اثری که هم اینک درباره آن سخن میرود، خاطرات امیر سرتیپ سید ابراهیم حجازی از ادوار گوناگون حیات را در بر دارد. این مجموعه توسط دکتر بتول واعظ تدوین شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را تدوین کرده است. در باب ضرورت آمادهسازی و انتشار این دست آثار، در دیباچه این مجموعه آمده است:
«یکی از منابع و مآخذ مورد استفاده در تدوین تاریخ، خاطرات اشخاص است. هر شخصی دارای تجربه فردی است که میتواند آن را در قالب خاطره روایت کند و به نوشتار درآورد. خاطره وقایع گذشته است که شخص آن را دیده یا شنیده و بخشی از محفوظات ذهن است که، چون از برجستگی و ویژگی خاصی برخوردار بوده، شایستگی ثبت و ماندگاری در ذهن را یافته است. برخی خاطره نویسی را در معنای عام آن نه تنها یادآوری و نگارش دیدهها، بلکه شنیدهها هم دانستهاند که در آن علاوه بر زمان و مکان وقوع خاطره، به ارزیابی چگونگی وقوع آن نیز میپردازد. باید توجه داشت که به خاطرات، باید با دیده احتیاط نگاه کرد و اصول و معیارهای نقد تاریخی را به دقت در موردشان اجرا کرد و از قابل اعتماد بودن آنها مطمئن شد. انقلاب اسلامی همانگونه که محصول فعالیتهای گسترده گروهها و اقشار مختلف جامعه بوده است، باید از زبان افرادی متفاوت و متعدد نیز بازگو شود تا علاوه بر دسترسی جامعتری به جزئیات وقایع، چگونگی و زوایای گوناگون وقایع نیز پدیدار شوند. خاطرات تیمسار سید ابراهیم حجازی که در این راستا منتشر میشود، اطلاعات سودمندی از اوضاع خرمشهر در سالهای نزدیک انقلاب، جریانهای تجزیهطلب جنوب کشور، جریان خلق عرب و همچنین ارتباط فعالیتهای شهربانی در سالهای پرالتهاب و پر حادثه نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سالها فعالیت در دانشگاه آزاد اسلامی، دیوان محاسبات کشور و... در اختیار ما قرار میدهد....»
تارنمای ناشر نیز در معرفی کوتاهی، اینگونه پیشینه راوی را مورد اشاره قرار داده و ادوار آن را برشمرده است: «سید ابراهیم حجازی متولد ۱۳۲۰، فرزند سیدمصطفی حجازی و از سادات منطقه دهاقان اصفهان است. وی در سال ۱۳۴۱، وارد دانشکدهافسری شد و سپس در سال ۵۲ یا ۵۳، به درجه سروانی نائل آمد و به سمت رئیس راهنمایی دزفول انتخاب شد. در همان اوایل پیروزی انقلاب با توصیه معتمدین شهر، از جمله حجتالاسلام علوی و آقای نقیبی به سرپرستی شهربانی خرمشهر منصوب شد. مدتی بعد به تهران منتقل و مشاور ویژه وزارتکشور گردید. پس از آن رئیس پلیس تهران شد. حجازی روز ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، در دانشگاه تهران حضور داشت و شاهد اتحاد و فعالیتهای خرابکارانه بنیصدر و مخالفان بود. وی در این باره میگوید: التهابها به نقطه تقابل علنی و برخورد فیزیکی کشید. گارد ریاست جمهوری هم وارد عمل شد و میلیشیایی که از قبل پیشبینی کرده بودند را هم وارد کردند. ازجمله افرادی از ریاست جمهوری و هواداران بنیصدر که لباس زرد پوشیده بودند. این درگیریها در همان ابتدای کار، به مجروحیت تعداد زیادی از طرفین دعوا خصوصاً نیروهای مذهبی و انقلابی انجامید... با انفجار نخستوزیری و شهادت مرحوم شهید وحید دستگردی، وی به سمت رئیس شهربانی جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد. دردوره ریاست جمهوری آیتالله مهدویکنی، عضو دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری بود و سپس با حکم میرحسینموسوی، بهسمت رئیس حراست کل کشور منصوب شد. پس از آن به عنوان مشاور سیاسی- اجتماعیو عضو تجدیدنظر تخلفات اداری وزارت نیرو و مسئول بازرسی وزارت نیرو منصوب شد که با کنارهگیری دکتر غفوریفرد وزیر وقت نیرو از این وزارتخانه استعفا کرد و با دعوت دانشگاه آزاد اسلامی، به دانشگاه آزاد اسلامی پیوست....»