کد خبر: 1122434
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ - ۲۱:۱۳
گفت‌وگوی «جوان» با رضا توکلی، کارشناس اندیشکده دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع)
معروف است چینی‌ها در مراودات بین‌المللی محافظه‌کار و به شدت پیچیده هستند، به طوری که هیچ کشوری نمی‌تواند مدعی روابط راهبردی با چین شود، چه آنکه این کشور یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفری برای تأمین منافع اقتصادی خود کاملاً اقتدارگرایانه عمل می‌کند و برای رسیدن به هدف، به هر وسیله‌ای چنگ می‌زند، به عبارتی در قاموس آنها، هدف وسیله را توجیه می‌کند ولو آنکه گذر از عرف بین‌الملل و دیگر قواعد باشد.
وحید عظیم‌نیا

معروف است چینی‌ها در مراودات بین‌المللی محافظه‌کار و به شدت پیچیده هستند، به طوری که هیچ کشوری نمی‌تواند مدعی روابط راهبردی با چین شود، چه آنکه این کشور یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفری برای تأمین منافع اقتصادی خود کاملاً اقتدارگرایانه عمل می‌کند و برای رسیدن به هدف، به هر وسیله‌ای چنگ می‌زند، به عبارتی در قاموس آنها، هدف وسیله را توجیه می‌کند ولو آنکه گذر از عرف بین‌الملل و دیگر قواعد باشد. حال چند روزی می‌شود سفر رئیس‌جمهور چین که سودای پوشیدن مادام‌العمر ردای ریاست جمهوری را نیز در سر دارد، به سرزمین «گاو شیرده امریکا» و صدور آنچه بیانیه شورای همکاری خلیج‌فارس نامیده می‌شود، نقل محافل شده و بیشتر با دید سیاسی به آن نگریسته می‌شود، اما به این رویداد مهم، کمتر با عینک اقتصادی نگریسته شده است.
چین به‌دنبال چیست؟
باتوجه به بیانیه مشترک اخیر عربستان و چین، اساساً این سؤال مطرح می‌شود که اقدام چین تا چه حدی نشئت گرفته از منافع اقتصادی بوده و از منظر اقتصاد سیاسی چه تعریفی از این اقدام می‌توان داشت؟ در همین رابطه رضا توکلی، کارشناس اندیشکده دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع) در گفتگو با «جوان» می‌گوید: «به هرحال چین چند هدف عمده را از ارتقای سطح روابط با عربستان دنبال می‌کند که البته فارغ از موضوع بیانیه، رسانه‌های ایران بیش از حد معمول و غیرتخصصی، واکنش نشان دادند. یک محور از انگیزه چینی‌ها و سعودی‌ها مربوط به حوزه انرژی است. به هر صورت، سعودی از عرضه‌کنندگان اصلی بازار نفت است و تقریباً بیش از نصف تجارت دوجانبه چین و عربستان را صادرات نفت به چین شامل می‌شود. روند صعودی رشد اقتصادی پایدار در چین و توسعه صنعتی برای رقابت با قدرت‌های اقتصادی نوعی عرضه با ثبات انرژی را می‌طلبد که کشور‌های حوزه خلیج فارس، روسیه و ایران عمده گزینه‌های همکار با چینی هستند. در توجیه برنامه همکاری‌های ۲۵ساله با ایران هم مهم‌ترین جذابیت ایران برای چین عرضه بلندمدت و تضمین شده منابع هیدروکربنی از سوی ایران بود. دومین محور بحث ژئوپلیتیکی است. حرکت تدریجی ایالات متحده از منطقه غرب آسیا هر روز موجه‌تر به نظر می‌رسد. چینی‌ها علاقه‌مند هستند که منابع قدرت‌شان را از انحصار قدرت اقتصادی خارج کنند و در مسیر تجارت دریایی و تجارت خشکی‌شان مصطلح به جاده ابریشم دریایی و جاده ابریشم خشکی حضور نظامی نیز پیدا کنند و اگر بتوانند، خلأ ایالات متحده را پر کنند. به‌هرحال سعودی سطح روابط مشارکت‌گونه‌ای با ایالات متحده دارد و قرابت چین به عربستان برای غربی‌ها هم خوشایند نیست. سومین محور از نتایج توجه چینی‌ها به عربستان پایین آوردن هزینه روابط با ایران خواهد بود. البته این مورد مادامی که روابط ایران و عربستان در وضعیت سرد کنونی باشد، رونق دارد، ولی به هر حال ایران و عربستان به طور ذاتی و تاریخی در خوشبینانه‌ترین وضعیت با یکدیگر رقابت خواهند داشت. چیزی شبیه به وضعیت روابط ایران و ترکیه. اما چینی‌ها