کد خبر: 1091928
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۰
اعتبار دانسته‌هاي ما از كجا مي‌آيد؟
چرا معرفت‌شناسی اهمیت دارد؟ جواب این پرسش می‌تواند خیلی ساده باشد، چون انسان‌ها خطاپذیرند، یعنی در مسیر اندیشیدن ممکن است مرتکب خطا شوند. به این ترتیب، ما با مخلوطی از باور‌های درست و غلط روبه‌رو می‌شویم که اگر متر و معیاری نداشته باشیم، نمی‌توانیم میان آن‌ها تفاوتی قائل شویم. «نیت شف» در این یادداشت، مسئله‌ای پایه‌ای و مهم را به بحث می‌گذارد؛ اعتبار دانسته‌های‌مان از کجا می‌آید؟
تلخیص: سیمین جم

چرا معرفت‌شناسی اهمیت دارد؟ جواب این پرسش می‌تواند خیلی ساده باشد، چون انسان‌ها خطاپذیرند، یعنی در مسیر اندیشیدن ممکن است مرتکب خطا شوند. به این ترتیب، ما با مخلوطی از باور‌های درست و غلط روبه‌رو می‌شویم که اگر متر و معیاری نداشته باشیم، نمی‌توانیم میان آن‌ها تفاوتی قائل شویم. «نیت شف» در این یادداشت، مسئله‌ای پایه‌ای و مهم را به بحث می‌گذارد؛ اعتبار دانسته‌های‌مان از کجا می‌آید؟
خورشید فقط یک لامپ بزرگ است!‌
نمی‌توان عامدانه در اشتباه بود. برای فهم این مطلب بیایید یکی از ترفند‌های فلسفی‌ای را امتحان کنید که در میهمانی‌ها برای سرگرمی از آن استفاده می‌کنیم. همین حالا چیزی را که فکر می‌کنید کاذب است باور کنید. برای مثال، اینکه خورشید فقط یک لامپ بزرگ است. وانمود نکنید که به آن باور دارید، واقعاً آن را باور کنید. طوری به آن مطمئن باشید که حاضر باشید مبلغ قابل‌توجهی روی صدق آن شرط ببندید. هر وقت این کار را انجام می‌دهم، احساس می‌کنم در بن‌بست شناختی مضحکی گیر افتاده‌ام، گویی انزجاری جدایی‌ناپذیر ملازم باورکردن اجباری است، خصوصاً باورکردن چیزی که می‌دانم نادرست است. متأسفانه این وضعیت به آن معنا نیست که تنها چیز‌های صادق را باور می‌کنیم. اگر یادگیری و تفکر همین‌قدر ساده بود که تصمیم بگیریم صرفاً به حقایق اجازه دهیم وارد ذهن‌مان شوند، دیگر هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کردیم، اما هنوز مدام دچا ر خطا می‌شویم. همه ما می‌توانیم مواردی را به خاطر بیاوریم که دچار خطا شده‌ایم و همه ما توهمات ادراکی، تصورات مبهم و تصاویری از صحنه‌های غیرممکن را داریم که نشان می‌دهد چیز‌ها همواره آن‌طور که به نظر می‌رسند، نیستند. با چنین سابقه‌ای، فکر کردن به اینکه چرا افکار ما گاهی به خطا می‌روند و گاهی درست از آب درمی‌آیند، معقول است. معرفت‌شناسی که به مطالعه فلسفی معرفت، باور، و شواهد می‌پردازد، از این نقطه، یعنی خطاپذیری ما، آغاز می‌شود. از این مبدأ، راه‌های متعددی پیش روی معرفت‌شناسی قرار می‌گیرد. همچنین انواع مختلفی از پرسش‌ها قابل طرح هستند که ما را به پیمودن این راه‌ها سوق می‌دهند.

