جوان آنلاین: حجتالاسلام علیاکبر صمدی، مدیر انتشارات کتاب جمکران است. کتاب جمکران وابسته به مسجدمقدس جمکران ناشری عمومی است که مأموریت اصلی خود را نشر محتوای معتبر در حوزه مهدویت میشناسد. همسو با نشر مهدوی و معارف اسلامی، حضور فعالانه در حوزه ادبیات داستانی و روایت، ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات پایداری از مأموریتهای کتاب جمکران است. به گفته حجتالاسلام صمدی «تولید محتوا» یکی از کلید واژههای مهم شبکههای اجتماعی است و حوزه نشر به طور طبیعی از این ظرفیت بهرهمند است، اما باید از لمپنیسم پرهیز کرده و حرفهای و متناسب با ذائقه مخاطب عمل کرد، اما سؤال اساسی این است چگونه میتوان در عصر لمپنیسمهای اینستاگرامی و محتوای زرد به رسالت فرهنگی خود پایبند بود؟ وی معتقد است با وجود چالشهایی همچون افزایش قیمت کاغذ و ضعف فرهنگ کتابخوانی، ناشران باید استراتژیهای محتوایی داشته باشند که علاوه بر معرفی کتابها حس نیاز به مطالعه را نیز در مخاطب ایجاد کنند. متن زیر ماحصل گفتگو با وی است که میخوانید.
به نظر شما صنعت نشر امروز با چه چالشهایی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فنی روبهرو است؟
صنعت نشر کشور جزئی از بدنه کلی اجتماع، فرهنگ و صنعت است و آنچه در بطن جامعه رخ میدهد مبتلا به نشر کشور نیز است. با این تفاوت که صنعت نشر در روند رسیدن به محصول با ساحَت صنعت و فرهنگ و هنر مواجه است. از سویی با تأمین مواد اولیه، کاغذ، جوهر، دستگاه و از سمتی با پژوهش، پیرنگ، شخصیتپردازی و گرافیک دست و پنجه نرم میکند. از یکسو با صنف لیتوگراف، چاپچی، صحاف و از سمتی با نویسنده، ویراستار و تصویرگر تعامل دارد و در پایان شما با «کتاب» مواجه هستید. محصولی که با فکر و اندیشه انسانها مواجه است؛ بنابراین در ساحتهای گوناگون و متفاوت، چالشهای متفاوتی وجود دارد. افزایش پی در پی قیمت کاغذ، جوهر و ملزومات چاپ و نشر، بیثباتی قیمت، قدیمیبودن دستگاههای چاپ و عدم حمایت لازم از به روزرسانی چاپخانهها در صنعت، تولید آثار کم مایه و ضعیف به رغم کثرت تألیفات و ضعف در فرهنگ کتاب و کتابخوانی و کاهش سرانه مطالعه در سطح جامعه چالشهای صنعت نشر میباشد.
آیا گسترش کتابهای الکترونیکی و کتابهای صوتی، تهدیدی برای بازار نشر به حساب میآید؟ چه تغییراتی در استراتژیها برای جذب خوانندگان وجود دارد؟
کتابهای الکترونیک و صوتی تهدیدی برای بازار نشر محسوب نمیشوند. باید به این نکته هم توجه کرد که در بازار جهانی و کشورهای مختلف و حتی پیشرو در حوزه کتاب و تکنولوژی، هنوز سهم کتابهای کاغذی از الکترونیکی بسیار بیشتر و کتاب کاغذی بسیار بیشتر مورد اقبال است. مثلاً در آلمان در سال ۲۰۲۱، سهم کتابهای الکترونیکی حدود ۱۰ درصد از کل فروش کتابها بوده و در انگلیس زیر ۲۰ درصد. این سهم در حال رشد، افزایش و سهم قابل توجهی هم است، اما با این حال، کتابهای کاغذی سهم بیشتر و محبوبیت بالایی دارند، اما استفاده از قالبهای ارائه نوین، همسو با رشد تکنولوژی و اقبال مخاطب قطعاً باید مورد توجه قرار بگیرد. اگر هزینههای تولید یک اثر کم و قدرت انتشار آن بیشتر باشد، ناشر قطعاً از این موضوع استقبال میکند. نه تنها جبر تکنولوژی نشر را به این سمت میبرد، بلکه با توجه به مزایای آن ناشر به استقبالش خواهد رفت، اما پرداخت به این موضوع نباید بهانهای برای فراموشی و شانه خالیکردن از وظایف و تعهدات واقعی و بر زمین مانده حوزه نشر باشد.
الان سهم بازار نشر الکترونیک نسبت به کتاب کاغذی به چه میزان است؟
مطمئناً نسبت آن بسیار بسیار کم است. پس اجازه دهیم مخاطب انتخاب کند و ما خود را با انتخاب و نیازها و ذائقه مخاطب هماهنگ کنیم.
با توجه به رونق شبکههای اجتماعی و رسانههای دیجیتال، ناشران چگونه میتوانند از این فضا به عنوان یک فرصت برای افزایش فروش و جذب مخاطب استفاده کنند؟
مخاطب با شبکههای اجتماعی عجین شده است. خصوصاً مخاطب جوان. ناشر و مجموعههای فعال در حوزه کتاب، برای ترغیب و تشویق و ایجاد احساس نیاز به مطالعه تا تبلیغ یک کتاب، ناگزیر به استفاده از شبکههای اجتماعی هستند. معمولاً ما در شبکههای اجتماعی با یک کلیدواژه مواجه هستیم؛ «تولید محتوا»! از این منظر حوزه کتاب دست بالا را دارد، چون اساساً با یک محصولی مواجه است که خود محتواست! اما باید به دور از لمپنیسم از ظرفیتهای این حوزه استفاده کرد.
با تغییرات اخیر در سلیقه و عادات مطالعه مخاطبان آشنایی دارید؟ برای پاسخ به نیازهای جدید مخاطبان، چه تغییراتی در سیاستهای نشر خود اعمال کردهاید؟
این سؤال شما را با یک پرسش پاسخ میدهم؛ آیا الگویی از سلیقه و عادات مطالعه وجود دارد؟ تحقیق مدون و مستدلی وجود دارد؟ من که فکر نمیکنم! بنابراین در همین حوزه ما خلأ داریم و جا دارد تا دستگاههای مسئول و پژوهشی در این حوزه گام بردارند، اما بازار نشر جزء معدود حوزههای فرهنگی است که خیلی درست و به جا به صورت طبیعی با مخاطب تنظیم شده است، یعنی ناشر ناگزیر است خود را با مخاطب و بازار نشر تنظیم کند، اگر نه محکوم به شکست است. اگر تولید، طراحی، چاپ و توزیع یک نشر متناسب با مخاطب نباشد عملاً امکان ادامه دادن ندارد، اما سؤال و نکته پیش برندهتر اینکه چه طور میشود در عصر لمپنیسمهای اینستاگرامی و صفحات زرد به رسالت خود و تولید اثری برای رشد فرهنگی و فکری مخاطب پایبند بود؟
انتشارات جمکران به اندازه کافی توانسته است صدای نویسندگان و مترجمان بومی در عرصه نشر باشد؟
این انتشارات در عناوین، تیراژ و اقبال مخاطب رو به رشد بوده، در حالی که هیچگاه از اصول خود و تعهد به فرهنگ، هنر و معارف اهل بیت (ع) عقب نکشیده است. سیاست قطعی و همیشگی کتاب جمکران تألیف بوده است؛ بنابراین همیشه از نویسندگان بومی بهره برده و همچنین نو قلمها و نویسندگان جوان همیشه مورد توجه کتاب جمکران بودهاند و نتیجه این اعتماد نیز بحمدالله تولید آثار خوب و معرفی نویسندگان جوان به بازار نشر بوده است.
با توجه به وضعیت فعلی نشر در ایران چه امیدهایی برای آینده این صنعت میبینید؟
ابتدا درخصوص کتاب جمکران باید بگویم، مهدویت دال مرکزی موضوعی کتاب جمکران است و این موضوع روز به روز در سطح ایران و جهان بیشتر مورد اقبال و توجه قرار میگیرد؛ بنابراین افقهای پیشرو برای کتاب جمکران را روشن و درخشانتر میبینم، اما برای کل صنعت نشر کشور بیم و امیدهایی وجود دارد. از یک طرف نشانههایی را میبینیم که نسل نوجوان و جوان، نسلی پرسشگر و اهل دانایی است و خانوادهها بیش از پیش دغدغه مطالعه و تربیت دینی برای فرزندان خود را دارند و از سمتی ارائه سوژههای ناب ملی و دینی نوید تولید آثار با کیفیت را میدهد. از سمتی توجه به صفحات پوچ، اقبال به بلاگرهای زرد و کتابهای بیمحتوا در کنار مشکلات چاپ و کاغذ، اهالی این حوزه را بیمناک میکند، اما آنچه مسلم است ملت بزرگ ایران، با هویت عمیق ملی و مذهبی خود حرفهای جدی دارد و مسیرهای پیش رو را به سمت قله طی میکند. شاید مسیر صعبالعبور باشد، اما قطعاً آینده روشن است.