کد خبر: 1090675
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۰
دفاع تمام‌قد از اشتباه نشانه قدرت و اعتماد‌به‌نفس نیست
چرا بعضی آدم‌ها، حتی وقتی معلوم است مقصرند، عذرخواهی نمی‌کنند؟ بسیاری از ما دفاع تمام‌قد این‌گونه افراد از اشتباهات‌شان را نشانه قدرت و اعتماد‌به‌نفس آن‌ها می‌دانیم، اما واقعیت چیز دیگری است. قبول اشتباه به برداشت ما از خودمان آسیب می‌زند و کسانی که از عذرخواهی گریزانند، آنقدر تصویر ناپایداری از خود در ذهن دارند که می‌ترسند ضربه ناشی از قبول اشتباه آن‌ها را به کلی از پا دربیاورد. در مواجهه با اینگونه افراد چه باید کرد؟

چرا بعضی آدم‌ها، حتی وقتی معلوم است مقصرند، عذرخواهی نمی‌کنند؟ بسیاری از ما دفاع تمام‌قد این‌گونه افراد از اشتباهات‌شان را نشانه قدرت و اعتماد‌به‌نفس آن‌ها می‌دانیم، اما واقعیت چیز دیگری است. قبول اشتباه به برداشت ما از خودمان آسیب می‌زند و کسانی که از عذرخواهی گریزانند، آنقدر تصویر ناپایداری از خود در ذهن دارند که می‌ترسند ضربه ناشی از قبول اشتباه آن‌ها را به کلی از پا دربیاورد. در مواجهه با اینگونه افراد چه باید کرد؟
چرا بعضی آدم‌های زندگی‌شان، حتی وقتی معلوم است مقصرند، نمی‌توانند عذرخواهی کنند؟ آیا آن‌ها صرفاً لجباز هستند؟ یا چیزی در روان‌شان مانع از این می‌شود که بتوانند مسئولیت کارهای‌شان را بپذیرند و خیلی ساده اظهار پشیمانی کنند؟
بیایید تعارف را کنار بگذاریم، حتی باوجدان‌ترین آدم‌های اطراف‌مان نیز گاهی عذرخواهی نمی‌کنند. این شرایط معمولاً به یکی از این دو دلیل اتفاق می‌افتد:
۱. به قدر کافی برای طرف مقابل یا رابطه اهمیت قائل نیستیم تا دشواری ناشی از اعتراف به اشتباه‌مان را به جان بخریم و به خاطرش عذرخواهی کنیم.
۲. فکر می‌کنیم پوزش‌مان اهمیتی ندارد.
آدم‌هایی که قادر به عذرخواهی نیستند، اغلب آنچنان به شدت احساس کم‌ارزشی می‌کنند که ایگو (خود)‌های شکننده‌شان نمی‌تواند ضربه ناشی از پذیرش اینکه اشتباه کرده‌اند را هضم کند، پس سازوکار دفاعی‌شان، گاهی به طور ناخودآگاه، وارد عمل می‌شود و شاید تقصیر را گردن عوامل بیرونی بیندازند یا حتی واقعیت‌های بدیهی را زیر سؤال ببرند تا از تهدید اینکه با عذرخواهی خودشان را کوچک کنند، بگریزند. آدم‌هایی که اهل عذرخواهی نیستند با مقصردانستن شرایط، انکار حقایق یا حمله به طرف مقابل یا افراد دیگر، بیش از پیش به اشتباه‌شان می‌چسبند و به این ترتیب می‌توانند به جای حس بی‌ارزشی، احساس توانمندی کنند.
متأسفانه خیلی‌های‌مان به اشتباه حالت دفاعی ناشی از شکنندگی این آدم‌ها را نشانه‌ای از قدرت روانی تعبیر می‌کنیم. دلیلش این است که آن‌ها در ظاهر افراد سرسختی به چشم می‌آیند که حاضر نیستند پا پس بکشند، اما این پاپس‌نکشیدن اتفاقاً به دلیل ضعف آنهاست نه قدرت‌شان.
از منظر روانشناختی تصدیق اینکه حق با ما نیست، از نظر هیجانی ناراحت‌کننده و برای تصویری که از خودمان داریم، دردآور است. برای قبول مسئولیت و عذرخواهی، عزت‌نفس‌مان باید به قدر کافی قوی باشد تا بتوانیم این ناراحتی را بپذیریم. در واقع، اگر عزت نفس‌مان به حد کافی قوی و تثبیت‌شده باشد، می‌توانیم ضربه موقتی که با چنین تصدیقی همراه است، تحمل کنیم، بدون اینکه دیوار‌های پیرامون ایگوی‌مان به لرزه بیفتند.
اما اگر عزت نفس‌مان در ظاهر بالا ولی در حقیقت شکننده باشد، آن ضربه می‌تواند به دیوار‌های دفاعی‌مان رخنه و ضربه مستقیمی به ایگوی‌مان وارد کند، البته به عنوان یک قاعده تجربی روانشناختی، هر چه سازوکار‌های دفاعی فرد سفت‌وسخت‌تر باشند، ایگویی که دارد از آن حفاظت می‌کند، شکننده‌تر است.
اغلب هنگام مواجهه با کسی که عادت به عذرخواهی ندارد، مرتکب این اشتباه می‌شویم که از کوره درمی‌رویم (بدون شک، به دلیلی موجه) و سعی می‌کنیم در بحث‌مان با او برنده شویم (چون حق با ماست!). اما واقعیت غم‌انگیز و مأیوس‌کننده این است که هرگز نمی‌توانیم برنده شویم، حتی اگر اثبات کنیم که این افراد در واقعیت‌های محض و بحث‌ناپذیر اشتباه می‌کنند، آن‌ها یا همان واقعیت‌های بحث‌ناپذیر را انکار می‌کنند یا با گفتن چیزی مثل اینکه «چرا همیشه قضیه را دشوار و ناخوشایند می‌کنی» گزینه حمله شخصی را انتخاب می‌کنند.
در چنین موقعیت‌هایی، بهترین کار این است که تا حد ممکن با آرامش و استدلال حرف‌مان را بزنیم و بعد وقتی بحث غیرسازنده می‌شود، از آن بیرون بیاییم، مثل وقتی که این اشخاص واقعیت‌ها را زیر سؤال می‌برند، بهانه‌ای مضحک می‌تراشند یا سراغ مطالب بی‌اهمیت می‌روند. وقتی آرام بگیرند و دیگر حس نکنند که تحت حمله هستند، بعد می‌توانیم دنبال نشانه‌هایی از پشیمانی بگردیم. آیا آن‌ها زیادی با ما مهربان یا نگران‌مان هستند؟ این روش ناخودآگاه‌شان برای این است که رابطه‌شان را با ما به نحوی درست کنند که برای تصویرشان از خودشان تهدید‌آمیز نباشد. در واقع آن‌ها برای اینکه احساس بدی را که نسبت به خود پیدا کرده‌اند برطرف کنند، برای‌مان سنگ تمام می‌گذارند. خب، پس در رابطه با آدم‌هایی در زندگی‌تان که اهل عذرخواهی نیستند چه کاری از دست‌تان برمی‌آید؟ به ویژه اگر عضوی از خانواده، همکار یا دوست‌تان باشند؟ خب، اگر افرادی نیستند که مرتب با آن‌ها تعامل دارید، می‌توانید به این فکر کنید که تماس‌تان را با آن‌ها به حداقل برسانید، اما گر خویشاوندان نزدیکی هستند، می‌توانید سعی کنید با آن‌ها به نقطه‌ای مشترک برسید. بهترین راه برای انجام این کار، درک رفتار آزاردهنده آنهاست و درک اینکه این افراد صرفاً از نظر روانی قادر به عذرخواهی نیستند. به علاوه، باید بدانیم قرار نیست آن‌ها تغییر کنند. تمرین پذیرش می‌تواند کمک‌تان کند از بحث با آن‌ها بیرون بیایید و برای اینکه احساس سرخوردگی، خشم و رنجش‌تان را محدود کنید، مفید است. به این ترتیب اگر آدمی که اهل عذرخواهی نیست، در تماس نزدیک با شماست، می‌توانید سراغ استفاده از همدلی و شفقت‌تان بروید. به خودتان یادآوری کنید که زیر این ظاهر بیرونی که بسیار کله‌شق به نظر می‌رسد، آن‌ها به شدت آسیب‌پذیرند.
جان کلام این است، همگی لحظاتی را تجربه می‌کنیم که حاضر به تصدیق اشتباه‌مان نیستیم، اما وقتی شخصی هرگز مسئولیت اشتباهش را قبول نمی‌کند و عادت به عذرخواهی ندارد، نشانه این است که او فردی با ایگوی شکننده است و خود را ضعیف می‌پندارد.
* نقل و تلخیص از: وب‌سایت ترجمان/ نوشته: گای وینچ/ ترجمه: میترا دانشور/مرجع: TED

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار