به مناسبت روز ایمنی حملونقل به خیابانهای شهر رفتیم و از دغدغههای شهروندان درباره تردد در کوچه و خیابان و مترو پرسیدیم. از متروسواران و تاکسیسواران و اتوبوسسواران تا راهبر مترو و راننده اتوبوس و تاکسی. ما حتی عابرپیاده را هم مورد سؤال قرار دادیم و موتورسواران و خودروهای شخصی را هم جا نینداختیم. از برخی شهروندان علت این حجم از مشکلات را پرسیدیم. پاسخها روشن و جالب بود. هر چند بسیاری از افراد معتقد بودند ما از نداشتن فرهنگ استفاده از وسایل حملونقل عمومی رنج میبریم، اما بسیاری دیگر معتقد بودند حتی اگر مردم فرهنگ استفاده از حملونقل عمومی را داشته باشند، این کمبود امکانات و فقدان مسئولیتپذیری مسئولان در قبال شهروندان است که منجر به این حجم از مشکلات شده است. این عده معتقد بودند کافی است به صورت متوالی برخی مسئولان در هر جایگاهی هر چند مدت یک بار از یک وسیله نقلیه عمومی استفاده کنند تا با عمق مشکلات مردم آشنا شوند و آن را حس کنند، اما نکته جالب در اظهارات اکثر شهروندان این است که بقیه مقصرند! و در واقع نقش خود را در معضلات ترافیکی نادیده میگیرند و به این موضوع توجه نمیکنند که معابر شهر به یک اندازه متعلق به همه است.
از نگاه متروسواران
- کاش قانون سختگیرانهتر یا جدیتری برای ورود آقایان به واگن مخصوص خانمها وجود داشت.
- واگن بانوان به دلیل ورود آقایان از معضلات اخلاقی رنج میبرد.
- ما بانوان حتی در واگن مخصوص خانمها با برخی خانمها هم مشکل داریم، چون نمیتوانیم به ورود آقایان اعتراض کنیم و از نگاه عدهای از خانمها ما خودخواه هستیم.
- مترو به شدت دچار کمبود قطار در ساعتهای پیک ترافیکی است.
- بساط دستفروشها نه تنها جمع نشد بلکه شاهد باز شدن پای آقایان دستفروش به واگن بانوان هستیم که مشکلات شرعی و اخلاقی ایجاد میکند.
- امان از دستفروشها و درگیر شدن با خرید و فروش لباس زیر زنان در مقابل چشم مردان که چه کسی چه انتخابی دارد و این یک فاجعه است.
- سیستم گرمایشی مترو در زمستان و سرمایشی در تابستان به خصوص در ساعات بعداز ظهر افتضاح است.
- چرا همچنان هیچ کس از در مترو فاصله نمیگیرد و چرا ما هرگز فرهنگ استفاده از مترو را یاد نمیگیریم.
- وقتی بیرون واگن هستیم، به بقیه میگوییم فضا برای ورود ما هست و زمانی که داخل میشویم به بقیه میگوییم فضا برای ورود شما وجود ندارد!
- وای از گیتهای خراب که بارها و بارها بازوان و شانههای ما را در کام خود گرفته و له شدهایم!
- من میگویم وای از گیر کردن وسایل لای درهای مترو که هیچ تدبیری برای آن اندیشیده نمیشود.
- چرا در برخی ایستگاهها جایگاه کارتخوان وجود ندارد؟
- مترو از ضعف اطلاعرسانی برخوردار است. اگر کسی دچار عارضه شود، هیچ اورژانسی داخل ایستگاهها برای فریادرسی مردم وجود ندارد.
- بارها و بارها شده که مترو در ساعات ترافیکی در برخی ایستگاهها توقف نداشته و همین باعث شده است زمانبندی افراد برای تغییر مسیرها دست خودشان نباشد.
- راننده راهبر نمیداند که بسیاری از افراد در مترو به خاطر فرار از سر و صدا در حال گوش دادن موسیقی و پادکست هستند و عدمتوقف در فلان ایستگاه را متوجه نمیشوند؟! چرا مترو در این زمینه به سیستم تصویری تجهیز نمیشود؟
- برادر من، خواهر من ماسک بزن! ماسک.
- ما هنوز منتظریم که سیستمی راهاندازی کنند مانع خطرات جانی افراد شود.
از نگاه راهبر مترو
- چرا فرهنگ قرار گرفتن در پشت خط جا نمیافتد؟!
- راهبر مترو عالم به همه چیز نیست!
- یک بار بگویید سرد است یا گرم است، اگر قرار بر اجرا باشد و سیستم مشکلی نداشته باشد با همان یک بار ما میشنویم و نیاز به تکرار و تکرار نیست!
- کاش انتظامات مترو جدیتر فعالیت میکرد تا ما با استرس عبور از خط ممنوعه وارد ایستگاهها نمیشدیم.