با پر رنگ کردن مناسبات‌شان با عربستان به ایران نیز حتماً پیامی را ارسال کرده‌اند. چهارمین محور، موضوع تنش حکومت جمهوری خلق چین با گسترش گفتمان اسلام تکفیری با رویکرد‌های مبارزه‌طلبانه است که در مناطق غربی خود مستعد است. روی کار آمدن طالبان در افغانستان که همسایه غربی چین است و نفود جریان طالبان پاکستان بر آن‌ها و کانال‌های ارتباط میان سعودی با این جریان برای چینی‌ها مورد توجه است. در مجموع ولو با ایجاد حساسیت برای ایران، مرور و تحکیم روابط با سعودی برای چین به نظرشان مفید آمده است. همان اندازه که حتی با ایجاد حساسیت برای ایالات متحده، توسعه روابط با چین برای عربستان سعودی به صرفه تشخیص داده شده است. البته ایران ضمن درک این واقعیت که حتی کشور‌های همسویش حق همکاری و دنبال کردن منافع ملی‌شان را دارند بایستی بی‌رودربایستی‌های دیپلماتیک و مصلحت‌سنجی بی‌مورد، بی‌مماشات از ابراز انگیزه‌های نادانسته یا دانسته درباره تمامیت ارضی خود واکنش نشان دهد و در ضمن متوجه باشد که طرف مقابل نیز بایستی این حق را به ایران بدهد که کنشگری‌های بعضاً خلاف ذائقه و موضع دولت چین را ابراز کند.»
رابطه با چین سرزنش ندارد
سؤال دیگری که نباید از آن غافل بود فرجام نقشه‌راه ۲۵ ساله ایران و چین است، با این پرسش که آیا عقد قرارداد مشترک چین و عربستان به معنای نادیده گرفتن قرارداد‌های اقتصادی ایران و چین از جمله نقشه راه ۲۵ ساله دو‌کشور از سوی پکن است؟ توکلی در این خصوص نیز می‌گوید: «اینطور نیست که در روابط خارجی حق همکاری با یکی به هزینه انصراف از همکاری با دیگری باشد. هرچند سعودی شرایط روابط دوجانبه را به سردی کشانده است، اما به‌طور مشخص رژیم اشغالگر قدس یک وضعیت جدی در مقابله با ایران دارد و جمهوری اسلامی ایران نیز به صراحت پایان دولت خودساخته ساکن در سرزمین فلسطین اشغالی را دستور کار دارد. خب اطلاع داریم که چین، روسیه، هند، امارات و آذربایجان که ایران با آن‌ها حجم مراودات اقتصادی قابل‌توجه و سوابق همکاری‌های حتی نظامی و امنیتی هم دارد، با رژیم صهیونیستی روابط دو‌جانبه رسمی دارند. برنامه همکار‌های ۲۵ ساله چین با ایران خیلی گسترده‌تر از آن همکاری‌ها نیست. چین با خیلی از کشور‌ها برنامه همکاری بلندمدت دارد. با جمهوری اسلامی پاکستان اتفاقاً در سطح بسیار جدی‌تر و بالاتری تنظیم سند کرده‌اند. با عراق هم دارند. با عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی هم دارند. ما دستور کار همکاری‌ها، مشارکت‌ها و بعضاً رقابت‌های‌مان با چین و هر کشور دیگری باید روشن باشد. ما درباره پیشرفت منطقه مکران مگر نمی‌توانستیم با هندی ها، روس‌ها یا ژاپنی‌ها به توافقات چندجانبه برسیم. گوادر پاکستان با سرمایه‌گذاری چین و حالا عربستان و امارات متحده عربی دارد قافله را می‌برد. پس این‌ها تزاحم‌برانگیز نیست. در این نظریه بازی‌ها شما هم حق انتخاب‌های زیادی دارید که البته به اندازه و بجا واکنش نشان دهید. وگرنه اینکه برنامه جامع همکاری‌ها برای بعضی از آقایان وامصیبتا بود و برای برخی‌ها برات بهشت شده بود یا عمداً و یا سهواً دروغگویی بود. حالا هم خیلی‌ها دروغ می‌گویند. می‌خواهند رفتار چین را چماق بر سر دولت کنند و بگویند که این هم نتیجه نگاه به شرق است! در صورتی که این‌گونه تحلیل‌ها دلسوزانه، صادقانه و متقن به مبانی علمی و واقع‌گرایانه نیست. البته موضوع ادعا‌های واهی درباره جزایر ایرانی یک بحث حیثیتی است و آنجا ملاحظه در واکنش داشتن، شائبه خیانت دارد. اما هم در حوزه انرژی، هم در حوزه دگرگونی‌های ژئوپلیتیکی غرب آسیا و هم در حوزه گسترش قرائت اسلام مقبول جمهوری اسلامی ایران، حتماً می‌توانیم روابط خود را با چین به‌رغم پیچیدگی‌ها برای حداکثری کردن منافع تنظیم کنیم.»
