جوان آنلاین: کانال تلگرامی عبدالرحیم انصاری نوشت:
این روزها و با تحولاتی که در مسائل داخلی و خارجی آمریکا رقم خورده، احتمال بازگشت ترامپ به قدرت نیز افزایش یافته و صحبت از وی نقل محافل زیادی در سراسر جهان شده است. در ایران نیز غربگرایانی که یک زمانی سایه اش را با تیر میزدند، حالا برایش قِر کمر میدهند که چه خوب است بیاید و حال جمهوری اسلامی را بگیرد!
اگرچه برای ایران بایدن و ترامپ در یک سطح قرار دارند و جمهوری اسلامی همواره از سیاستهای اصولی خود در برابر آمریکا پیروی میکند، اما توجه به این نکته که آیا ترامپ میآید تا نقشی هجومی داشته باشد یا به لاک دفاعی برود بسیار اهمیت دارد.
رئیس جمهور سابق آمریکا اخیرا در دیداری که در عمارت شخصی اش با ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان [از مخالفان جنگ روسیه و اوکراین]داشت گفته اگر رئیس جمهور شوم هیچ پولی به اوکراین نخواهم داد! به نظر میرسد این بزرگترین نشانه از شکست ایالات متحده آمریکا در جبهه جنگ اوکراین است، که میخواهند عقب نشینی احتمالی خود و تسلیم شدن اوکراین را در قالب یک فرایند انتخاباتی و نه یک افتضاح نظامی به نمایش درآورند!
فردا روز هم احتمالا خواهند گفت با تغییر ریاست جمهوری سیاست آمریکا نیز تغییر کرده است و این به منزله عقب نشینی آمریکا و ناتو در برابر روسیه نخواهد بود! با کنار کشیدن آمریکا، اروپا نیز به تنهایی قادر به دفاع از اوکراین نخواهد بود و اوکراین محکوم به تسلیم خواهد شد!
بنابراین از این منظر اگر نگاه کنیم، آمریکا این بار عقل خود را در دیوانگی ترامپ جاساز کرده و هدفش نیز بیش از آنکه یک رویکرد تهاجمی باشد، یک رویکرد تدافعی و احتیاطی برای خارج کردن خود از برخی باتلاقهای خودساخته است تا شاید بتواند قدرت دفاعی خود را در برابر تهاجمات احتمالی که در آینده ممکن است در جبهههای دیگری علیهش صورت بگیرد تقویت سازد.
با این وجود سیاستهای کلی آمریکا با خطاهای بیشماری مواجه شده و نمیتواند همچون گذشته با ابزارهای نظامی و اقتصادی کارش را پیش ببرد. همین که از ترامپ به بایدن و مجددا، احتمالا از بایدن به ترامپ شیفت میکنند، یعنی با گونهای از استیصال مواجه شده و به بن بست رسیده اند!
خالی کردن پشت اوکراین دیگر دور از ذهن نیست، اما در این شرایط حساس یک اشتباه استراتژیک دیگر میتواند کار آمریکا را دشوار سازد و آن هم این تحلیل اشتباه است که با فراغت از اوکراین میتوانند بر نجات اسرائیل تمرکز نمایند. واقعیت این است که پیچیدگی غرب آسیا برای آمریکا و اسرائیل به مراتب بیشتر از گرفتاری شان در هر نقطه دیگری از جهان است و در نهایت نیز ضربه اساسی را از همین منطقه خواهند خورد!