مشاجره
درون‌گرایی/برون‌گرایی
برای مثال، می‌توانیم به پرسش از ماهیت خود فکرکردن بپردازیم. آیا فکر کردن عبارت از شکل‌دادن و بازشکل‌دادن به باورهاست یا اینکه کاملاً چیز دیگری است؟ مسیر دیگر این است که بپرسیم درباره شکل‌دادن به باور‌ها چه چیزی «موفقیت» و «درست‌بودن» محسوب می‌شود. این راه دوم به چیزی می‌پردازد که معرفت‌شناسان آن را «توجیه» می‌نامند. از آنجا که اندیشه‌های صادق با تلألؤ ویژه‌ای که بگوید آن اندیشه‌ها صادقند همراه نیستند، نمی‌توان از صدق به عنوان نشانه‌ای برای باور‌های ارزشمندی که به درستی شکل یافته‌اند استفاده کرد. در عوض، می‌توان به دنبال چیز دیگری گشت که باور‌ها و عقاید سره و ناسره را از یکدیگر جدا کند؛ چیزی که برخی باور‌ها را موجه می‌سازد و بعضی دیگر را موجه نمی‌سازد و توضیح می‌دهد چرا برخی باور‌ها و عقاید معتبر است و برخی دیگر نامعتبرند.
در واقع برای بسیاری از معرفت‌شناسان پرسش از چیستی توجیه و اعتبار پرسش بزرگی است، اما در ادامه راه، مسیر باریک شده و پرسشی تازه درباره نقشی که توجیه در فهم امور بازی می‌کند، سر برمی‌آورد. در حالی که فیلتر «فقط حقایق» نمی‌تواند مشکل اجتناب از خطا و رسیدن به صدق را حل کند، آیا اعتبار یک اندیشه نیازمند آن است که در نظر ما به شکلی آشکار باشد که صدق نمی‌تواند آن‌طور آشکار باشد؟ یا تنها کافی است که اعتقادات ما معتبر باشند، نه چیزی بیشتر؟ این پرسش‌ها به مشاجره‌ای در معرفت‌شناسی ختم می‌شوند که به نحوی ترسناک مشاجره درون‌گرایی/برون‌گرایی نامگذاری شده است. اجازه ندهید پسوند «گرایی» شما را بترساند. آن طور که خواهیم دید، پرسش‌های آکادمیک در باب توجیه منجر به پرسش‌های عمیق‌تری راجع به موضوع اصلی معرفت‌شناسی می‌شوند.

در جست‌وجوی گواهی اصالت
برای باورهای‌مان
وقتی به دنبال چیز مهمی می‌گردیم، معمولاً به عنوان سر نخ به چیز دیگری تکیه می‌کنیم تا به ما وجود یا نبود آن چیز مهم را نشان دهد (چیزی مانند گواهی اصالت)، در مورد باورها، افکار و عقاید نیز وضع از همین قرار است. زندگی انسانی عبارت است از غوطه‌خوردن در اقیانوسی از اطلاعات که از مجاری مختلف به دست ما می‌رسند: از طریق حواس، حافظه و ارتباطات اجتماعی. آنچه چیزی را شایسته باورکردن می‌سازد (آنچه یک باور را به باوری معتبر یا موجه تبدیل می‌کند) باید چیز دیگری باشد، اما اگر باور‌ها «گواهی اصالت» خود را لازم دارند، این گواهی چه می‌تواند باشد؟ به عبارتی، توجیه چگونه کار می‌کند؟
تصور کنید که شما به خرید کلاه یادگاری علاقه‌مندید. اگر فرد متخصصی کلاه را بررسی کرده، برایش گواهی اصالت صادر کند و کلاه را بخرید، شما امضایی را می‌خرید که اصالتش گواهی شده است، اما برای اینکه خریدی مسئولانه انجام داده باشید، برای اینکه این خرید موجه باشد، گواهی اصالت چگونه باید در تصمیم‌گیری شما ایفای نقش کند؟
یکی از مکاتب فکری می‌گوید: شما نمی‌توانید خرید مسئولانه‌ای انجام دهید، مگر اینکه نخست از گواهی اصالت باخبر باشید. این دیدگاه پرسش‌هایی را پیش می‌کشد. چگونه و از چه چیزی باید باخبر بود؟ چه کسی خود گواهی‌دهندگان را اعتبارسنجی می‌کند؟ آیا گواهی‌ها به اندازه خود امضا در معرض جعل قرار ندارند؟ تمام این‌ها دغدغه‌های بجایی هستند، اما اساس این ایده (نیاز به گواهی) به قدر کافی روشن است. اگر شما نمی‌توانید تفاوت خطوط جعلی را تشخیص دهید، طبیعی است که از کسی بخواهید این کار را برای‌تان انجام دهد. مگر نه اینکه ما، درست به این خاطر که اصالت امضا برای‌مان روشن نیست، به دنبال نشانه‌ای روشن‌تر از اعتبار هستیم؟ اگر نتوانید برگه گواهی را بالا بگیرید و بگویید «به این دلیل می‌دانم که این معامله درست است»، دیگر گواهی به چه دردی می‌خورد؟
مکتب فکری دیگری می‌گوید، برای اینکه در خرید کلاه مرتکب خطا نشده باشید، اصلاً نیازی نیست که از گواهی باخبر باشید. در حالی که می‌توانید زیرچشمی نگاهی به برگه گواهی بیندازید، مجبور نیستید چنین کاری انجام دهید تا بتوانید کلاه را بخرید. گواهی نقش مدرکی را بازی می‌کند که می‌گوید فردی متخصص امضا را اصیل تشخیص داده و تا زمانی که مدرک چنین تشخیصی وجود دارد، می‌توانید بدون نگرانی کلاه را بخرید. زمانی که اصالت تأیید شد، شرایط برای شما آماده است که خریدی مسئولانه انجام دهید. مگر کار متخصصان تشخیص اصالت همین نیست؟

گواهی اصالت در کشاکش
درون‌گرایی و برون‌گرایی
این مکاتب فکری بر سر اینکه گواهی اصالت چگونه در تصمیم‌گیری شما ایفای نقش می‌کند، اختلاف‌نظر دارند. از آنجا که مکتب نخست می‌گوید گواهی باید از منظر شما، به عنوان خریدار، درونی باشد، می‌توان آن را «درون‌گرایی» نامید. مکتب دوم می‌گوید که گواهی تنها باید به شیوه‌ای مناسب برای کالا صادر شده باشد، به همین خاطر می‌توان آن را «برون‌گرایی» خواند. خریدار حقیقتاً نیازی ندارد که گواهی را ببیند یا بررسی کند. اختلاف میان این دو مکتب مشابه جدال واقعی معرفت‌شناسان درباره ماهیت توجیه است. پرسش بزرگ‌تری وجود دارد در باب اینکه چه چیزی باور‌های ما را توجیه می‌کند؟ و پرسش مشخص‌تری وجود دارد در باب اینکه چگونه توجیه در زندگی فردی متفکر و پرسشگر ایفای نقش می‌کند؟ از نظر معرفت‌شناسان قائل به درون‌گرایی، باور‌های ما موجه نیستند، مگر اینکه توجیه‌گر آن‌ها به نوعی توسط ما شناسایی شود. برون‌گرایان منکر این شرط هستند. آن‌ها معتقدند می‌توان باور موجه داشت، حتی اگر نتوان بررسی کرد که چه چیزی آن باور را معتبر می‌سازد.
آیا این بحث بحثی آکادمیک است؟ مطمئناً چنین است، اما فکر نمی‌کنم صرفاً بحثی آکادمیک باشد. آنچه درکش برای همگان میسر است، فهم‌های متعارضی از خودمان به عنوان موجوداتی صاحب معرفت و پرسشگر است و اینکه در نظریه شناخت کدام درک تقدم دارد. وقتی درباره قوای شناختی خطاپذیر خودمان پرسش‌های دشواری می‌پرسیم، از کجا باید آغاز کنیم؟ تصویر بنیادین ما چیست؟

تأمل وسیله‌ای است
برای توجیه باورهای‌مان
هر دیدگاه درون‌گرایانه‌ای، حتی ضعیف‌ترین آنها، معتقد است توجیه باید از منظر خود شخص دسترس‌پذیر باشد. توجیه همواره از درون نشئت می‌گیرد، اما دسترس‌پذیری چیست؟ معمولاً تصور بر این است که دسترس‌پذیری چیزی است که در پشت میز نیز می‌تواند محقق شود، یعنی از طریق تأمل در اندیشه‌های‌مان، به نحوی که اگر در باور به چیزی موجه هستیم، بتوانیم آن توجیه را در همین زمان و مکان، از طریق نگاه به درون خودمان بیابیم. تأمل وسیله‌ای است برای توجیه باورهای‌مان. این مطلب بار عظیمی را بر دوش تأمل شخصی قرار می‌دهد.

اعتمادگرایی مبنای برون‌گرایی است
از طریق اعتمادگرایی بود که برون‌گرایی در عرصه معرفت‌شناسی شناخته شد. اعتمادگرایی دیدگاهی است که می‌گوید باور‌ها زمانی موجهند که از طریق فرایندی قابل‌اعتماد تولید شده باشند. به سختی می‌توان از جذابیت این دیدگاه چشم‌پوشی کرد. مطمئناً گاهی اتکای ما به آن‌ها ختم به اشتباه می‌شود (یک بار با ۵/۱ ساعت تأخیر به سمینار تحصیلات تکمیلی رفتم، در حالی که فکر می‌کردم زود رسیده‌ام)، اما فراوانی موفقیت این فرایند‌ها آنقدر است که حتی وقتی باور‌های غلط به ما می‌دهند، هنوز آن باور‌ها موجه باشند. یک فرایند شناختی قابل‌اعتماد مانند یک هواشناس خوب است. می‌توانیم به حرف چنین هواشناسی اعتماد کنیم، حتی وقتی در سوابقش چند اشتباه وجود داشته باشد.

وقتی برای دانستن تلاش می‌کنیم
درون‌گرایان معتقدند به رغم پایان متفاوت دو داستان، می‌توان خطری مشترک را در هر دو دید. در هر دو مورد، شما بر اساس زمینه مشترکی فکر کرده و تصمیم گرفته‌اید تا جایی که می‌توان گفت در هر دو داستان همه‌چیز «از درون» یکسان است. در داستانی که پایانی ناخوشایند دارد، امضا جعلی است، اما جعلی‌بودن امضا تفاوتی در مسئولیت شما هنگام خرید ایجاد نمی‌کند، زیرا تصمیم شما بر اساس منبعی معتبر گرفته شده است. اگر شما در داستان خوشایند تصمیم درستی گرفته‌اید، در نسخه ناخوشایند نیز تصمیم درستی اتخاذ کرده‌اید.
هنگامی که پرسش‌ها در باب خطاپذیری خودمان، به عنوان صاحبان معرفت را چارچوب‌بندی می‌کنیم، باید بپرسیم «دقیقاً خطاپذیری نسبت به چه چیزی؟». اما جدال درون‌گرایی/برون‌گرایی، آنچنان که نوعاً مطرح می‌شود، از نقطه‌ای پایین‌تر از این آغاز می‌شود، گویی آنچه هنگام پرسیدن «آیا باید این را درست فرض کنیم؟» انجام می‌دهیم، از قبل، توضیحی رضایتبخش دریافت کرده است.
نزاع درون‌گرایی/برون‌گرایی می‌تواند موضوعاتی عمیق‌تر و گزینه‌هایی نویدبخش‌تر را از نظر پنهان کند. منظورم این نیست که پرسش «آیا توجیه امری درونی است؟» نادرست یا نابجاست بلکه این پرسش گزینه‌های ما را در نقطه‌ای که فضای منطقی احتمالات باید کاملاً گشوده بماند، محدود می‌کند. گذشته از همه اینها، بنا بر درون‌گرایی و برون‌گرایی، صاحب معرفت چیست؟ صاحب معرفت، صاحب باور است که به دنیایی از پیش موجود، از طریق شکل‌دادن به عقایدی در مقیاس جمله واکنش نشان می‌دهد.
اجازه دهید به مسیری که آمدیم نگاهی بیندازیم. از پرسیدن درباره توجیه و اینکه آیا امری درونی است، چیز‌هایی آموختیم. دیدیم که چگونه فهم‌های مختلف از توجیه می‌تواند به نظریه‌های مختلف، در باب اینکه صاحبان معرفت چه هستند، شکل دهد. ما فرصت این را داریم که مسیری را که در ابتدا به آن توجه کردیم دنبال و پرسش‌های بیشتری را کشف کنیم. با تأمل درباره آنچه در گذشته انجام داده‌ایم، درباره موفقیت‌ها و شکست‌های‌مان، می‌توانیم بپرسیم «پرسیدن چیست؟ وقتی برای دانستن تلاش می‌کنیم، چه کاری انجام می‌دهیم؟»
* نقل و تلخیص از: وب‌سایت ترجمان/ نوشته: نیت شف. ترجمه: محمدعلی میرباقری مرجع: aeon

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار