جوان آنلاین: اول آذر ماه وقتی آن نونهال باستانیکار مقابل رهبر انقلاب اسلامی وارد گود شد، شعر خواند و بعد میل گرفت و بقیه نوجوانان و جوانان داخل گود کاری کردند که حضرت آقا به وجد آمدند و یک نقطه عطف در ورزش زورخانهای ایران شکل گرفت. سخنان رهبر انقلاب در خصوص ورزش باستانی نشان از عمق توجه و شناخت ایشان از این ورزش داشت. سخنانی که توقع میرود با بهکار بستن آنها از سوی مسئولان ورزش کشور و فدراسیون ورزش زورخانهای این رشته اصیل ایرانی از غربتی که اسیر آن شده است خارج شود تا شاید آن ایام فراموش نشدنی باز هم تکرار شود.
دلسوزی پیدا نمیشود
نگاه ما به ورزش زورخانهای صرفاً ورزشی نیست. فرهنگ پهلوانی و جوانمردی حاکم بر این ورزش باعث ماندگاری و محبوبیت آن بین مردم ایران زمین از زمان کهن تا کنون شده است با این وجود طی چند دهه گذشته زورخانهها یکی بعد از دیگری از سطح شهرها حذف شدند. مخارج بالای حفظ و نگهداری زورخانه، حمایت نکردن سازمان تربیت بدنی گذشته و وزارت ورزش، تغییر سبک زندگی مردم و ظهور ورزشهای جدید و درآمدزا را میتوان از علل اصلی این فاجعه عنوان کرد؛ فاجعهای که حتی برای کم شدن تبعات و جبران خسارتهای آن هم هیچ اقدامی نشد تا ورزش زورخانهای از یاد بخش عظیمی از مردم برود. جالب است که حتی تشکیل فدراسیون جهانی این رشته در ایران با مدیریت خود ایرانیها هم به جای حل مشکل تبدیل به معضل شد تا همه در بهت و حیرت شاهد کشمکشهای مسئولان این فدراسیون با رؤسای فدراسیون ایران باشیم؛ موضوعی که در نهایت به انزوای بیشتر ورزش زورخانهای انجامید.
مهر علی باران چشمه، رئیس فدراسیون ورزشهای زورخانهای و کشتی پهلوانی چند ماه قبل در نشست خبری واقعیت تلخی را عنوان کرد و گفت: «هیچ نهادی به ترویج فرهنگ پهلوانی کمک نمیکند» و ادامه داد: «ستاد ترویج فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای از سال ۸۸ تشکیل شده، اما واقعیت این است که در این ۱۴ سال هیچ اتفاقی رخ نداده است. زورخانهها بیشتر شخصی هستند و ما نمیتوانیم برای آنها برنامهریزی کنیم. شهرداری و نهادها نیز کمکی نمیکنند، حتی در هزینههایی مثل آب، برق و گاز، کار سخت است، ولی ما تلاش خودمان را میکنیم. وزارت ورزش نیز باید فعالتر شود. سال قبل از ۲۰ زورخانه استان بازدید کردیم. عمر زیادی از این زورخانهها میگذرد و باید تدبیری اتخاذ شود که این زورخانهها حفظ شوند. بر همین اساس ملاقاتهایی با ائمه جمعه استانها داشتیم تا بتوانیم ورزش زورخانهای را ترویج دهیم. با وجود تمام این مشکلات ۲۰زورخانه را در کشور افتتاح کردیم.»
حقی که داده نمیشود
با تمام این حرفها، اما حال و روز ورزش زورخانهای اصلاً خوب نیست. هر چند برخی کارهای جزئی انجام شده است، اما آنطور نیست که بتواند زورخانهها را به حال و روز گذشته و اقبال را به ورزش زورخانهای برگرداند. پخش چند برنامه جسته گریخته در تلویزیون هم هر چند باعث توجه مردم شد، اما مانند تب تندی که زود عرق میکند همه چیز خیلی زود فراموش شد.
امروز شنیده میشود که در پی مذاکره و توافق بهعمل آمده میان کیومرث هاشمی و علیاکبر محرابیان، وزرای ورزش و جوانان و نیرو به منظور حمایت از رشته پهلوانی- آیینی زورخانهای، زورخانههای سراسر کشور از پرداخت هزینه آب و برق معاف شدند، اما مشکل فقط به اینجا ختم نمیشود. همین حالا ورزش پهلوانی و زورخانهای با مشکلی به نام «حق سفره» روبهروست. مردم این دیار از دیرباز نگاهی متفاوت به پهلوانان محلات و شهرها داشتهاند و آنها را امین جان، مال و ناموس خود میدانستند. در روزگار مدرن امروز هرچند دیگر صدای ضرب و زنگ زورخانهها به سختی شنیده میشود، اما اینها دلیل نمیشود که مردم نسبت به پهلوانان خود بیاعتنا باشند. هنوز که هنوز است مردم کوچه و بازار وقتی یک قهرمان و پهلوان کشتی را میبینند توقع مهر و عطوفت دارند که بتوانند به او تکیه کنند.
با تمام این حرفها در وانفسای اقتصادی این سالها، حتی پهلوانان هم برای یاری رساندن به مردم نمیتوانند به تنهایی قدم پیش بگذارند و باید از سوی مراجع بالاتر و وزارت ورزش و فدراسیونهای مربوطه حمایت شوند. اینجاست که موضوعی به نام «حق سفره» به میان میآید؛ حقی که از سالهای کهن وجود داشته و امروز بیشتر از قبل لزوم آن احساس میشود، اما گویا این حق که برابر قانون باید به پهلوانانی که بیش از سه بار موفق به دریافت بازوبند پهلوانی کشور میشوند، اهدا شود هم این روزها با برخی کجسلیقگیها نادیده گرفته میشود.
