جوان آنلاین: «بچهها اونی نمیشن که دوست دارین، بچهها اونی میشن که شما هستید.» این مهمترین اصل تربیتی است که در کتابها و پژوهشهای روانشناسی حوزه کودک درباره آن صحبت میکنند.
کودک مثل اسفنج است و هر چه پیرامونش باشد را میبیند، میشنود و تکرار و جذب میکند. تا به حال به این دقت کردهاید که ما در اسفنج بودن کودک چه نقشی داریم؟ چه چیزی را به او تحمیل میکنیم یا چگونه از او سوءاستفاده میکنیم؟ برخی از ما شخصیتهای خودشیفته و خودخواهی هستیم که زندگی روزمره را مسیری برای پرکردن خلأها و نیازهای روحی و روانی خود میبینیم، پس چگونه میتوانیم برای فرزندان خود مادر و همسری خوب باشیم؟!
خیلی از ما اصلاً نمیدانیم چرا ازدواج میکنیم و چه بسا نمیدانیم که چرا پدر و مادر میشویم و در خوشبینانهترین حالت همین نداشتن آگاهی باعث میشود تا به جای فراهمکردن محیطی آرام و مناسب برای رشد استعدادها و پیشرفت فرزندمان صرفاً از ناکامیهای خود یک برنامه مدون چندین ساله نانوشته در ذهنمان متصور میشویم و از فرزندمان برای برآوردهشدن همان ناکامیها انتظاراتی داریم. یا اینکه شرایط را به گونهای جلو میبریم تا بلکه به واسطه فرزندمان ناکامیهای گذشته را کمرنگتر کنیم.
با عبور از این کلیگویی به خانوادههایی میرسیم که این روزها از مراحل رشد کودک خود برای جذب فالوور و در نهایت درآمدزایی استفاده میکنند، این در حالی است که در تمام جهان کودک بلاگری را نوعی بهرهکشی از کودکان میدانند.
براساس گزارش صندوق کودکان سازمان مللمتحد (یونیسف) درخصوص بررسی آسیبهای انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی، به دست آوردن مهارتهای والدگری در عصر دیجیتال کار آسانی نیست. رسانههای اجتماعی، تلفنهای هوشمند و سایر فناوریها با سرعت در حال پیشرفت هستند؛ حتی سریعتر از فرزندان ما رشد میکنند، اما آگاهی ما به سرعت آنها جلو نمیرود.
فقدان آگاهی و خودخواهی باعث شده تا بسیاری از والدین و خانوادهها به کودکان خود القا کنند: «نگاه جامعه به تو بسیار مهمتر از نگاه خودت به خودت است.» این نگاه از منظری موجب بیهویتی فرزندان ما میشود؛ هویتی که آن را از محیط بیرونی دریافت میکنند بیآنکه به آنها یاد دهیم در دنیای درونی معیاری برای ارزیابی خود داشته باشند. چنین کودکی در بزرگسالی همواره به دنبال جذب نگاه دیگران است و برای این جذب دست به هر کاری میزند.
کودکانی که در بهترین حالت شاید در بزرگسالی بابت انتشار عکسها و فیلمهایی که هر گز پاکشدنی نیستند، طلبکار باشند که حق هم دارند. با آینده فرزند خود که شاید بخواهد سیاستمدار یا شخص مهمی شود، چه میکنیم؟ این کودکان عادت میکنند به اینکه دیگران در هر شرایطی آنان را تأیید و تحسین کنند و این باور را دارند که در همهچیز بهترین هستند. بر همین اساس بسیار خودشیفته شده و ظرفیت هیچ انتقادی را نخواهند داشت.
باید به والدینی تلنگر زد که برای فرار از مسئولیتهای خود با دادن تبلت و گوشی به کودکان آنها را وارد جهانی کردند که حتی خودشان هم به آن اشراف کاملی ندارند. با ورود آنها در شبکههای مجازی (به خصوص شبکههایی که بنمایه آن اشتراکگذاری تصویر است) ناخودآگاه آنها را در مسیر رقابتی، قضاوتی و مقایسهای میبریم که عواقب خوبی ندارد.
انتشار و اشتراک عکسها و ویدئوهای کودکان در فضای مجازی نه تنها مانع از شکلگیری هویت واقعی کودکان میشود، بلکه آنان را از نظر شخصیتی و عزت نفس دچار مشکل کرده و حریم خصوصی آنان را نیز در معرض تهدید قرار میدهد، ضمن آنکه نباید این نکته را دور از ذهن داشت که با چنین اقداماتی کودک در معرض دهها آسیب روحی و جسمی قرار میگیرد. شاید بهتر باشد قبل از هر چیز بدانیم چرا پدر و مادر میشویم و روشهای درست تربیتی فرزندان چیست؟