- فرق این قطار با قطار بعدی در ساعات پیک تنها چند دقیقه است، اما برخی افراد خودخواهانه یک جمعیت چند هزار نفری را برای ورود خود معطل میکنند.
از نگاه موتورسواران
- نگو راننده تاکسی! بگو خدای روی زمین که مالک بر حق تمام خیابانها و کوچههاست.
- چرا رانندگان خانم آینه ماشینشان را نمیبینند؟!
- به من راه ندید من هم آینه ماشین شما را میترکانم!
- همه خودروهای شخصی با موتورسوارها لج هستند، مگر اینکه عکس آن ثابت شود.
- به نظرم اگر مثل دوچرخه، مسیر برای موتور تعریف میشد، نصف دعواهای درون خیابانی مردم و خودروهای شخصی و تاکسیها با موتورسوارها حل میشد.
- قبول دارم که همیشه طلبکاریم و عجله داریم.
- همیشه همه فکر میکنند موتورسوار مقصر است، در حالی که اینطور نیست.
- دقت کردید بعضی رانندههای خودرو فکر میکنند موتورسوار هستند!
- چرا مسیر عادی موتورسوار را میبندید، مگر حسود هستید که ما میتوانیم رد شویم و شما نمیتوانید؟
- ۹۹ درصد عابرپیادهها در مقابل موتورسواران هیچ حقوقی را رعایت نمیکنند!
- همه چیز برمیگردد به آییننامه پردردسر گرفتن موتورسوار.
- سیاست راهنمایی و رانندگی برای موتور زیر سؤال است از گرفتن گواهینامه گرفته تا مابقی ماجراها.
از نگاه عابرپیاده
- مشکل بزرگ من عبور موتورسوارها از داخل پیادهرو است، ما قانون برای موتورسوار نداریم یا داریم و اجرا نمیشود؟
- برادر من! خواهر من! وقتی من وسط چهارراه هستم و چراغ تو سبز میشود، درک کن و کمتر گاز بده.
- چرا بسیاری از چهارراهها مجهز به چراغ عابرپیاده نیست؟
- مگر حق تقدم روی خطکشی با عابرپیاده نیست، پس چرا هیچ کس توقف نمیکند و بدتر، حتی گاز هم میدهند؟
- رانندگان ماشینها آنقدر خودخواه هستند که این روزها دیگر در پیادهرو پارک میکنند.
- ساختمانهای در حال ساخت استرس زیادی برای عابرپیاده دارند و مهمتر اینکه بسیاری از مواقع تا ماهها پیادهرو در تصرف آنهاست، بیآنکه نگران پیرزن و پیرمردهای خسته باشند.
- کاش خیابانهای شهر جایی برای قدم زدن عابرپیاده داشت.
- پل عابرپیادهها کاش مجهز به پله برقی بود.
- مشکل من خود مردم هستند. هر وقت با عابری رودررو میشوم، همیشه این من هستم که باید کنار بکشم.
از نگاه تاکسیسواران
- در حالی که اردیبهشت کرایهها گران میشود، اما ما از فروردین پرداخت افزایشی داریم و حق اعتراض هم نداریم.
- کاش راننده تاکسیها کمتر با استرس رانندگی میکردند.
- بابا خب تلفن ضروری پیش میآید چرا معترضید به صحبت با تلفن؟!
- سیگار نکش آقای راننده!
- چرا نمیگذارند شیشه تاکسی را بالا و پایین بکشیم؟!
- کاش بنزین آنقدر ارزان بود که در تابستان تاکسیها کولر بگیرند.
- چرا جایی برای شکایت از تاکسی در این مملکت وجود ندارد و رسیدگی نمیشود؟
- بارها و بارها پیش آمده که عجله داشتم، اما راننده محترم ایستاده نان بگیرد یا گاز و بنزین بزند!
- در روزهای بارانی شهر یا عاری از تاکسی است یا با نرخ بالا مسافر جابهجا میکنند! کاش باران نبارد.
- در روزهای کرونایی شرایط برای حمل سه مسافر بود و کرایهها بیش از اندازه بالا رفت، در حالی که حالا کرونا تمام شده و تاکسیها مسافر را کامل سوار میکنند، اما نرخ تاکسی به شدت بالا رفته است.
- راننده تاکسی جماعت پس دادن مابقی پول در کارش نیست!
- بسیاری از رانندهها در مورد جلو نشستن خانمها بیادبی میکنند و آنها را مستحق این موضوع نمیدانند در حالی که بسیاری از خانمها به دلیل بیمبالاتی آقایان تمایل دارند جلو بنشینند.
- آقای محترم فرهنگ نشستن در تاکسی کنار یک خانم را داشته باش.
- تا حالا کسی پرسیده این ۵۰۰ تومانهای کارت به کارت که از جیب مسافر میرود، کجا جا دارد؟
از نگاه راننده تاکسی
- در را آهسته ببندید!
- شما فکر کنید از صبح ۱۰۰ نفر سوار تاکسی شوند که از این تعداد ۲۰ نفر یکسره با تلفن مکالمه کنند. یکی گریه میکند، یکی میخندد، یکی دعوا میکند، یکی فحش میدهد و... آخر شب برای مغز ما چه چیزی میماند؟
- چانه نزن، کرایه همین است.
- کاش مردم عادی در خودروهای شخصی کمی با سوار و پیاده شدن مسافر در تاکسی مدارا میکردند.
- کی دیگه پول نقد داره که شما توقع داری مابقی پول خود رو پس بگیری؟ اگه ناراحت هستی، کارت به کارت کن!
- امان از رانندگی خانمها.
-ای داد از موتورسوارهای همیشه طلبکار!
- طرف شوهر خودش وسط تابستون از ترس مصرف بنزین کولر از ماشین نمیگیره، بعد توقع داره ما همیشه از ماشین کولر بگیریم.
از نگاه اتوبوسسواران
- ماییم و شهری پر از رانندههای معتاد و بیاعصاب که قابل اعتماد برای رانندگی نیستند.
- چرا پول نقد نمیگیرند؟
- اتوبوس کم است.
- اتوبوس در ساعتهای پیک ترافیک کم است و حجم مسافر زیاد و سوار و پیادهشدن هم معضلی بزرگ.
- بیآرتیهای جدید هیچ راه تنفسی به بیرون ندارد و خفه میشویم.
- چرا بیآرتیها در ساعات پرترافیک جلوتر یا عقبتر از ایستگاه نگه میدارند.
- بیآرتی تجریش- ولیعصر نگو، ترن هوایی بگو.
- چرا در عقب را نمیزنند و از زیر نرده باید سر خم کنیم و پیاده شویم.
- مشاجرههای سیاسی بعضی مسافران حال همه را بد میکند.
- چند بار باید شبیه بادمجان داخل تابه در این اتوبوسهای شهر از اینور به آنور پرت شویم. مشکل رانندگی است یا خیابانهای غیرایمن و غیراستاندارد شهر؟
از نگاه راننده اتوبوس
- یکی از دلایل عصبانیت ما تصمیمهای دقیقه ۹۰ مردم برای پیاده شدن است.
- زود پیاده شو تا لای در نمانی، من مسئول تصمیم لحظه آخر تو نیستم.
- اگر داخل ایستگاه بایستیم و جا نباشد، کسانی که داخل اتوبوس هستند به ما فحش میدهند و اگر خارج ایستگاه بایستیم و مسافر سوار نشود، کسانی که بیرون هستند به ما ناسزا میگویند.
- کی، کجا فرهنگ کارت کشیدن جا میافتد؟!
از نگاه خودروسواران شخصی
- راننده تاکسی رئیس خیابان و موتورسوار معاون اوست.
- چرا یک عده در اتوبان ناگهان یادشان میافتد «اِ خونه خالم اینا» و یک باره تغییر مسیر میدهند که به خانه خاله بروند؟
- برخی خط ویژه مسیر ضروری را برای خود خریدهاند و معتقدند ما باید کنار برویم تا آنها رد شوند. کاش دوربین همه اینها را میزد.
- متنفرم از کسانی که پلاک مخدوش میکنند، فرق من با تو چیست؟
- صدای ضبط بلند هرگز در کشور ما حل نمیشود.
- چرا عابرپیاده فکر میکند ماشین با آن عظمت باید برای او بایستد، اما او به دو پای خود ایست نمیدهد؟
- هیچ قانونی برای عبور عابرپیاده از بزرگراه نیست و جدیداً هم رفتوآمد پیاده در بزرگراه خیلی زیاد شده است.
- آقای پلیس راهنمایی و رانندگی شما خیلی مواقع بیخود خیابانها را میبندی!
- سنگفرش خیابانهای قدیمی شهر پدر ماشین ما را درمیآورد.
- من میگویم شهرهای بزرگ مثل تهران فقط پارکینگ طبقاتی میخواهد.
- مغازهها حریم شخصی دارند، منازل حریم شخصی دارند. پس کجا پارک کنیم؟!
- امان از شیشهپاککنهای سر چهارراهها که کلافهکننده شدهاند و بارها با آنها دعوا کردهام و در نهایت به ماشین صدمه میزنند.
- چرا بسیاری از مواقع پلیس هست، اما چراغ نیست؟! مثل میدان بهارستان در غروب که سالهاست با یک خاور سد معبر میشود تا معضل ترافیک حل شود... خب چراغ بگذارید.
- چه کسی مسئول رانندگی دیوانهوار ماشینهای سنگین در ساعتهای پایانی شب است.
- چالههای شهر تمامی ندارد، عزیزم مراقب باش!
- چرا نشانهها و علائم رانندگی که آسیب میبیند یا از بین میرود، بهروزرسانی نمیشود؟ خیلی از اتوبانها و بزرگراهها نقاط خطرناکی دارند که عاری از علائم است و همین خطر تصادف را چند برابر میکند.