جالب است که حق این ورزش داده نمیشود، اما در عوض منت مجانی شدن آب و برقش با سر و صدای زیاد رسانهای میشود.
غفلت ما و تحریف آیین زورخانه
در چنین اوضاع و احوالی که دست اندرکاران ورزش کشور بر خلاف فرمایشات مقام معظم رهبری اهمیت چندانی به حفظ و ترویج ورزش زورخانهای نمیدهند همسایه شمالی ایران که طی سالهای قبل بسیاری از آداب و سنن ایران را به نام خود ثبت کرده در تلاش است ورزش زورخانهای را هم به نام خود کند. تلاشهای آذربایجان در خواب غفلت مسئولان ورزش زورخانهای (چه فدراسیون جهانی و چه فدراسیون ایران) تا حدودی هم نتیجه داده است هر چند باران چشمه رئیس فدراسیون آن را رد میکند و میگوید: «آیین ورزش زورخانهای و کشتی پهلوانی در سال ۱۳۸۹ به نام ایران در یونسکو به ثبت رسیده است. آذربایجان پیشنهاد داده بود که فرهنگ پهلوانی به نامش ثبت شود. در یونسکو که وزارت میراث فرهنگی عضو آن است، مدیرکل مربوطه در جلسه شرکت کرده بود. با وجود آنکه تذکر این موضوع را به وزارت میراث فرهنگی داده بودیم، اما یونسکو در نهایت تأیید کرد که فرهنگ پهلوانی به نام آذربایجان باشد.»
البته درد تنها ثبت ورزش زورخانهای به نام آذربایجان نیست بلکه نکته تأسفبار این است که ورزش پهلوانی و جوانمردی ایران که بر مبنای اخلاق مداری و باورهای دینی شکل گرفته در حال تحریف شدن از سوی آذربایجان است به گونهای که چندی پیش پخش بخشهایی از یک مراسم در این کشور باعث آزرده خاطر شدن تمام اهالی این رشته شد، اما باز هم صدایی از مسئولان شنیده نشد.
وزارت ورزش و فدراسیون ورزشهای زورخانهای سال گذشته مدعی شدند آذربایجان نتوانسته است ورزش زورخانهای ما را به نام خود ثبت کند. اگر چنین ادعایی صحت دارد و ورزش زورخانهای هنوز به نام ایران است پس باید جلوی این قبیل اقدامات گرفته شود. اینکه به بهانه ترویج این ورزش در سطح جهان شأن و شئون آن نادیده گرفته و چیزی به جهان ارائه شود که خلاف راه و رسم پهلوانی است اصلاً قابل توجیه نیست.
واقعیت این است که اگر دیر بجنبیم نه تنها نام ورزش باستانی را از دست خواهیم داد بلکه راه و رسم آن هم از سوی دیگران تحریف میشود و دیگر هیچ نشانی از این ورزش کهن و این میراث جاویدان و ارزشمند ایران باقی نخواهد ماند. طی سالهای گذشته شاهد بودهایم که انجام حرکات دور از شأن این رشته از سوی ورزشکاران خارجی و تبدیل شدن گود مقدس زورخانه به «دانسینگ و استیج» برای شوهای آنچنانی گسترش پیدا کرده است، اما اینجا در ایران یعنی مهد این رشته فعلاً آقایان مسئول دلخوش به این هستند که میتوانند قبض آب و برق زورخانهها را پرداخت نکنند.
ضربه از خودی
یکی از مسائل تأسفبار در خصوص ورزش زورخانهای طی دو دهه گذشته کارشکنیها و رفتارهای مغرضانه مسئولان ایرانی فدراسیون جهانی این رشته بوده و هست. فدراسیون جهانی برای پر کردن رزومه خود نقش بسیار مهمی در تحریف آیینها و سنتهای ورزش بومی ایران داشته و حتی هیچ واکنشی به حرکات و برنامههای برخی کشورهایی که خود را مشتاق این ورزش نشان میدهند هم نداشته است.
اختلاف با مسئولان فدراسیون ایران هم از همان ابتدای تشکیل فدراسیون جهانی کاملاً ملموس بود. دود این اختلاف به چشم ورزش پهلوانی و زورخانهای میرود بدون اینکه کسی کاری انجام دهد. فدراسیون جهانی طی این سالها با ریاست محسن مهر علیزاده حتی در امور مربوط به فدراسیون ایران هم دخالت کرده است و کارشکنیهای زیادی انجام داده تا جایی که حالا فریاد اعتراض مسئولان فدراسیون ایران بلند شده است.
مسعود ملکی، دبیرکل فدراسیون ورزش زورخانهای در این خصوص میگوید: «آقای مهرعلیزاده و عواملش در مجموعه به اصطلاح بینالمللی ورزش زورخانهای در طول سالهای حضورش در آن مجموعه به هیچگونه قواعد ملی و بینالمللی پایبند نبوده و نیست. مهرعلیزاده باید پاسخگوی این همه بیاخلاقی، بیکفایتی و ناکارآمدی خود در بحث بینالمللی کردن ورزشهای زورخانهای باشد. ۱۸ سال است که با پول بیتالمال خود و دوستانش به کشورهای مختلف سفر میکنند، ولی هیچ دستاوردی برای بینالمللی کردن این ورزش نداشته است.»