اثر پژوهشی «جنگ اقتصادی» با روتیتر «فهرست تحریمهای امریکا، علیه جمهوری اسلامی ایران» در عداد پژوهشهای نو انتشار مرکز اسناد انقلاب اسلامی است. این تحقیق توسط مسعود براتی و سید حامد براتی انجام شده است. تارنمای ناشر در اشاراتی، اینگونه به معرفی کتاب پرداخته است: «مرور مختصری بر سابقه تحریمها نشان میدهد تا پیش از سال ۲۰۰۶ میلادی (۱۳۸۵ شمسی)، اقدامات خصمانه امریکا صرفاً شامل تحریمهای اولیه و تجاری بوده است. مهمترین قانون در این دوره ایسا نام داشت که بر اساس گزارش کنگره امریکا، چندان موفقیتآمیز نبود. سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ میلادی (۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ شمسی)، با گستردهتر شدن فهرست تحریمی امریکا علیه ایران، وضع قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و آغاز تحریمهای اروپا علیه ایران همراه بود. این اقدامات در امریکا مبتنی بر قانون وطنپرستی بود. در نهایت از سال ۲۰۱۰ میلادی به بعد، امریکا تلاش کرد تا اقدامات صورتگرفته طی سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ میلادی را تکمیل و تقویت نماید که اوج آن را میتوان در آتش توپخانه سنگین با سلاحهای پولی و مالی مشاهده نمود. امریکا با اتخاذ این راهبرد و استفاده از ابزارهای پولی بهعنوان سلاح کوبنده جنگ اقتصادی، تلاش کرده است مسیرهای مالی و اعتباری به سمت ایران را به منظور کاهش درآمدهای نفتی، مسدود نموده و دادوستد و صادرات و واردات ایران را سخت و محدود نماید....»
مسعود براتی از مؤلفان این کتاب نیز در گفتوشنودی با سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در باب مختصات این بررسی نوین، نکات ذیل را مورد اشاره قرار داده است: «این کتاب فرایند تدوینش، حدود یکسالونیم طول کشید و مرحله بهروزرسانیاش هم چند ماهی زمان برد. محتوای این کتاب، جزء تلاشهای بدون مشابهت درباره تحریمهای ۲۰ سال اخیر امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران هست. جنس و محتوای کتاب از اینگونه هست و برای تدوین کتاب، به اسناد دسته اول تحریمی امریکا مراجعه شده است. در بحث تحریمها کتاب هست، ولی عمدتاً به اسناد رجوع نشده است. مثلاً به بررسی مطالعاتی که درباره تحریم شده، پرداختهاند. اگر اشتباه نکنم حدود سال ۹۳ بود که یک کتاب را درباره تحریمها مطالعه کردم. وقتی این کتاب را خواندم، متوجه شدم که آنچه در این کتاب بیانشده، متناسب با آنچه ما درباره تحریم به مطالعه آن نیاز داریم، نیست. نویسنده عزیز آن کتاب رفته بود و ادبیاتی که درباره تحریم بهکار رفته را بررسی کرده و آنها را تبدیل به یک کتاب کرده بود. آنچه در این زمینه خلأ بهحساب میآمد این بود که ادبیاتی که در مورد تحریم وجود داشت، اختلاف زیادی با آنچه ما با آن مواجه بودیم داشت و نمیتوانست آن را پوشش بدهد. دلیل این خلأ هم ادبیات بینالمللی در زمینه تحریمهاست. مطالبی که درباره تحریم در ادبیات بینالملل وجود دارد، عمدتاً مربوط به دهه ۷۰ الی ۸۰ میلادی و تحریمهای علیه کشورهای کمونیستی میشود. این مطالب نسبت به فضای تحریمی که امریکا از ۲۰۰۱ به بعد پیش برده، قدیمی محسوب میشود. خود امریکاییها آن دوره قبلی را اصلاً تحریم حساب نمیکنند. سند بازنگری تحریمها که وزارت خزانهداری امریکا اخیراً منتشر کرده، تصریح میکند که از ۲۰۰۱ به بعد، بحث مهم تحریمی بهعنوان یک موضوع راهبردی مطرح شده است. آن کتاب قطعاً برای تصمیمگیر داخل کشور، کارکردی ندارد. شاید یک مقدار به او، درباره تحریمها ذهنیت بدهد. ما وقتی از تحریم صحبت میکنیم، منظورمان تحریمهایی است که امریکا از ۲۰۰۶- ۲۰۰۵، همان ۸۵ - ۸۴ خودمان علیه ایران شروع کرده است. آنها نسل جدیدی از تحریمها را اعمال کردهاند که شناخت اینها برای ما اهمیت دارد و اگر این تحریمها دقیق شناخته نشود ما حتماً در مواجهه با آنها دچار مشکل میشویم...»