در گذشته نه چندان دور، غارتگران، سودجویان و مافیای مواد مخدر، جوانان و نوجوانان را به استفاده از مواد افیونی و قرصهای روان گردان و توهم زا فرا میخواندند و سلطه گران و یاغیان عرصه سیاست نیز از این موقعیت برای فریب مردم و تقابل «مردم/نظام» بهره میگرفتند و در این سوی میدان، مقابله با آلوده شدن جوانان و نوجوانان به قرصهای روان گردان و توهم زا مهمترین دغدغه مسئولان و دستگاهها و نهادهای بهداشتی، انتظامی، فرهنگی و... بود، اما اینک جهان با نمونههای به مراتب خطرناکتر از قرصهای روانگردان در دنیای مجازی رو به رو شده که افراد آلوده شده به این نوع قرصهای روانگردان به توهم بسیار شدید، چندبینی، مسخ و به کما رفتن دچار شده و عوارضی به مراتب خطرناکتر و پرهزینهتر از خود بر جای میگذارند.
یکی از مهمترین برنامههای امریکاییها برای تسلط بر جهان، ایجاد دهکده جهانی، شکلگیری نظام تک قطبی و نظم جدید امریکایی، تجزیه کشورهای قدرتمند (از جمله ایران بهعنوان مهمترین مانع تحقق نظم نوین امریکایی و قدرت مسلط محور مقاومت) به کشورکهای ضعیف بود که طی سه دهه گذشته در تحقق آن ناکام مانده است، اما نه تنها ناامید نشده بلکه روش جدیدی برای تحقق اهداف خود در کشورهای هدف تحت عنوان دهکدههای مجازی را پی گرفته است. وقتی یک فرد در دنیای واقعی و در پناه هنر و شغل خود، رفته رفته به فردی مشهور تبدیل میشود در فضای مجازی صفحه خود را ایجاد میکند و در مدت کوتاهی هزاران نفر و گاهی جمعیت میلیونی که عمدتاً نوجوانان و جوانان زیر ۲۵ سال هستند به صفحه او میپیوندند دهکدهای مجازی شکل میگیرد که فرد مشهور (سلبریتی) به مثابه کدخدا بر افراد حاضر در دهکده خود حکمرانی میکند. سلبریتیها از میان هنرمندان، ورزشکاران و به طور کلی تمامی اقشار و صنوف (اعم از قانونی و غیرقانونی) برای لذت جویی و برتری طلبی با اهدافی نظیر «عشق به دیده شدن»، «نیاز به احترام»، «منافع مادی و پول»، «کسب موقعیت اجتماعی»، «ریاست طلبی و تشکیل باند» و... دهکده خود را آباد میکنند.
این پهلوان پنبهها و اصطلاحاً کدخدایان دهکدههای مجازی که در جامعه به سلبریتی مشهور شدهاند به کلی از شغل و هویت پیشین خود فاصله گرفته و در فضای مجازی با شخصیت و هویتی کاملاً جدید ایفای نقش میکنند به طوری که «به شدت لحظه بین و کوته نگرند»، «فاقد اندیشه عمیق و دوراندیشی اند»، «جزء بی خبران جامعه بوده و در توهم دانایی به سر میبرند»، «توهم مقبولیت دارند»، «به شدت مغرور و خود بزرگ بین هستند»، «افکار متوهمانه خود را به اهالی دهکده خود القا میکنند»، «فریبنده و اغواگرند»، «به شدت مخاطب محورند»، «مطلای بدلی و تقلبی را به جای طلا به اهالی دهکده میفروشند»، «بر روی موضوعات مهم جامعه موج سواری میکنند». سلبریتیها به مثابه یک رادیوی محلی عمل کرده و الگوی رفتاری خود را به گیرندگان این رادیو ارائه میدهند. مهمترین ویژگی یک سلبریتی بی هویتی او است که دیگر به هیچ یک از ساختارهای اجتماعی تعلق ندارد.
