کد خبر: 1105558
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۳
پیوند دو فرهنگ، عاشورا و دفاع مقدس
روی تابلو‌هایمان می‌نوشتیم تا کربلا چقدر راه است در دیدگاه امام خمینی (ره) نه تنها دفاع مقدس که اساس انقلاب اسلامی ریشه در کربلا دارد. شخص امام محصول عاشورا بود و انقلابی که ایشان آن را رهبری کردند نیز در تداوم قیام عاشورا صورت گرفت.
دکتر محمدرضا سنگری

عاشورا پژوه
در دیدگاه امام خمینی (ره) نه تنها دفاع مقدس که اساس انقلاب اسلامی ریشه در کربلا دارد. شخص امام محصول عاشورا بود و انقلابی که ایشان آن را رهبری کردند نیز در تداوم قیام عاشورا صورت گرفت.
امام خمینی (ره) با فرهنگ عاشورا زیسته و ارزش‎های آن را در زندگی خود متجلی ساخته بود. او را نباید تنها مبلغ و مفّسر این فرهنگ بدانیم. در مکتب امام مفاهیمی، چون شهامت و شجاعت، گذشتن از همه چیز برای رضای پروردگار، عبادت، صفای باطن و سوگواری برای اباعبدالله همگی برگرفته از منش، روش و محتوایی است که در زندگی ایشان مشاهده می‌کنیم.


امام (ره) را باید یک عاشوراشناس بدانیم. او به خوبی می‌دانست که تنها با الهام از کربلا می‌توان حرکت بزرگی را شروع کرد. حضرت امام، شهادت‌ها، پیروزی‌ها و فداکاری‌های مردم را محصول کربلا می‌دانست و پس از هر پیروزی می‌کوشید تا حلقه اتصال به کربلا را قوی‎تر و ارتباط روح و روان رزمندگان با عاشورا را استوارتر سازد. پیام امام پس از عملیات فتح‌المبین نمونه‌ای بارز از چنین پیام‌هایی است: «اینجانب هر وقت با یکی از این چهره‌ها روبه‌رو می‌شوم و عشق او را به شهادت در‏‎ ‎‏بیان و چهره نورانی‌اش مشاهده می‌کنم احساس شرمساری و حقارت می‌کنم... اکنون ملت ما‏‎ ‎‏دریافته است که «کلُّ یومٍ عاشُورا وَ کلُّ اَرْضٍ کرْبِلا» ‏ مجالس حال و دعای اینان شب‏‎ ‎‏عاشورا‌های اصحاب سیدالشهدا (ع) را در دل زنده می‌کند.» ‏
دفاع مقدس به عنوان یکی از وقایع تاریخی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پیوند و ارتباط فرهنگی بسیاری با عاشورای حسینی دارد. اولین ارتباط مکتبی و فرهنگی است. همان‌طور که عاشورا برای خدا بود و امام حسین (ع) نیز بار‌ها به این نکته اشاره کرد، انقلاب ما هم همین طور بود. دومین ارتباط رهبری این دو جریان است. رهبر عاشورا (امام حسین) از سلاله پیامبر (ص) است و رهبری انقلاب ما را هم امامی بر عهده داشت که از همین خانواده است. ویژگی سوم جنس یاران و فداکارانی است که در هر دو واقعه حضور داشتند. جنس اصحاب امام حسین در عرصه کربلا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس مانند هم بود. یاران امام حسین (ع) عاشق، پاکباز و فداکار بودند و هشت سال دفاع مقدس هم نسلی بودند که با عشق و پاکبازی همه هستی خودشان را به میدان آوردند.
نقش زنان در هر دو واقعه تاریخی یکی دیگر از شباهت‌های عاشورای حسینی و دفاع مقدس است. زنان هم در نهضت حسینی نقش بی‌بدیلی داشتند و هم در هشت سال دفاع مقدس نقش مهمی ایفا کردند؛ صبوری در حوادث، روشنگری آنها، آماده کردن فرزندانشان و گذشتن از والاترین سرمایه و عزیزان خود در راه خدا خصوصیتی است که هم در کربلا و هم در دفاع مقدس مشاهده می‌کنیم. نکته دیگر شباهت از نظر عناصر و نیرو‌های شرکت‌کننده در هر دو نهضت است. در کربلا کودک، جوان، پیر، سیاه و سفید حضور دارند و همین ویژگی را در دفاع مقدس می‌بینیم.
من در کتاب «پیوند دو فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس» به صورت مفصل پیوند‌های این دو واقعه تاریخی را بیان کرده‌ام. در این کتاب سعی شده است شباهت‌های بین کربلا و دفاع مقدس مطرح شود، مثلاً ما در هشت سال دفاع مقدس به کودکان شهید لقب علی‌اصغر، به جوانان، قاسم و علی‌اکبر و به سردارانی که به شهادت می‌رسیدند، لقب ابوالفضل عباس (ع) را می‌دادیم. در کربلا پیشانی‌بند بسته می‌شد و در دفاع مقدس هم همینطور، در عاشورا شعار‌ها و رجز‌ها بیان می‌شد که در دفاع مقدس هم اینطور بود.
‏دلایل پیوستگی انقلاب اسلامی ایران و به ویژه هشت سال دفاع مقدس با عاشورای حسینی را در مصادیق و مظاهر بسیاری می‌توان جست‌وجو کرد؛ ‏به ندرت می‌توان وصیتنامه‌ای از رزمندگان و شهدا یافت که نام حسین (ع) بر پیشانی یا بر دامان آن ننشسته باشد. آرزوی دیدار کربلا با ضربان قلب رزمندگان همراه شده بود. یا رزمنده‌ای که بر پیشانی خویش با زبان نوشته‌ها سخن می‌گفت و فرهنگ و باور و آرمان خود را باز می‌گفت بیش از هر نام، به نام زیبای حسین (ع) و عاشورا عشق می‌ورزید. «السلام علیک یا اباعبدالله‏‏، یا حسین، یا ثارالله، عاشقان کربلا، کربلا ما می‌آییم، ‏‏هیهات منا الذله و...» بخشی از نوشته‌هایی بود که بر پیشانی‌بند رزمنده‌ها جلوه‌نمایی می‌کرد. ‏
‏‏خواندن زیارت عاشورا چه در صبح و چه در شب، دعای توسل و مرثیه و نوحه و سوگواری در مصائب اباعبدالله و خانواده‌اش شورانگیزترین و توصیف‌ناشدنی‌ترین لحظه‌های جبهه بود. در هق‌هق گریه‌ها و لرزش شانه‌ها، نام حسین، ابوالفضل، زینب، قاسم، علی‌اصغر، سکینه و رقیه طنین‌انداز بود و این گریه‌ها و زمزمه‌ها بیش از هر چیز شعله عشق و شوریدگی و ایثار را در جان‌ها مشتعل می‌کرد. ‏
‏‏در جای جای جبهه‌ها یاد و نام حسین (ع) حضور داشت. آنجا که آبی گوارا و خنک به گلویی تازگی می‌بخشید «به یاد لب‌های عطشان حسین» نوشته شده بود. آنجا که سمت جاده نشان داده می‌شد، فاصله تا کربلا نوشته شده بود. هر جا پرچمی بود در گوش باد نام حسین (ع) را زمزمه می‌کرد و هر جا سنگر و جان پناهی بود بر در و دیوار آن حتماً سلام بر حسین (ع) نشسته بود. ‏
کیلومتر‌ها این طرف‌تر در شهر‌ها و روستا‌های کشور وقتی مجلس شهدا برگزار می‌شد، یاد اباعبدالله پایان‌بخش مراسم بود. خانواده شهید به جای اشک بر عزیزشان، بر مظلومیت عاشورا اشک می‌ریختند و خود را با این اعتقاد و ایمان که فرزندشان قربانی راه کربلاست آرام می‌کردند. مرثیه در مجلس شهدا متناسب با خصوصیت شهید بود. اگر شهید دستانش جدا شده بود مرثیه ابوالفضل العباس خوانده می‌شد. اگر نوجوان بود مرثیه قاسم و اگر زن در بمباران و حمله هوایی و موشک شهید می‌شد، مرثیه مادر اباعبدالله و خواهرش زینب خوانده می‌شد و این خصوصیت هنوز در سالگرد شهید و یاد شهدا مرسوم است. ‏
مزار شهدای جنگ تحمیلی یکی دیگر از مصادیق بارز تأثیر فرهنگ عاشورا در دفاع مقدس است. روی تابلو‌های کنار مزار شهدا غالباً از آن‌ها با عنوان شهید عاشورایی یا شهید کربلایی یاد می‌شد. بر مزار بسیاری از شهدا یا اباعبدالله، یا حسین (ع) یا بیت یا ابیاتی که گواه عشقبازی شهیدان با محبوب و مطلوب خویش است دیده می‌شد و همچنان نمونه‌های بسیاری از این تابلو‌ها و نوشته‌ها وجود دارد.
«هر که دارد هوس کرب و بلا بسم‌الله‏...»
‏‏این سرود نمونه‌ای از اشعار و آوا‌هایی است که در رسانه‌های جمعی آن دوران (صدا و سیما) طنین می‌افکند و سرود‌های شاعران و سرایندگان متعهد و باورمند که برخی بسیجی و جبهه آشنا بودند فضای کلی جامعه و اقبال و گرایش مردم ما را نشان می‌داد. هنگام اعزام نیرو‌ها به جبهه رزمندگان همصدا با صدا و سیما اینچنین سرود‌هایی را می‌خواندند: هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله... هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله... ‏
‏‏ در شعر، سرود، ادبیات داستانی و نوشته‌های دیگر هم فرهنگ عاشورا و جبهه چنان با هم پیوند و گره خورده بود که گویی یک هیئت و حقیقت را ترسیم و معرفی می‌کردند، ‏به گونه‌ای که در هیچ لحظه‌ای از تاریخ ادبیات ما، کربلا و عاشورا با تمام ابعاد و اضلاع خویش اینگونه در شعر حضور و تجلی نیافته است. البته اشعار رایج در دوران دفاع مقدس مثل اشعار عاشورایی تنها به سوگ نمی‌پرداختند، بلکه دو عنصر حماسه و پیام را هم در خود داشتند.
‏در سراسر دفاع مقدس همه جا بوی عاشورا بود و نام کربلا، فرماندهان در شب عملیات از آخرین شب کربلا یاد می‌کردند. آنجا که امام حسین (ع) چراغ‌ها را خاموش کردند و یاران را در رفتن یا ماندن مختار کردند، فرماندهان دفاع مقدس نیز در شب‌های عملیات فریاد می‌زدند: بچه‌ها! ما یک بار امام حسین (ع) را در کربلا تنها گذاشتیم و ۱۴ قرن تحقیر، تازیانه، توهین و شکنجه چشیدیم. مبادا هرگز این بار حسین (ع) را تنها بگذاریم. ‏‏‏

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار