دختر ۱۴ ساله که پس از آشنایی اینستاگرامی با پسری جوان از خانهشان فرار کردهبود، در پارک گدایی میکرد.
چندی قبل زن میانسالی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از گم شدن ناگهانی دختر ۱۴ سالهاش به نام شیرین شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «دخترم مدتی است همیشه سرش به گوشی تلفن همراهش گرم است. من از این موضوع ناراحت و نگران بودم و به همین دلیل به او اعتراض میکردم، اما دخترم بهانه میگرفت و میگفت تکالیف مدرسهاش را انجام میدهد و با دوستانش در فضای مجازی در ارتباط است. من به حرفهای دخترم اعتماد کردم، اما الان که یک روز است، ناپدید شدهاست، احتمال میدهم کسی او را فریب داده و دخترم را ربودهاست، چون او تمامی مدارک شناساییاش را همراه طلاهای من که ۱۵۰ میلیون تومان ارزش دارد، با خودش بردهاست. الان نگران دخترم هستم و درخواست کمک دارم.» با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای پیدا کردن دختر نوجوان وارد عمل شدند.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد شیرین مدتی قبل با پسر جوانی به نام شاهین در اینستاگرام آشنا شده و پسر جوان هم به وی قول ازدواج دادهاست.
در حالی که تحقیقات برای یافتن دختر گمشده ادامه داشت، مأموران پلیس در یکی از پارکهای مرکزی تهران با دختر ژولیدهای روبهرو شدند که شباهت زیادی به شیرین داشت. مأموران پلیس در بررسی مدارک هویتی دختر نوجوان دریافتند وی شیرین همان دختری است که یک هفته قبل پدر و مادرش گم شدن او را به پلیس خبر دادهبودند.
فریب اینستاگرامی
شیرین پس از انتقال به اداره پلیس گفت: «مدتی قبل با پسر ۳۰ سالهای به نام شاهین در اینستاگرام آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و در فضای مجازی از من خواستگاری کرد. او گفت سن من کم است و خانوادهام اجاز نمیدهند با او ازدواج کنم. شاهین از من خواست طلاهای مادرم را سرقت و از خانه فرار کنم و بعد با فروش طلاها خانهای اجاره و با هم ازدواج کنیم. من فریب او را خوردم و همه طلاهای مادرم را سرقت کردم و به شاهین دادم. او به بهانه فروش طلاها از من جدا شد و دیگر از او خبری ندارم. در این یک هفته از ترس به خانهمان نرفتم و در پارک زندگی و از مردم گدایی میکردم تا از گرسنگی نمیرم.» مأموران پلیس پس از تحویل دختر فراری به خانوادهاش تحقیقات گستردهای را برای شناسایی پسر فریبکار آغاز کردند.