شرارت و حملات وحشیانه رژیم تروریستی صهیونیستی علیه مردم مظلوم اردوگاه جنین در فلسطین اشغالی در هفته گذشته، مهر تأییدی بر صحیح بودن پیشبینی اهداف سفر بایدن به منطقه است. قبل از سفر بایدن به منطقه غرب آسیا، پیشبینی کرده بودیم که بایدن با سلسلهای از اهداف امنیتی، اقتصادی و سیاسی به منطقه سفر میکند و یکی از اهداف او از این سفر، تأمین امنیت رژیم صهیونیستی از طریق سرکوب مقاومت اسلامی فلسطین با پول و سرمایه کشورهای عربی خواهد بود. مواضع بایدن در اجلاس جده (بعداز سفر به سرزمینهای اشغالی) از قبیل «ما در کنار شما هستیم و اجازه نمیدهیم منطقه به دست چین و روسیه یا ایران بیفتد»، آشکارا نشان میداد که امریکا برای استمرار حضور خود در منطقه برنامه ریزی کرده و حضور خود را در منطقه به تنشافزایی، بیثباتی و قربانی کردن مردم مظلوم فلسطین گره زده است و حملات ددمنشانه اشغالگران صهیونیست با چراغ سبز و حمایت علنی امریکا و حمایت مالی و سیاسی پشت پرده سران خودفروخته و مزدور دولتهای عربی حاضر در اجلاس جده صورت گرفته است.
بایدن در سفر منطقهای خود به هیچیک از اهداف آشکار و ظاهری خود نظیر «راضی کردن اعضای عرب اوپک برای افزایش تولید نفت»، «تشکیل ناتوی عربی»، «کمک به تسریع عادیسازی روابط رژیم سعودی حاکم بر حجاز با رژیم صهیونیستی»، «ایجاد اجماع منطقهای علیه ایران»، «مقابله با افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه»، «پیشگیری از نزدیک شدن کشورهای عربی بهویژه رژیم سعودی به چین در طرح راه ابریشم دریایی»، «ایجاد دست برتر نسبت به ایران در میدان مذاکرات برجامی در وین» و «پیروزی بر جمهوریخواهان در انتخابات پیشرو» دست پیدا نکرد، اما ظاهراً موفق با انجام هماهنگیهای لازم برای یورش به کرانه باختری رود اردن و اردوگاه جنین شده و سفر نانسی پلوسی به تایوان نیز بهعنوان قطعهای از پازل بازی منطقهای دموکراتها و هیئت حاکمه امریکا برای غلبه بر مشکلات خود در منطقه غرب آسیا و ترمیم شکستهای پی در پی قابل بررسی و ارزیابی است.
از سوی دیگر تجربه ثابت کرده که رژیم صهیونیستی همواره در شرایط بحرانی یا مواقعی که نیاز به یک امتیاز و دستاورد در برابر افکار عمومی شهرکنشینان اسرائیلی داشته، تجاوز جدیدی علیه فلسطینیان را آغاز کرده است. درحال حاضر نیز صهیونیستها در نتیجه بنبست سیاسی این رژیم و انتخابات جدید در کنست، نیاز به دستاوردی هرچند نمایشی دارند. از طرف دیگر رژیم صهیونیستی در پرونده مناقشه مرزی با لبنان نیز شرایط مطلوبی نداشته و حزبالله علناً این رژیم را تهدید به گزینه نظامی کرده است. حملات رژیم صهیونیستی به کرانه باختری رود اردن، با توجه به اوضاع منطقه و شرایط حاکم بر هیئت حاکمه اشغالگران صهیونیست، ناشی از ترس، ضعف و استیصال صهیونیستها بوده و نوعی فرار به جلو تلقی میگردد. رژیم صهیونیستی که خود را در محاصره محور مقاومت در منطقه میبیند و هر لحظه حلقه محاصره محور مقاومت را تنگتر دیده و نظاره گر مرگ تدریجی خویش است، از باب الغریق یتشبث بکل حشیش: «کسی که در حال غرق شدن است اگر یک چوب کبریت هم روی آب ببیند به امید نجات، تلاش میکند آن را بگیرد» چاره را در توحش و ددمنشی دیده و جنین را با بیش از ۱۶ تن بمب مورد حمله قرار داده و دهها فلسطینی را شهید و زخمی کرد.
جنایت وحشیانه صهیونیستها در حالی علیه مردم مظلوم و محاصره شده فلسطین صورت گرفته که این رژیم در بدترین شرایط ممکن در تاریخ اشغالگری به سر میبرد و با بیثباتی و بنبست سیاسی دست و پنجه نرم کرده و با بحرانهای متعدد و گسترده سیاسی در داخل سرزمینهای اشغالی روبهرو است. علاوه بر آن اوضاع امنیتی این رژیم سفاک و تروریست نیز بسیار وخیم گزارش شده و خود را در محاصره محور مقاومت در جغرافیای فلسطین از جمله در قدس، کرانه باختری و نوار غزه میبیند و طبیعی است که در چنین شرایطی با هدف «برون سپاری بحرانهای داخلی که با آن روبهرو است»، «سنجش میزان آمادگی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین»، «برآورد لازم از توان و آمادگی رزمی یگانهای تحت امر»، «حفظ و ارتقای روحیه آسیب دیده نظامیان صهیونیست ناشی از بروز تنش سیاسی با روسیه»، «قدرت نمایی و ضربه شست نشان دادن به مقاومت لبنان»، «سنجش میزان آمادگی و عکس العمل محور مقاومت»، «سنجش میران همراهی کشورهای منطقه با مقاومت اسلامی فلسطین»، «مدیریت و اقناع افکار عمومی جهانی مبنی بر تسلط این رژیم بر فلسطین» و... دست به چنین اقداماتی بزند. هم اینک رژیم صهیونیستی با انبوهی از مشکلات، آسیبها، فشارها و تهدیدات «داخلی»، «فلسطینی/اسرائیلی»، «محور مقاومت»، «منطقه ای» و «بینالمللی» نظیر «بی ثباتی سیاسی داخلی رژیم»، «مطالبه رو به افزایش صهیونیستهای ساکن در فلسطین برای کاهش تهدیدها»، «الزامات انتخاباتی»، «ضرورت تداوم استراتژی چمن زنی با هدف کاهش داراییهای استراتژیک انسانی، تجهیزاتی و تسلیحاتی گروههای مقاومت»، «افزایش سریع توان عملیاتی و نظامی مقاومت فلسطین»، «ناتوانی در تحمیل اراده خود به مقاومت لبنان»، «سرعت گرفت تضعیف جایگاه این رژیم در نظام بینالمللی» و... روبهرو است و اکثر کارشناسان و تحلیل گران در جهان، توحش صهیونیستها را «تلاش برای بقا» ارزیابی کرده و معتقدند ماجراجویی این رژیم امر جدیدی نبوده و مانند دفعات پیشین افشای ضعف و ناتوانی بیشتر صهیونیستها را در پی خواهد داشت، لیکن از آنجا که قربانیان این ماجراجویی مردم مظلوم فلسطین هستند، جهان اسلام باید به دنبال ایجاد وحدت (دولتی و مردمی) و اتخاذ راهبرد مقاومت فراگیر و فعال به منظور کاهش تهدیدات این رژیم باشند.