بلکه دعوتی به آینده‌ای روشن است که با سیاستگذاری حقوقی و ایجاد بستر‌های آموزشی، می‌توان عدالت را احیا کرد. همراه ما باشید با استناد به اصل سوم قانون اساسی، چالش‌های حقوقی دختران روستایی را بررسی و راهکار‌هایی برای شکوفایی حقوق‌شان پیشنهاد کنیم. 

اصل سوم قانون اساسی کشورمان، نقشه راهی برای عدالت است. بند‌۳ این اصل، دولت را موظف به «آموزش‌وپرورش رایگان برای همه در تمام سطوح» کرده، بند‌۹ بر «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه» تأکید دارد و بند‌۱۲ خواستار «رفع فقر و محرومیت در زمینه‌های تغذیه، مسکن، کار و بهداشت» است. این اصول، حقوق اساسی دختران را در تحصیل، سلامت و فرصت‌های برابر تضمین می‌کنند، با این حال در مناطق روستایی، این حقوق، به‌ویژه حق تحصیل، به‌طور کامل محقق نشده است. برای این گزارش، با ۲۰ دختر ۱۰ تا ۲۰‌ساله از روستا‌های سیستان‌و‌بلوچستان، کردستان، خوزستان، لرستان و هرمزگان مصاحبه کردیم. این مصاحبه‌ها که با رعایت اصول اخلاقی انجام شد، نشان‌دهنده عمق محرومیت‌ها و اشتیاق این دختران برای احقاق حقوق‌شان است. 

فاطمه، ۱۲‌ساله از سیستان‌و‌بلوچستان می‌گوید: «دلم می‌خواد معلم شم، ولی مدرسه‌مون فقط تا کلاس پنجمه. برای ادامه درس باید برم شهر، ولی بابام می‌گه پول نداریم.» زهرا، ۱۷‌ساله از کردستان می‌افزاید: «دوست دارم پرستار شم، ولی خانوادم می‌گن رفتن به شهر برای درس خوندن برای یه دختر سخته.» مریم، ۱۵‌ساله از خوزستان از کمبود امکانات گلایه می‌کند: «مدرسه‌مون نه کتابخونه داره، نه آزمایشگاه. معلمامونم هر سال عوض می‌شن.» سارا، ۲۰‌ساله از لرستان می‌گوید: «دیپلم گرفتم، ولی، چون دانشگاه نزدیک نیست، نمی‌تونم ادامه بدم.» نرگس، ۱۴‌ساله از هرمزگان نیز از موانع فرهنگی می‌نالد: «خواهرم، چون رفت شهر برای درس، همه تو روستا حرف زدن. حالا خانوادم می‌گن من نباید برم.» این صداها، فریادی برای عدالت حقوقی است. دختران روستایی، آگاه به حق تحصیل، سلامت و فرصت‌های برابر، خواستار بستری هستند که اصل سوم قانون اساسی وعده داده است. آنها پس از دوره ابتدایی، به دلیل نبود زیرساخت‌های آموزشی، از ادامه تحصیل محروم می‌مانند و این نقض صریح بند‌۳ اصل سوم است. 

«تحصیل» حقی که در روستا‌ها کمرنگ شد

بند۳ اصل سوم، آموزش رایگان تا پایان متوسطه را حق همه ایرانیان می‌داند، اما در مناطق روستایی، این حق به‌طور کامل محقق نشده است. طبق گزارش‌های رسمی حدود ۳۳‌درصد جمعیت کشور در مناطق روستایی زندگی می‌کنند، اما بسیاری از روستا‌ها فاقد مدارس متوسطه هستند. دختران پس از دوره ابتدایی برای ادامه تحصیل باید به شهر‌های دور بروند که هزینه‌های مالی و نگرانی‌های فرهنگی مانع آن می‌شود. پریسا، ۱۶‌ساله از خوزستان می‌گوید: «مدرسه‌مون سرویس بهداشتی درستی نداره. بعضی وقتا خجالت می‌کشم برم.» این کمبودها، نه تنها به ترک تحصیل منجر می‌شود، بلکه کرامت انسانی دختران را که بند‌۹ اصل سوم بر آن تأکید دارد، تحت تأثیر قرار می‌دهد. 

کیفیت پایین آموزش نیز مشکل‌ساز است. نبود معلمان ثابت، کمبود کتابخانه و آزمایشگاه و حتی فقدان تخته سیاه در برخی مدارس، آموزش را مختل کرده است. لیلا، ۱۳‌ساله از سیستان می‌گوید: «معلممون از شهر میاد، ولی گاهی، چون راه دوره، نمی‌رسه.» نرخ باسوادی زنان روستایی همچنان پایین‌تر از مردان است که نشان‌دهنده نقض بند‌۹ اصل سوم در رفع تبعیض است. 

فقر اقتصادی، مانع اصلی تحصیل است. هزینه‌های رفت‌وآمد، لوازم‌التحریر و لباس فرم برای خانواده‌های کم‌درآمد سنگین است. زینب، ۱۴‌ساله از لرستان می‌گوید: «بابام می‌گه پول نداریم تو رو بفرستیم شهر برای درس.» این وضعیت، نقض بند‌۱۲ اصل سوم است که بر رفع فقر تأکید دارد. موانع فرهنگی نیز نقش دارند. در برخی مناطق، خانواده‌ها به دلیل دوری مسافت یا نگرش‌های سنتی، از تحصیل دختران در شهر‌ها جلوگیری می‌کنند. نرگس، ۱۴‌ساله می‌گوید: «اگه مدرسه نزدیک بود، خانوادم راحت‌تر راضی می‌شدن.» 

برای ایجاد بستر مناسب تحصیل، پیشنهاد‌های زیر ارائه می‌شود: 

* ساخت مدارس متوسطه: افزایش تعداد مدارس در مناطق روستایی برای کاهش دوری مسافت. 
* حمل‌ونقل ایمن: تأمین سرویس‌های رایگان برای انتقال دختران به مدارس. 
* حمایت مالی: ارائه بورسیه و کمک‌هزینه به خانواده‌های کم‌درآمد، مطابق بند‌۱۲ اصل سوم. 
* آگاهی‌بخشی: اجرای برنامه‌های آموزشی برای تغییر نگرش‌های فرهنگی از طریق رسانه‌ها، مطابق بند‌۲ اصل سوم. 

فاطمه، ۱۲‌ساله می‌گوید: «اگه مدرسه نزدیک باشه، می‌تونم معلم شم و به بقیه درس بدم.» این امید نشان می‌دهد که با رفع موانع، می‌توان بند‌۳ اصل سوم را عملی کرد. 

«آینده» حق فرصت‌های برابر

بند۹ اصل سوم، دولت را موظف به «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه» کرده است، اما دختران روستایی از فرصت‌های برابر برای ساخت آینده محرومند. پریسا، ۱۹‌ساله از کردستان می‌گوید: «دلم می‌خواد کار کنم و خرجم رو بدم، ولی تو روستا کار برای دخترا نیست.» لیلا، ۲۰‌ساله از خوزستان می‌افزاید: «دیپلم گرفتم، ولی، چون کار نیست، نمی‌دونم چی‌کار کنم.» زینب، ۱۶‌ساله از لرستان نیز می‌گوید: «دوست دارم خیاط شم، ولی هیچ جا بهمون یاد نمیدن.» 

طبق گزارش‌ها، زنان روستایی بیش از ۷۰‌درصد فعالیت‌های کشاورزی و دامداری را انجام می‌دهند، اما سهمی از درآمد ندارند. این موضوع، استقلال اقتصادی آنها را سلب می‌کند. نبود برنامه‌های مهارت‌آموزی، دختران را از بازار کار دور نگه داشته است. بند‌۴ اصل سوم، دولت را موظف به «تقویت روح ابتکار و تتبع» کرده، اما این حمایت در روستا‌ها کمرنگ است. ایجاد کارگاه‌های خیاطی، صنایع‌دستی و فناوری اطلاعات می‌تواند این خلأ را پر کند. پریسا، ۱۹‌ساله می‌گوید: «اگه یه کار یاد بگیرم، می‌تونم به خانوادم کمک کنم.» 

فقر اقتصادی، مانع دسترسی به فرصت‌های شغلی است. بسیاری از خانواده‌ها نمی‌توانند هزینه‌های آموزش مهارت یا رفت‌وآمد به شهر را تأمین کنند. سارا، ۱۸‌ساله از سیستان می‌گوید: «اگه کار بود، می‌تونستم خودم خرجم رو بدم.» این وضعیت، نقض بند‌۱۲ اصل سوم است که بر رفع فقر تأکید دارد. نبود زیرساخت‌های اقتصادی در روستاها، مانند تعاونی‌های زنان یا بازار‌های محلی نیز مشکل‌ساز است. زینب، ۱۶‌ساله می‌گوید: «اگه یه جا بود که کارای دستیم رو بفروشم، زندگیمون بهتر می‌شد.» 

برای تضمین حق فرصت‌های برابر، پیشنهاد‌های زیر ارائه می‌شود: 

* مهارت‌آموزی: ایجاد کارگاه‌های آموزشی در روستاها، مطابق بند‌۴ اصل سوم. 
* ایجاد اشتغال: توسعه تعاونی‌های زنان و بازار‌های محلی برای فروش محصولات. 
* حمایت مالی: ارائه وام‌های کم‌بهره به دختران کارآفرین، مطابق بند‌۱۲ اصل سوم. 
* آگاهی‌بخشی: ترویج فرهنگ استقلال اقتصادی از طریق رسانه‌ها، مطابق بند‌۲ اصل سوم. 

لیلا، ۲۰‌ساله می‌گوید: «اگه یه کار داشته باشم، می‌تونم روی پای خودم وایستم.» این امید، نشان‌دهنده ظرفیت بالای این دختران برای تغییر است. 

راهکار‌های حقوقی برای تحقق حقوق دختران روستایی

تحقق حقوق دختران روستایی، نیازمند اقدامات هماهنگ و استناد به اصل سوم قانون اساسی است. در حوزه تحصیل که هسته اصلی این گزارش است، ساخت مدارس متوسطه و تأمین حمل‌ونقل ایمن، می‌تواند بند‌۳ اصل سوم را عملی کند. ارائه بورسیه و کمک‌هزینه به خانواده‌های کم‌درآمد، محرومیت را کاهش می‌دهد و بند‌۱۲ را محقق می‌سازد. آگاهی‌بخشی از طریق رسانه‌ها، نگرش‌های فرهنگی را اصلاح و بند‌۲ را تقویت می‌کند. این اقدامات، بستری فراهم می‌کند که دختران پس از دوره ابتدایی به تحصیل ادامه دهند. در حوزه آینده، کارگاه‌های مهارت‌آموزی و تعاونی‌های زنان، بند‌۴ و ۹ را عملی می‌سازند. وام‌های کم‌بهره و بازار‌های محلی، استقلال اقتصادی را تقویت می‌کنند. 
این راهکارها، نه تنها حقوق دختران را احیا، بلکه به توسعه پایدار روستا‌ها کمک می‌کنند. طبق گزارش‌ها، آموزش زنان روستایی می‌تواند تولید کشاورزی را تا ۲۰‌درصد افزایش دهد و محرومیت را کاهش دهد. این موضوع نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری روی حقوق دختران، سرمایه‌گذاری برای آینده کل جامعه است. 

«امید» موتور محرکه تغییر

دختران روستایی با وجود محرومیت‌ها، رؤیا‌هایی بزرگ دارند. فاطمه، ۱۲‌ساله می‌خواهد معلم شود و به کودکان روستایش درس بدهد. زهرا، ۱۷‌ساله آرزوی پرستاری دارد تا به مردم کمک کند. پریسا، ۱۹‌ساله می‌خواهد کارآفرین شود و زندگی خانواده‌اش را تغییر دهد. این رؤیاها، نشان‌دهنده ظرفیت بالای این دختران برای ساخت آینده‌ای بهتر است. 

اصل سوم قانون اساسی، نقشه راهی است برای تحقق این رؤیاها. با رفع تبعیض (بند۹)، تأمین آموزش رایگان (بند۳) و رفع محرومیت (بند۱۲) می‌توان بستری فراهم کرد که این دختران نه تنها به حقوق خود برسند، بلکه به توسعه جامعه کمک کنند. رسانه‌ها با ترویج فرهنگ آموزش و استقلال اقتصادی (بند۲) می‌توانند این مسیر را هموار کنند. 

برای تکمیل این بستر، باید به چالش‌های خاص مناطق روستایی توجه کرد. در برخی مناطق مانند سیستان‌و‌بلوچستان کمبود آب و زیرساخت‌های اولیه، تحصیل و سلامت را دشوارتر کرده است. در کردستان پراکندگی روستا‌ها دسترسی به مدارس و مراکز بهداشتی را محدود می‌کند. در خوزستان گرمای شدید و نبود امکانات خنک‌کننده در مدارس، یادگیری را مختل می‌کند. این چالش‌ها، نیازمند بودجه‌ریزی هدفمند و برنامه‌ریزی منطقه‌ای است. بند‌۱۰ اصل سوم، دولت را به «ایجاد نظام اداری صحیح» موظف کرده است که می‌تواند با تخصیص منابع عادلانه، این مشکلات را حل کند. 

علاوه بر این، مشارکت جامعه محلی حیاتی است. همکاری با شورا‌های روستایی و معتمدان محلی می‌تواند نگرش‌های فرهنگی را اصلاح کند. برنامه‌های آموزشی برای والدین که از طریق مساجد یا رسانه‌های محلی اجرا می‌شود، می‌تواند اهمیت تحصیل دختران را برجسته کند. بند‌۱۵ اصل سوم، بر «تحکیم برادری و تعاون عمومی» تأکید دارد که این همکاری‌ها را تقویت می‌کند. 

نقش دولت و جامعه در احیای حقوق دختران روستایی

دولت به عنوان مجری اصل سوم قانون اساسی، نقش کلیدی در احیای حقوق دختران روستایی دارد. تخصیص بودجه برای ساخت مدارس و کلینیک‌ها، اجرای برنامه‌های مهارت‌آموزی و ارائه حمایت‌های مالی، از وظایف اصلی است، اما این تلاش‌ها بدون مشارکت جامعه ناقص می‌ماند. خیرین محلی، سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان فرهنگی می‌توانند در تأمین منابع و آگاهی‌بخشی نقش ایفا کنند. برای مثال، خیرین مدرسه‌ساز در دهه‌های اخیر بیش از چندین هزار کلاس درس در مناطق محروم ساخته‌اند که نشان‌دهنده ظرفیت بالای جامعه برای تغییر است. رسانه‌ها نیز نقش مهمی دارند. برنامه‌های تلویزیونی، رادیویی و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند داستان‌های موفقیت دختران روستایی را منتشر کنند و الگو‌های مثبت ارائه دهند. این اقدامات، بند‌۲ اصل سوم را عملی می‌کند و سطح آگاهی عمومی را بالا می‌برد. برای مثال، دختری مثل سمیه، ۲۰‌ساله از هرمزگان که با یادگیری خیاطی توانسته درآمد مستقلی کسب کند، می‌تواند الهام‌بخش دیگران باشد. 

روز «دختر» فرصتی است برای بازخوانی حقوق دختران روستایی با استناد به اصل سوم قانون اساسی. آنها از حق تحصیل، سلامت و فرصت‌های برابر محرومند، به‌ویژه پس از دوره ابتدایی که نبود زیرساخت‌های آموزشی راه‌شان را سد می‌کند، اما این گزارش دعوتی است به امید و تغییر. با ایجاد بستر‌های آموزشی، بهداشتی و اقتصادی، می‌توان حقوق این دختران را احیا کرد. فاطمه، ۱۲‌ساله گفت: «اگه به ما فرصت بدن، می‌تونیم دنیا رو عوض کنیم.» بیایید این فرصت را به آنها بدهیم و آینده‌ای روشن برای‌شان بسازیم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار