جوان آنلاین: فصل کاشت در ایران آغاز شده و در بسیاری از استانها کشاورزان راهی زمینهای زراعی خود میشوند تا کار و تلاش برای سالی با برکت را شروع کنند. با این حال هنوز هم مسائل و مشکلات متعددی در بخش کشاورزی وجود دارد که به یک درد بزرگ و مشترک تبدیل شده و فعالان این عرصه را به چالش میکشد. به غیر از گرانی حملونقل و کمبود سم و کود و حضور دلالان بر سر زمینها، فرسودگی کارخانهها و ماشینآلات فرآوری، بالا بودن ضایعات کشاورزی در زنجیره تولید و پس از برداشت، وجود تعداد زیاد طرحهای نیمهتمام در حوزه صنایع تبدیلی و تأمین نشدن سرمایه در گردش موردنیاز برای واحدهای صنایع از دیگر مشکلاتی هستند که میتوان در تک تک استانها از زبان کشاورزان شنید.
سالهاست، اعلام میشود در مناطق مختلف جهان تغییرات و نوسانات اقلیمی روی بخش کشاورزی تأثیر گذاشته و ایران هم از این امر مستثنی نیست. با اینکه این تغییرات در کنار دیگر مشکلات روزهای سختی را برای کشاورزان به وجود آوردهاند، اما آنها برای حفظ معیشت خویش نیازمند سازگاری بیشتر با این تغییرات و نوسانات میباشند.
معضل اصلی کشاورزان در استانهای مختلف این است که نمیدانند از ابتدای کاشت تا پایان برداشت، چه کسی حامی آنهاست. نداشتن سامانهای کارآ و مناسب و اثربخش برای اطلاع از نوع، میزان و زمان تولید محصولات مختلف کشاورزی در کشور با هدف ساماندهی تولید و کنترل بازار و همچنین نبود برنامهریزی برای صادرات محصولات مازاد و واردات محصولات و نهادههای کشاورزی موردنیاز از جمله مسائل مهم این بخش است.
در کنار این موارد، ضعف مدیریت و حاکم شدن سیستم دلالی بر شبکههای توزیع و وجود مشکلات حاد در حوزه بازرگانی ازجمله تأمین، توزیع و تنظیم بازار، این بخش را به چالش کشیده است.
یزد و واسطههایش
شفاف نبودن قیمت، افزایش هزینههای تولید، حضور واسطهها و کمبود آب از مشکلات مهم کشاورزان و باغداران استان در مناطق مختلف و به خصوص یزد است.
ضمن اینکه واردات بیرویه محصولات کشاورزی، اجرایی نشدن کامل خرید تضمینی، نپرداختن به موقع خسارتها از سوی بیمهها هم با زندگی کشاورزان این استان عجین شده است.
به خاطر نبود یک قیمت ثابت، واسطهها، محصولات کشاورزان و باغداران را با پایینترین قیمت خریداری میکنند و آنها را با چندین برابر قیمت در بازارها به فروش میرسانند و به اینترتیب سود حاصل از ماهها تلاش و زحمت باغداران به جیب این دلالان میرود. موضوعی که باعث دلسردی کشاورزان شده و آنها را مجبور به ترک کشاورزی و تغییر شغل میکند.
حضور دلالان که گاهی از آنها بهعنوان «فعالان بازار» یاد میشود غیرقابل انکار است و با قدرتی که دارند، حذفشان غیرممکن. اما نکته قابل توجه این است که ساماندهی و نظارت بر فعالیت این فعالان از سوی مسئولان مربوطه میتواند از متضرر شدن باغداران و کشاورزان جلوگیری کند و مصرفکنندگان نیز از آثار این کار بهرهببرند و مجبور به خرید محصولات کشاورزی با قیمتهای مختلف نشوند.
لرستان و ظرفیتهای نادیده
کشاورزی لرستان در شرایطی با چالشهای بیشماری دستوپنجه نرم میکند که در ۷۵درصد از اراضی کشاورزی آن، کشت به صورت دیمی صورت میگیرد. این یعنی یک نقطهضعف بزرگ برای لرستانی که به دلیل شرایط آب و هوایی متنوع، بهعنوان یکی از مناطق مستعد در حوزه تولید انواع محصولات کشاورزی و دامی است.
لرستان به خاطر داشتن آبهای سطحی و رودخانههای دائمی و فصلی، قابلیت بالایی در پرورش آبزیان دارد. ضمن اینکه کاشت و توسعه گیاهان دارویی میتواند به منبع درآمد عظیمی برای این استان و کشور تبدیل شود.
وجود نیروی انسانی تحصیلکرده بومی در گرایشهای مختلف علمی از دیگر تواناییهای این استان است که میتوانند در بخشهای مختلف از تأمین نهادههای تولید گرفته تا بستهبندی و بازاریابی و توزیع و همچنین توسعه و صادرات محصولات کشاورزی نقش بسزایی ایفا نمایند.
با این تفاسیر بحران آب و کاهش منابع آبی بهویژه تهی شدن آبهای زیرزمینی در دشتهای استان بیانگر وضعیت نامطلوبی نه در سالهای آینده، بلکه در همین سالهای جاری است. بهطوری که خالی شدن کامل و صددرصدی تعداد زیادی از روستاهای استان و مهاجرت به شهرهای بزرگ پیامد همین بحران است. تولید سنتی حبوبات نیز از دیگر مشکلاتی است که موجب شده لرستان نتواند با تمام ظرفیت تولیدی خود در این عرصه ظاهر شود.
بی برنامگیها و دیگر هیچ
نداشتن نظارت کافی بر عملیات آمادهسازی، کاشت، داشت و برداشت در طول فصل زراعی، ناهمگن بودن برنامه توسعه مکانیزاسیون در استانهای کشور و بیتوجهی به نیاز و ظرفیت مکانیزاسیون در بخشهای مختلف کشاورزی مسائلی هستند که کاملاً مشخص شدهاند و مسئولان باید تدبیری برای آنها بیندیشند.
معین سراجی، کارشناس کشاورزی معتقد است ضعف برنامهریزی برای کنترل و مهار خشکسالی از طریق اجرای طرحهای کاهش مصرف آب و افزایش بهرهوری و استفاده نکردن از بذور و درختان با نیاز آبی پایین و ارقام زودرس در کنار ناتوانی در تدوین و اجرای برنامه الگوی کشت در استانها، بلای بزرگی است که به جان صنعت کشاورزی ایران افتاده است.
وی ادامه میدهد: «در این میان نداشتن برنامه و دغدغه برای حفظ خودکفایی و خوداتکایی در تولید محصولات استراتژیک در کنار تأمین نکردن بهموقع و بهاندازه نهادههای موردنیاز ازجمله کود، بذر و سم و افزایش بیرویه قیمت نهادهها توان کشاورزان را از بین برده است.»
این کارشناس کشاورزی، با تأکید بر اینکه استانهای ایران دارای شرایط متفاوتی هستند. از مناطق صاف و هموار و دشتها گرفته تا شهرها و روستاهای کوهستانی که در هر کدام از آنها باید کشاورزی به شیوهای خاص انجام شود، تصریح میکند: «چشم بستن مسئولان روی نیازهای صنعت کشاورزی و به خصوص، رها کردن برنامه توسعه باغات و گیاهان دارویی در اراضی شیبدار، ضعف شدید در اجرای برنامه اصلاح و احیای باغات و بیتوجهی به توسعه گلخانهها در کشور با توجه به نقش و اهمیت آنها در افزایش بهرهوری مصرف آب ظلم به صنعت کشاورزی است.»