رژیم صهیونیستی با تصور قدرتنمایی، کمک به حل اختلافات و شکافهای داخلی و سرپوش گذاشتن بر شکست در برابر مقاومت مردم مظلوم غزه و دست نیافتن به هیچ کدام از اهداف اعلامی در جنگ ۱۰ ماهه در برابر رزمندگان مقاومت اسلامی، پس از دریافت چراغ سبز از حامیان امریکایی خود در سیرک برنامهریزی شده برای نخستوزیر جنایتکارشان در سفر به امریکا، مجاهد بزرگ و نستوه و رئیس دفتر سیاسی حماس را در تهران به شهادت رساندند.
این اقدام تروریستی زمینه مجازات سخت علیه صهیونیستها را در این شرایط سخت و پیچیده گرفتاری آنها در بن بست غزه و فشار چند جبههای مقاومت فراهم کرد و جمهوری اسلامی ایران با درخواست مردم شریف و غیور خود و اجماع تمامی گروهها و جناحهای سیاسی و زمینهسازی حقوقی و منطقی در عرصه جهانی، در حال آماده شدن برای عملیات تنبیهی و بازدارنده است. عملیاتی که هنوز انجام نشده، اما نه تنها موجبات وحشت و اضطراب صهیونیستها، بلکه خسارت سنگین حامیان امریکایی و اروپایی آنان را نیز فراهم آورده است.
در آستانه این عملیات، صهیونیستها از شهروندانشان درخواست کردهاند نزدیک پناهگاهها باشند، ولی آنها چندین شبانهروز با اضطراب به درون پناهگاهها خزیدهاند، و فعالیتهای تولیدی در مناطقی از اراضی اشغالی کاملاً متوقف و موج جدید فرار از فلسطین اشغالی شروع شده است.
عواقب این اشتباه تاریخی و جنایت تروریستی صهیونیست فقط دامنگیر خودشان نبوده، بلکه بازار سرمایه و بورس در امریکا با سقوط سنگین و زیانهایی وحشتناک مواجه شده و حتی ارزش سهام غولهای فناوری جهان مثل گوگل، اپل، تسلا، متا، آمازون و مایکروسافت سقوط کرده است و فروش نفت به شرایط قابل مقایسه با دوران کرونا شده است که دنیا با افت تولید و کاهش مصرف اجباری مواجه بود.
در همین حال، یک جریان مرموز رسانهای در نقش پادوهای رژیم صهیونیستی، با هدف منصرف کردن ایران از انجام عملیات تنبیهی و بی فایده نشان دادن آن، به تردیدآفرینی پیرامون عملیات وعده صادق رو آورده تا به صورت ضمنی به صهیونیستهای وحشتزده و حامیان خسارت دیده آنان نیز دلداری داده و کمک کند.
در این شیطنت رسانهای، عملیات وعده صادق زیر سؤال رفته و شدت ضربات و اثر آن بر صهیونیستها انکار یا کوچک نمایی میشود تا به رفع اضطراب صهیونیستها کمک و به مخاطب داخلی نیز بیفایده بودن عملیات جدید را القا نمایند.
در این سیاست موذیانه، آنچه مورد غفلت قرار گرفته حافظه تاریخی مخاطبان است که هنوز از عملیات وعده صادق که در تاریخ ۲۵ فروردین گذشته به تلافی حمله ناجوانمردانه و تروریستی صهیونیستها علیه کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق و شهادت سردار زاهدی و همراهانش، فاصله چندانی نداشته و ابعاد و پیامدهای آن عملیات و انفعال و وحشت صهیونیستها و حامیان آن را به خوبی به یاد دارند.
در این عملیات که با استفاده از پهپاد و موشکهای کروز و بالستیک انجام شد، دو مرکز مهم اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی مورد اصابت پرتابههای ایرانی قرار گرفت و نه تنها سامانه یکپارچه پدافند هوایی که امریکا برای شکلگیری آن سالها سرمایهگذاری کرده بود، ناکارآمد از آب درآمد، بلکه سامانه چند لایه دفاعی صهیونیستها و مقابله همزمان بیش از ۲۰۰ فروند هواپیمای جنگی صهیونیستها و حامیان آنها نیز کاری از پیش نبرد. در این عملیات جمهوری اسلامی ایران توانست با طراحی و اجرای یک عملیات مرکب به رژیم صهیونیستی شلیک کند و آسیبپذیری آن را به اثبات برساند.
ارزش راهبردی این عملیات زمانی روشنتر میشود که بدانیم رژیم صهیونیستی قدرت هستهای منطقه غرب آسیاست که در این عملیات از حمایت و پشتیبانی سه قدرت هستهای جهان، یعنی امریکا، انگلیس و فرانسه برخوردار بود. گرچه این چند کشور در مقابله با حمله ایران در کنار صهیونیستها بودند، اما پس از حمله رسماً اعلام کردند که اشغالگران و غاصبان خاک فلسطین را در واکنش احتمالی به ایران همراهی نخواهند کرد. به صهیونیستها نیز توصیه میکردند از واکنش صرف نظر کنند و برای آرامسازی صهیونیستها به انکار ضربه دردناک ایران پرداخته و عملیات را شکست خورده نامیدند و صهیونیستها را پیروز میدان معرفی میکردند که خود نشانهای از برآوردهای آنان است. این عملیات نشان داد که جمهوری اسلامی هم سلاح و هم تجهیزات و هم شهامت و اراده شلیک مستقیم به اراضی اشغالی و زمینگیر کردن آن را دارد و هم ظرفیت و قابلیت تکرار آن را با شدت و گستره بیشتر دارد.
پس از این عملیات برخی کشورها که در گذشته در صف آشتی و ارتباط با رژیم صهیونیستی بودند و گاه در صفبندیهای منطقهای از جمهوری اسلامی فاصله میگرفتند، به دنبال تقویت روابط با ایران برآمدند و ادبیات محترمانه به کار گرفتند که نشان از اقتدار برآمده از این عملیات و اعتبار قدرت تهران داشت.
تنها بازخوانی و مرور بخشی از واقعیتهای این عملیات میتواند شیطنت پنهان شده در خط رسانهای دشمن برای تردید آفرینی پیرامون آن و توجه به وحشت امروز صهیونیستها هم درد ناشی از زخم کاری وارد شده به پیکر صهیونیستها را نشان دهد.