جوان آنلاین: آقای قریبیان گفته بودند خداحافظ، اما آقای قریبیان! حرفه ما بازنشستگی و سن و سال ندارد. حرفه ما به تو، بازی تو و چشمان پر فروغ تو نیاز دارد.
داریوش فرهنگ در بیست و هشتمین ماهنشست در آستانه، که به بزرگداشت فرامرز قریبیان به پاس یک عمر فعالیت مستمر و اثربخش در حوزه بازیگری و کارگردانی سینما و آثار ادبیات محور اختصاص داشت، گفت: او بازیگری توانا است که در همه کارها روش و منش دارد و بدون حاشیه است او به هر قیمتی حاضر نشده در هر کاری حاضر شود؛ با اخلاق است و دیسیپلین خاص خودش را دارد. مهمترین ویژگیاش این است که استایل دارد؛ در راه رفتن، نشستن، برخاستن، اعتراض، عکسالعمل و مهمترین نکته او، چشمهایش است که هنوز هم در خود او میدرخشد.
وی ادامه داد: توجه به هنرمندان بسیار کار پیچیدهای است. هنرمندان کارشان پرسیدن است، مسئولان کارشان پاسخ ندادن است. آیا هنرمندی میشناسید که کشور و مردمش را دوست نداشته باشد، یا نخواهد کار کند؟ آقای قریبیان گفته بودند خداحافظ، اما آقای قریبیان! حرفه ما بازنشستگی و سن و سال ندارد. حرفه ما به تو، بازی تو و چشمان پر فروغ تو نیاز دارد.
در بخش دیگری از مراسم، گوهر خیراندیش نیز عنوان کرد: پس از اینکه آقای داودی فیلمنامه «مرد بارانی» را نوشت، من گفتم چرا باید در فیلمها هر بار یک آقایی یک عشقی داشتهباشد و وقتی همسری دارد، او را ببیند؟ گفتم من دوست ندارم اینطور باشد و فیلم را قبول نکردم؛ آن زمان من اجرای نمایش «عروسی خون» را به کارگردانی استاد علی رفیعی داشتم، دعوت کردم که خانم رؤیا تیموریان را ببینند و اینطور شد که من نقش را از دست دادم. وقتی همسرم همبازی ایشان شد، هر روز از اخلاق، ادب، استایل و چشمهایشان میگفت. آقای قریبیان گوهری در نگاهشان دارند و این نگاه یک داستان کامل را نشان میدهد. هر وقت زندهیاد اسماعیلخانی از نظم، ادب، احترام و صبوری آقای قریبیان میگفت، من به خود میگفتم که چه نقشی را از دست دادی! هنوز امیدوارم ایشان برگردند و در کنار هم بتوانیم بازی کنیم. سپس ایرج راد بیان کرد: هیچکس را برای حضور در این مراسم مجبور نکردند، همه با عشق دیدن آقای قریبیان آمدند؛ سپاسگزاری مردی که سالها در سینما درخشید، زحمت کشید و افتخار آفرید؛ نهتنها در زمینه بازیگری و کار خودش، بلکه توانست به سینمای ایران شخصیت دهد. جایگاه ویژهای از نظر منش و شخصیت و اعتبار دارد. هنرمندی که شاخص باشد، فقط به شکل یک چهره خودش را در سینما نشان نمیدهد، بلکه خودش یک فرهنگ و جایگاهی ویژه از انسانیت، منش، اخلاق، رفتار و تأثیر عمیقی که روی جامعه دارد، باشد. آقای قریبیان! شما افتخارآفرین بودید و ما افتخار میکنیم که توانستیم درکنار شما کار کنیم. به وجود شما افتخار میکنیم. نام شما در تاریخ سینمای این مملکت همواره جاودان خواهد ماند.
در بخش دیگری از مراسم بزرگداشت فرامرز قریبیان، ابوالحسن داودی با بیان خاطراتی اظهار کرد: در ۱۳ فیلمی که کار کردم، شانس این را داشتم که با خیلی از بازیگران بزرگ و چهرههای سینمایی کار کنم، اما چند نفر بودند که به عنوان اسطوره، همیشه از آرزوهایم بود که بتوانم زمانی با آنها همکاری داشتهباشم. یکی از آنها فرامرز قریبیان بود. خوشبختانه در فیلم «مردبارانی»، شرایط فراهم شد، البته ابتدا قرار بود با زندهیاد شکیبایی کار کنیم که به دلیل همزمانی با فیلم آقای مهرجویی، این همکاری فراهم نشد. با ناامیدی به سراغ آقای قریبیان رفتم و ایشان پذیرفتند. این فیلم یکی از تأثیربخشترین کارهایم با یک بازیگر بود. از او خیلی چیزها یاد گرفتم، آن هم زمانی که فکر میکردم حرفهای شدهام. در ادامه تهمینه میلانی نیز گفت: من با آقای قریبیان کار نکردهام، اما افتخار داشتم که در ۱۶ سالگی، هزار بار فیلم «گوزنها» را با همکلاسیهایم ببینم، در ۱۹ سالگی وقتی با آقای کیمیایی کار میکردم، او را از نزدیک دیدم و فکر میکردم پاسخ تمام سؤالهایم درباره چریکهای ایران را میتوانم از او بپرسم. حضور آقای قریبیان برای من معجزه بود. میدانید این نتیجه چیست؟ این جادوی نقش است. نقشهای باورپذیری که ملکه ذهن ما میشود و قبول میکنیم او همان آدم است. سپس مسعود جعفری جوزانی بیان کرد: حرف زدن درباره آقای قریبیان برای من کار مشکلی است، زیرا ما از یک نسلی میآییم که سینما برایمان خیلی جدی بود.