دست ایران هم خالی نیست
حال این سؤال اساسی مطرح می‌شود که چنین اقداماتی چه نفع یا ضرر اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران در کوتاه و بلندمدت خواهد داشت و مسئولان اجرایی چه باید کنند؟ کارشناس اندیشکده مطالعات دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع) در این خصوص نیز می‌گوید: «در حوزه انرژی وضعیت کشورمان و سهم‌بری از بازار جهانی و ضریب استحصال منابع اکتشافی اصلاً مطلوب نیست. به تدریج سعودی و دیگر رقبا مهم‌ترین مزیت ایران در اقتصاد جهانی را که برخورداری از منابع طبیعی نفت و گاز است، به چالش کشیده‌اند. قطر از محل میادین مشترک با ما درآمد‌هایی را حاصل کرده که جام جهانی را با رقم حدود ۲۰۰ میلیارد دلار برگزار می‌کند. چرا؟ چون قطری‌ها دوبرابر ما توان بهره‌برداری از میادین مشترک دارند. ما برنامه جامع همکاری‌های با چین را عملاً مذبوح نمایش‌های رسانه‌ای و در حالت خوش‌بینانه بازی سیاسی کردیم. کسی هیچ گزارشی از وضعیت آن برنامه نمی‌دهد. شخصیت دکتر لاریجانی در پیگیری پرونده چین ذی‌قیمت بود. به هرحال دولت سابق از آن خبر برای چشمک‌پرانی به غرب استفاده می‌برد و دولت سیزدهم نیز در طول یک سال گذشته گزارشی از قرارداد‌های عملیاتی در حوزه زیرساخت و ترانزیت و فناوری ارتباطات و مخابرات و نفت و انرژی‌های تجدید‌پذیر و ... نداده است. یک اثر مثبت همین واقع بینی در تنظیم مناسبات خارجی کشور است. مقداری بعضی از تحلیلگران و مجریان امر متوجه ضرورت بیشتر سیاست خارجی متوازن و همسایه‌محور شده‌اند که راهبرد صحیح و سنجیده‌ای از سوی دکتر‌امیرعبداللهیان بوده است. عرض کردم جمهوری اسلامی با تعداد زیادی از قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی امکان تسهیل و رونق روابط را دارد که رابطه ما با جمهوری خلق چین را نیز قوت می‌بخشد، در ضمن آنکه هزینه مخدوش شدن این رابطه را بالا می‌برد. جدی‌تر شدن خیز دولت چین برای کنشگری‌هایی با حساسیت‌های سیاسی که سابقاً از آن پرهیز داشتند و صرفاً رفتاری مستقل برای ثبات در توسعه اقتصادی‌شان را دنبال می‌کردند، ایده نظم جدید چینی را متبادر می‌سازد که بالطبع بایستی دکترین ژئوپلیتیکی کشور نیز راهبرد‌هایی را متناظر با آن تنظیم کند، چون به عقیده ما کشور‌های منطقه هستند که صلاحیت و توان اداره امور منطقه را دارند و نیاز به حضور یا دخالت عوامل خارجی (شرقی یا غربی) نخواهد بود. در پایان لازم است که در جایگاه یک شهروند ایرانی متذکر شوم که اگر پرونده صلاحیت حاکمیت کشور مستقل و قدرتمندی مانند ایران بر چند جزیره مورد ابهام برخی از بازیگران خرد و بزرگ جهان قرار بگیرد، پرونده‌های جدیدی برای الحاق به جمهوری اسلامی ایران قابل توجه خواهد شد، همچنان که پرونده‌های چالش‌برانگیزی برای ادعای استقلال از آن بازیگران جهانی دور از ذهن نخواهد بود.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار