کد خبر: 1203653
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۲ - ۰۰:۴۰
گفت‌و‌گوی «جوان» با مادر شهید فراجا عرفان بیات
۲۶ مرداد ۱۳۸۰ در زنجان متولد شد. دو خواهر و یک برادر دیگر داشت. ۲۰ سال بیشتر نداشت که در درگیری با قاچاقچیان به شهادت رسید و در گلزار شهدای زنجان دفن شد. 
 مبینا شانلو
جوان آنلاین: متولد ۲۶ خرداد ۱۳۸۰ بود. یک دهه هشتادی که در عنفوان جوانی به شهادت رسید. هم آنکه در دوران کودکی آرزوی پلیس شدن داشت. عرفان قبل از آخرین مأموریتش خواب شهادتش را دیده و این موضوع را با مادرش هم در میان گذاشته بود. مادر هم برایش دعای شهادت می‌کرد، اما هرگز نمی‌دانست افتخار مادر شهید شدن به این زودی‌ها نصیبش شود. لیلا قاسمی مادر شهید می‌گوید: عرفان دست می‌انداخت گردن من و می‌گفت مادر اگر من شهید شوم، همه به وجود شما افتخار می‌کنند. شما مادر شهید می‌شوی! شهید عرفان بیات در یازدهمین روز از دی ۱۴۰۰ در درگیری با قاچاقچیان به شهادت رسید. متن پیش‌رو واگویه‌های مادرانه است. 
 
 پلیس بودن را دوست داشت
۲۶ مرداد ۱۳۸۰ در زنجان متولد شد. دو خواهر و یک برادر دیگر داشت. ۲۰ سال بیشتر نداشت که در درگیری با قاچاقچیان به شهادت رسید و در گلزار شهدای زنجان دفن شد. 
مادر شهید می‌گوید: از همان دوران کودکی وقتی از او می‌پرسیدیم می‌خواهی چه کاره شوی؟ می‌گفت پلیس. پلیس شدن را دوست داشت. درسخوان بود. در زبان انگلیسی مهارت خاصی داشت. مدتی هم زبان تدریس کرد، اما علاقه‌اش به نظام باعث شد او به سمت خدمت در نظام برود و وارد فراجا شود. حدود یک سالی از مأموریتش را در تبریز بود و بعد از آن به زنجان آمد و در زنجان هم شهید شد.
 
 بسیج و کمک‌های مؤمنانه
پسرم اهل ورزش بود. در کشتی چند مدال گرفت. تکواندوکار بود. عرفان یک فعال بسیجی بود. در مسجد ابوذر شهرک‌مان همراه بچه‌های بسیجی کار‌های فرهنگی انجام می‌داد. بسیار به نماز و روزه اهمیت می‌داد. اهل حضور در مسجد بود. گاهی مداحی می‌کرد. فیلم مداحی‌های او در هیئت وجود دارد. زمان کرونا، در مسجد کمک‌های مردمی و مؤمنانه را جمع می‌کردند و آن را به دست افراد نیازمند می‌رساندند.
 
 انفاق حقوق به نیازمندان 
نه اینکه حالا شهید شده است بخواهم از او تعریف کنم، نه! عرفان خیلی پسر با ادب و مهربانی بود. در کار‌های خیر پیشقدم بود. خاطرات و روایات زیادی در این زمینه از زبان دوستانش شنیده‌ام. می‌گفتند عرفان حقوقش را که می‌گرفت، بخش عمده‌ای از آن را به کسانی که نیاز داشتند، می‌بخشید. در کنار همه خوبی‌هایش باید به احترامی که نسبت به من و پدرش داشت، اشاره کنم. واقعاً فرزند نمونه‌ای بود. کمک حال من در امور خانه و خانواده بود. علاقه خاصی به رهبر داشت. عکس ایشان را در بهترین جای اتاقش نصب کرده بود.
 
 شما مادر شهید می‌شوی!
راستش بهترین خاطره‌ای که از او می‌خواهم برای‌تان روایت کنم، حکایت خوابی است که او دو مرتبه از شهادتش دیده بود. سه هفته قبل از شهادتش به من گفت مادر جان! خواب دیدم شهید شدم. بعد دو سید نورانی آمدند و بالای سرم دست روی صورت من کشیدند. بعد من بلند شدم و گفتم السلام علیک یا اباعبدالله. 
عرفان من عاشق شهدا بود. ارادت خاصی به شهدا داشت. همیشه مزار شهدای گمنام می‌رفت. واقعاً لیاقت شهید شدن را داشت. هر مرتبه ک صحبت از شهادت می‌شد، شوق او را نسبت به شهادت می‌دیدم. دست می‌انداخت گردن من و می‌گفت مادر اگر من شهید شوم، همه به وجود شما افتخار می‌کنند. شما مادر شهید می‌شوی.
 وعده آخر، دعای مادرانه و آیت‌الکرسی
روز آخری که می‌خواست برود حدود ساعت ۵ صبح بود. مثل همیشه خواستم بیدار شوم و بدرقه‌اش کنم که اجازه نداد. با دعا‌های مادرانه و آیت‌الکرسی راهی‌اش کردم. هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم این آخرین وعده دیدار ما باشد. 
 
 خبر شهادت
چند روز بعد از آخرین مأموریت، قرار بود ساعت ۸ صبح به خانه بیاید. همیشه در مسیر برگشت نان می‌خرید، زنگ می‌زد و می‌گفت مامان کتری را بگذار جوش بیاید، من دارم می‌آیم. مثل همیشه منتظر آمدنش بودم. تماس گرفتم دیدم جواب نمی‌دهد. در همان لحظات نگرانی و اضطراب، خواهرم به خانه ما آمد. ابتدا گفت عرفان تصادف کرده و پایش شکسته است، اما من می‌دانستم باید خودم را برای شنیدن خبر شهادتش آماده کنم؛ شهادتی که هفته‌های پیش، خود عرفان از آن برایم صحبت کرده بود؛ و نهایتاً عرفان در درگیری با قاچاقچیان در تاریخ ۱۱ دی ۱۴۰۰ به شهادت رسید. پیکر پسرم را با حضور مردم شهیدپرور و همکارانش در فراجا تشییع کرده و به خاک سپردیم. گاهی دلتنگش می‌شوم. وقت دلتنگی برایش قرآن می‌خوانم و صلوات می‌فرستم. من حضور او را حس می‌کنم. می‌دانم در کنار من، خانواده و عزیزانم است. هر مرتبه مشکلی برای ما به وجود می‌آید او به کمک ما می‌آید و دعا‌های‌مان را آمین می‌گوید. یکی از توصیه‌های عرفان به خواهرش، حفظ حجاب با چادر بود. به خواهرش می‌گفت چادر حجاب برتر است. ما باید راه خانم فاطمه زهرا (س) و حضرت زینب (س) را ادامه دهیم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار