کد خبر: 1146115
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۰
نوروز به عنوان بزرگترین و مهمترین عید باستانی ایرانی‌ها، همیشه برای هنرمندان از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. برخی از فیلمسازان ایرانی روز‌های آخر سال و آمدن عید نوروز را بستر فیلم‌شان قرار داده‌اند تا سناریو حول محور عید و اتفاقات مربوط به آن برگردد.
احمد محمدتبریزی

اختصاصی جوان آنلاین - نوروز به عنوان بزرگترین و مهمترین عید باستانی ایرانی‌ها، همیشه برای هنرمندان از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. برخی از فیلمسازان ایرانی روز‌های آخر سال و آمدن عید نوروز را بستر فیلم‌شان قرار داده‌اند تا سناریو حول محور عید و اتفاقات مربوط به آن برگردد. شکل گرفتن داستان حول محور روز‌های منتهی به پابان سال، برای مخاطب ایرانی جذابیت‌های ایرانی دارد. چرا که برای او تداعی کننده اتفاقات بسیاری است و مخاطب با بسیاری از ماجرا‌های شکل گرفته در فیلم همذات پنداری می‌کند. دقیقا به همین خاطر پرداختن به عید نوروز و فعالیت‌های مردم برای این مناسبت مهم از جذابیتی دوچندان برخوردار است.


تلاشی برای داشتن ماهی قرمز
کامبوزیا پرتوی در سال ۱۳۶۶ یکی از نوستالژیک‌ترین و بهترین فیلم‌های سینمای ایران در ارتباط با نوروز را ساخته است. فیلم «ماهی» با وجود اینکه از داستانی بومی بهره می‌گیرد به دلیل داشتن داستانِ سرراست و فوق‌العاده جذابش در جشنواره‌های خارجی نیز به چشم آمد و حتی در سال ۱۳۶۸ جایزه یونیسف را از چهلمین جشنواره فیلم برلین دریافت کرد.
پرتوی در «ماهی» با استفاده از نوروز، داستانی انسانی و خانوادگی را روایت کرد. پسر بچه‌ای در شب عید نوروز به دنبال ماهی قرمز می‌گردد و برای رسیدن به این ماهی سختی‌های زیادی می‌کشد. پسر بچه برای دست یافتن به ماهیِ قرمز با ماجرا‌های زیادی مواجه می‌شود و در نهایت وقتی ماهی را به خانه می‌برد، مادرش به او می‌گوید ماهی را آزاد کند، چون تا وقتی پدرش در زندان است محبوس کردن ماهی شگون ندارد. در نهایت پسر با اکراه ماهی را از خانه می‌برد و پس از آن پدر به خانه باز می‌گردد. در این فیلم نماد و نشانه‌های سنتی و باستانی مربوط به سفره هفت سین به زیبایی با مفاهیم انسانی پیوند خورده است و در نهایت تصویری دلنشین به مخاطب ارائه می‌دهد.
فیلم «بادکنک سفید» فیلم مطرح دیگری است که با استفاده از نوروز و معصومیت دنیای کودکان، داستانی گیرا را به تصویر می‌کشد. دختری کوچک برای خریدن ماهی قرمز سفره هفت سین از مادرش پول می‌گیرد، ولی پول را در میانه راه گم می‌کند. تقلا‌های دختر برای دست یافتن به پول و آشنایی‌اش با مردم مختلف به نقطه عطف فیلم تبدیل می‌شود.
سرانجام دختر با کمک پسری بادکنک فروش پول خود را پیدا می‌کند و خوشحال راهی خانه‌اش می‌شود. اما از اینجا به بعد ما با پسرک بادکنک فروشی آشنا می‌شویم که هیچ جا و هیچ کس را برای رفتن ندارد. این فیلم نیز همچون فیلم «ماهی» به خوبی توانسته ارتباط معناداری میان کار‌های مردم برای عید نوروز و مفاهیم انسانی آن برقرار کند.

ماجرا‌های سرباز و پایان سال
رضا میرکریمی در نخستین فیلمش به سراغ سوژه‌ای متناسب با آخرین روز سال و لحظه سال تحویل رفت. «کودک و سرباز» داستان سربازی است که در پاسگاهی در یکی از روستا‌های خراسان خدمت می‌کند و می‌خواهد خودش را در نیمه اول تعطیلات نوروز به روستایشان در شمال کشور برساند تا از دختر مورد علاقه‌اش خواستگاری کند. اما همه چیز طبق برنامه‌های او پیش نمی‌رود. فرمانده در آخرین روز سال، پسر بچه بزهکاری را به سرباز می‌سپارد تا او را به تهران ببرد. سفر سرباز و کودک ماجرا‌های زیادی را رقم می‌زند و موجب شکل گیری اتفاقات تازه‌ای می‌شود. در «کودک و سرباز» کارگردان خیلی خوب توانسته تعطیلات نوروز را به داستان گره بزند و آن را محلی برای روایت فیلم قرار بدهد.
توجه میرکریمی به آخرین روز‌های سال فقط به «کودک و سرباز» محدود نماند. او در فیلم درخشان و ماندگارش به نام «خیلی دور، خیلی نزدیک» زمان فیلمش را روز‌های پایانی سال قرار داد. البته بحث زمانِ تقویمی همانند «کودک و سرباز» در این فیلم مطرح نبود و میرکریمی بیشتر به دنبال طرح مسائل دیگری بود، ولی با این حال، فضای آخر سالی فیلم، تا حدودی داستان را تحت‌الشعاع خود قرار می‌داد.
در این فیلم دکتر محمود عالم را در روز‌های پایانی سال و در میان شلوغی و سروصدا‌های مراسم چهارشنبه سوری می‌بینیم که درگیر و گرفتار مشغله‌های خود، از توجه به اطرافیانش غافل مانده است. شاید تعمد فیلمساز برای انتخاب چنین بازه زمانی‌ای به همین ارتباط دادن آن با وضعیت زندگی شخصیت اصلی فیلم باشد. دکتر عالم در فیلم زندگی‌ای شلوغ و آشفته دارد که درآمیختگی وضعیت زندگی‌اش با درگیری و گرفتاری‌های پایان سال و سروصدا‌های شبی مثل شب چهارشنبه سوری موضوعیت داشته باشد.


آخر سال و آشفتگی‌هایش
حال که صحبت از پایان سال و مراسم چهارشنبه سوری شد، باید از فیلمِ «چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی نیز یاد کرد. فرهادی نیز در فیلمش به خوبی توانسته آشفتگی و گرفتاری‌های افراد در آخر سال را به وضعیت زندگی‌شان نسبت بدهد. در «چهارشنبه سوری» خانواده‌ای سه نفره را می‌بینیم که در روز‌های پایانی سال مشغول خانه تکانی هستند. وضعیت خانه‌شان بهم ریخته و آشفته است، درست مثل زندگی‌شان. اینجا هم زمانِ فیلم تمهیدی شده برای نشان دادن اوضاع و احوال اعضای خانواده.
در طول فیلم وضعیت خانه خانواده شلوغ و بهم ریخته نشان داده می‌شود. خانه، چهارشنبه سوری، سروصدا‌های پایانی سال، همه نماد‌هایی هستند تا بیننده را با مشکلات و مسائل اعضای خانواده آشنا کنند. خانواده‌ای که گرمی، صداقت و صمیمیت از میان‌شان رفته و همه چیز مثل خانه‌شان در آشفتگی به سر می‌برد.
«اشک سرما» از دیگر فیلم‌های خوبِ سینمای ایران است که زمانِ قصه‌اش به آخر سال و انتظار برای آمدن سال جدید برمی‌گردد. زمان غالب فیلم در نوروز می‌گذرد و گروهی از سربازانِ را در میان سرما و برف‌های کردستان هنگام عید نوروز می‌بینیم. در سنگر سرباز‌ها سبزه و شیرینی به چشم می‌خورد و ترکیب آمدن نوروز با سنگر سرباز‌ها و طبیعت سخت و خشن کردستان، فضایی متناقض را به وجود آورده است. البته داستانِ فیلم هم چنین فضایی دارد و شخصیت‌هایش باید بتوانند با تناقض‌های موجود در زندگی‌شان بجنگند.


نوروز و فرصتی برای دیدن بهتر تهران
فیلم «طهران، تهران» آخر سال و نوروز را از منظر دیگری نگاه می‌کند. در اپیزود اول این فیلم، سقف خانه قدیمی خانواده‌ای به خاطر ریزش شدید باران فرو می‌ریزد و آن‌ها را در آخرین روز‌های سال با وضعیت سخت و دراماتیکی روبه‌رو می‌کند. اعضای خانواده که نمی‌دانند نوروز را باید چه کار کنند، تصمیم می‌گیرند با تور دور شهر تهران بچرخند. این تصمیم منجر به آشنایی بیشتر با شهری که در آن زندگی می‌کنند می‌شود و به آن‌ها فرصتی دوباره جهت دیدنِ دوباره شهرشان می‌دهد.
«طهران، تهران» در فضایی شاد و سرخوشانه روایت می‌شود و بیشتر بر نشان دادن جاذبه‌های گردشگری و زیبایی‌های پایتخت تمرکز کرده است. کارگردان از تراژدی ابتدایی فیلم به موقعیتی دلچسب برای روایت قصه‌اش می‌رسد و برای روایت چنین قصه‌ای چه زمان دیگری بهتر از تعطیلات نوروز وجود دارد. پس این تعطیلات به محلی برای شناختن دوباره شهری که در آن زندگی می‌کنیم، می‌شود. ایده خوبی که به درستی با نوروز پیوند خورد.
در کنار این فیلم‌ها، چند فیلم دیگر هم بود که بازه زمانی‌شان به آخر سال یا تعطیلات نوروز برمی‌گشت، ولی این فیلم‌ها مهم‌ترین فیلم‌هایی هستند که ارتباط معناداری با زمانِ فیلم گرفته‌اند. درکِ درست فیلمسازان از شرایط مردم در آخرین روز‌های سال و قرار دادن بسترِ داستان در آن بازه زمانی، کار مهمی است که آن‌ها انجام داده‌اند و دقیقا به خاطر همین عامل، نوروز و پایان سال در این فیلم‌ها انقدر حیاتی و مهم است و به وضوح به چشم می‌آید.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار