برای تشخیص مدل حکومتی امام زمان (عج) هم میتوان به گزارههای عقلی و پیشبینیهای استدلالی مراجعه کرد و هم میتوان از متون دینی و استنادات روایی بهره جست. به هرتقدیر، مقرر است که پایان تاریخ، پایانی خوشایند و دلپذیر باشد؛ پایانی که مهم اختتام بر تمام تلاشهای حقطلبانه و توحیدی انبیا (ع) بوده و مردم را به سرمنزل مقصود- البته آنمقداری که در عالم ماده مقدور است- برساند. از همان روزهای آغاز مبارزات در رژیم شاهنشاهی، از سوی رهبران و پیشروان این قیام، بحث برپایی حکومت عادلانه در جهت تحقق آرمانهای فرج، مطرح بوده و روی آن مانور داده شده است. اگر حتی به صورت گذرا به آرا و اندیشههای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) نگاهی شود، روشن خواهد شد ایشان داعیهدار همین معنا بوده و تلاش کرده است چه در مقام نظر و تبیین و چه در مقام عمل، دورنمای حکومت اسلامی را حرکت به سمت آرمانهای جهانی امام زمان (عج) قرار دهد و پس از ایشان نیز خلف صالحشان مقام معظم رهبری، چنین رویهای را در پیش گرفتهاند. اینچنین است که ایشان در یکی از مهمترین اسناد انقلابی و یکی از راهبردیترین منظومههای فکری که همانا بیانیه گام دوم انقلاب است، خطاب به جوانان نوشتهاند:
«عزیزان! نادانستهها را جز با تجربه خود یا گوش سپردن به تجربه دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید. دهههای آینده دهههای شماست و شمایید که باید کارآزموده و پرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید.»
یکی از نکات مهم و حیاتی که اتفاقاً نقطه ممیزه جمهوری اسلامی از بسیاری از حکومتهاست، آن است که حکومت دینی تلاش دارد دوگانهای تلفیقی از عدالت و معنویت پیادهسازی کند. گاهی اوقات در توسعه اقتصادی و ایجاد رفاه عمومی، نخبگان و سردمداران کشورها هیچ عنایت و توجهی به بندگی و عبودیت ندارند و در برخی موارد برخی متدینان در مسیر دینورزی اساساً کاری به دنیای مردم و آبادانی آن ندارند. در این خصوص مقام معظم رهبری فرمودهاند:
«عدالت باید با معنویت همراه باشد، یعنی باید شما برای خدا و اجر الهی دنبال عدالت باشید، در این صورت میتوانید با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کنید، البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک بعدی است. بعضیها اهل معنایند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند، این نمیشود. اسلام، معنویت بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسانها ندارد، «من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم». آدم معنویای که با ظلم میسازد، با طاغوت میسازد، با نظام ظالمانه و سلطه میسازد، این چطور معنویتی است؟ اینگونه معنویت را ما نمیتوانیم بفهمیم، بنابراین معنویت و عدالت در هم تنیده است» (۸/۶/۱۳۸۴).
چه بسیار انسانهای حقطلبی که در راه مبارزه با ظلم، قیام میکنند، اما به لوازم آن توجه نمیکنند، قطعاً مبارزه با دشمن تا بن دندان مسلح که صدها فریب و مکر و نیرنگ در سر دارد و اقدامات پشتپرده بسیار و یارگیریهای فراوانی- همچون جنگ احزاب- صورت میدهد، بدون برنامه جامع و جمعآوری نیرو امکانپذیر نیست، آنچنان که در توصیههای قرآن نیز در این خصوص صراحت وجود دارد:
(براى مقابله با دشمن، هرچه نیرو در توان دارید و اسبهاى زین بسته را آماده کنید تا به این وسیله دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان دیگرى که شما آنها را نمىشناسید، ولى خدا آنها را مىشناسد، همه را بترسانید. انفال ۶۰.)
جمهوری اسلامی در پرتو رهبریهای حکیمانه مقام معظم رهبری، همواره به این معنا توجه داشته است که برای ایستادگی دربرابر قدرتهای استکباری و در صدر آن امریکا، محتاج به تقویت توان و توسعه نیروهای درونزاست. ایده «اقتصاد مقاومتی» ریشه در همین نگاه دارد و فراتر از آن علمیسازی کشور و «نهضت نرمافزاری» از این زاویه قابل کنکاش و ریشهیابی است. مقام معظم رهبری در دیدارهای مختلف و در مناسبتهای گوناگون روی این مسئله تأکید داشتهاند:
«امروز شما ملاحظه میکنید که دنیا، دنیای مبارزه دوجانبه است؛ یک طرف، قدرتمندان و قوی پنجههای جهان قرار دارند و یک طرف ملتهای مظلوم و مستضعف. چنین مبارزهای، امروز جریان دارد. مبارزهواضحی است، مبارزه پر مرارتی است، مبارزهای است که در آن، قدرتمندان، انواع و اقسام کارهای خلاف را هم انجام میدهند و ملتها مظلوم واقع میشوند. همان «ملئت ظلما و جورا» نشانههایش دیده میشود. دستهای پلید قدرت، دنیا را از ظلم و جور پر کردهاند. کجاست که نشانی از ظلم و جور آنها نباشد؟ این ظلم- ظلم جهانی- از سوی مستکبرین و قلدرهای عالم، تکلیفی را روی دوش ما میگذارد. آن تکلیف چیست؟ مبارزه با ظلم. کار ملت ما مبارزه با ظلم و جور و بیعدالتی و حقکشی و مردمکشی است. چگونه میشود این مبارزه را انجام داد؟ این مبارزه را با دست خالی از سلاح، شاید بشود انجام داد، اما با دست خالی از علم و معرفت و ایمان، نمیشود. با بیکاری و بیهودگی و هرزگی- خدای ناکرده- نسلهای رو به رشد، نمیشود انجام داد. این مبارزه را با هشیاری کامل، با ایمان کامل، با تلاش همه جانبه از سوی قشرها- مخصوصاً قشرهای جوان و نوجوان- باید انجام داد و این، وظیفه معلمین است (۹/۲/۱۳۷۱).
انقلاب اسلامی ایران، افق مطلوب خود را تحقق بخشی از آینده تابناک زندگی بشر در پرتو ظهور حضرت حجت (عج) قرار داده است، چه در حوزه توسعه علم و کاملشدن عقل انسانها، چه در فضای توحید و معنویت و چه در عرصههای اقتصادی و آبادانی سرزمینها.