شاید در آغاز هدف سلبریتی از تشکیل دهکدههای مجازی صرفاً همان اهداف پیش گفته بوده باشد، اما خیلی زودتر از آن که فکر شود با مدیریت سرویسهای جاسوسی بیگانه، آگاهانه یا ناآگاهانه به عامل سرویس تبدیل شده و شبیخون و ناتوی فرهنگی شکل گرفته و سلبریتی بهعنوان کدخدای دهکده به غارت فرهنگ، نسل کشی فرهنگی، تخریب تفکر و اندیشه ساکنان دهکده پرداخته و «ترویج سبک زندگی بیگانه»، «تعیین اولویت اقدام برای کشور»، «برجستهسازی موضوعات زرد و مورد علاقه دشمن»، «دوقطبیسازیهای دروغین»، «حاشیهسازی برای نظام»، «مدیریت افکار عمومی»، «تشکیل گروه فشار بر نظام»، «تنفر نسبت به ارزشهای فرهنگ دینی و ملی»، «منحرف نمودن افکار عمومی از موضوعات اصلی جامعه»، «مدیریت افکار عمومی در صحنههای سیاسی نظیر انتخابات»، «کنشگری عوامانه و لمپنی جامعه» و... را نشانهگیری کرده است و اهالی دهکده خود را از «دین»، «قرآن»، «مسجد»، «پرچم»، «پلیس و ارکان نظمدهنده و امنیت بخش» و همه نمادهای هویت بخش کشور متنفر و رویگردان کرده و ناخواسته آنان را به بهانههای مختلف (از جمله مرگ مهسا امینی در نمونه پیش رو) به شورش و طغیان علیه همه نمادهای فرهنگی فرا خوانده و در صحنه آشوب و اغتشاش دقیقاً همه آن نمادها به آتش کشیده میشود. در واقع دهکدههای مجازی بستر و ابزار تحقق دهکده جهانی و نظم نوین امریکایی است.
فرمایش امام خمینی مبنی بر اینکه «دشمنان از مسجد میترسند، مسجد سنگر است سنگرها را پرکنید»، نشان میدهد که دنیای سلبریتیها بی کم و کاست نقطه مقابل دنیای اسلام بوده و دشمنان از طریق سلبریتیها هویت دینی و ملی ما را نشانه گرفتهاند. در دنیای اسلام مسجد بهعنوان ظرف واقعی اجتماع مردم و روحانی مسجد، بهعنوان امام جماعت نقش هادی را برای اهالی مسجد دارد. در مسجد (بهعنوان دهکده دینی) همه چیز بر محور دانایی، حقطلبی، تعاون، اخلاق عملی، رشد فضائل و خوبیها، عدالتخواهی، صلح و دوستی، تکریم شخصیت افراد، احترام متقابل، صداقت، صفا و صمیمت و عشق به خوبیها شکل گرفته است. در حقیقت دهکدههای مجازی نسخه تقلبی و شیطانی مساجدند که مأموریت اصلی آنها منطبق با مأموریت شیطان، دور ساختن مردم از مسجد و تنفر از ارتباط با خداوند است و دنیای مجازی در پی آن است که انسانها را برخلاف طبع مدنی از دنیای واقعی جدا کرده و به صورت انسانهای انفرادی در زندان مجازی در معرض اعتیاد خطرناک به فضای مجازی و شدیدترین آسیبهای روحی و روانی قرار میدهد و از این رو است که
۱- اکثر کاربران این میدان با قرصهای روانگردان جدید در این دهکدههای مجازی گرفتار میشوند و نیاز به درمان دارند.
۲- مادامی که کاربران این میدان درمان نشوند و ارتباط فیزیکی و قلبی آنان با مبدأ کاربران (سلبریتی و پهلوانان دروغین دهکده) به شکل عقلانی و منطقی قطع نشود، به بهانههای مختلف دیگر به میدان آمده و آشوب گری آنان استمرار خواهد داشت.
۳- در صورتی که این مشکلات فراگیر توسط نهادهای مسئول درمان نشود، روز به روز با رشد کمی و کیفی این بیماران مواجه خواهیم بود.
٤- بنابر گفته مسئولان، در حالیکه تعداد افراد حاضر در صحنههای آشوب در کل شهرهای کشور کمتر از ۵۰ هزار نفر بوده است، متأسفانه خسارات وارده نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان برآورد شده و این زنگ خطری است که در صورتی که تعداد بیماران افزایش یابد، ممکن است در وقایع مشابه با خسارات هولناک مواجه شویم.
۵- در میدان عمل، باید به جای برخورد با رویدادآفرینان، با تصویرسازان و کارخانههای تولید سلبریتی شیطانی برخورد شود.
۶- دهکدههای مجازی امروز بهعنوان مهمترین و کارآمدترین و مخربترین سلاح در اختیار سرویسهای جاسوسی و نظام سلطه برای پیشبرد اهداف شیطانی و تجزیه ایران است که باید مورد توجه جدی نهادهای فرهنگی، اطلاعاتی، امنیتی، قضایی و... قرار گیرد.
۷- بیش از ۲۰ مطالبه جدی مقام معظم رهبری درباره ضرورت ساماندهی فضای مجازی از جمله «اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم حتماً رئیس فضای مجازی کشور میشدم» و «اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است» به اندازه کافی برای توجه جدی مسئولان به این حوزه یله و رها (و جولانگاه دشمنان و فرصت طلبان برای تجزیه ایران) برای جبران کم کاریها کافی است.