سوم خرداد 1361 در حالی که خرمشهر هنوز به صورت کامل پاکسازی نشده بود و تکتیراندازان دشمن در اینسو و آنسو کمین کرده بودند، ناگهان صدای اذان از سمت مسجد جامع خرمشهر بلند شد. این اذان در حالی تلاوت میشد که هنوز وقت نماز ظهر فرا نرسیده بود. مؤذن این اذان بیموقع، اما تاریخی و سرنوشتساز کسی نبود جز «علی گروسی» رزمندهای از روستاهای اطراف کرج که مثل دیگر همرزمانش به شوق آزادی خرمشهر خود را به داخل شهر و مسجد جامع رسانده بود.
وقتی علی اذان گفت، دشمن همچنان در اینسو و آنسوی شهر حضور داشت و ناامیدانه مقاومت میکرد، اما بسیاری از سربازان بعثی با شنیدن صدای اذانی که از حنجره یک رزمنده ایرانی خارج میشد، به واقع دریافتند که مقاومت فایدهای ندارد و طبق روایاتی که شاهدان عینی گفتند، صدها نفر از نیروهای دشمن بعد از اذان شهید گروسی خود را تسلیم کردند.
علی گروسی، متولد سال 1341 در مردآباد کرج، زمان آزادسازی خرمشهر 20 ساله بود. او همراه با حجتالاسلام جنتی که اولین نماز جماعت ظهر را در مسجد جامع خرمشهر برپا کرد، هر دو از نیروهای خطشکن و اهل شهر کرج بودند که زودتر از دیگران خود را به مسجد جامع خرمشهر رساندند.
این دو که شاید آن زمان نمیدانستند چه اتفاق تاریخی را رقم میزنند، هر دو بعدها به شهادت رسیدند. علی گروسی غیر از آزادسازی خرمشهر در عملیات دیگر هم حضور یافته بود، عاقبت هفتم فروردینماه 1365 در تعاقب عملیات والفجر8 در سن 23 سالگی بر اثر اصابت ترکش در فاو به شهادت رسید و پیکرش در گلزار شهدای بیبیسکینه دفن شد. حجتالاسلام رمضان جنتی نیز بعد از پایان دفاع مقدس به دلیل جراحات باقیمانده از جنگ تحمیلی، آسمانی شد و به دوستش علی گروسی و دیگر همرزمان شهیدش پیوست.
شهید گروسی در بخشی از وصیتنامه خود مینویسد: ای امام زمان تو شاهد باش و ببین، و ای تاریخ این ایثارگریهای خالصانه را در تاریخ ثبت کن و بدان و بازگو کن که اینها امروز برای خاک و قدرت و ریاست نمیجنگند، بلکه امروز به اسلام عزیز توسط دشمنان تجاوز شده و اینها از اسلام و هدف و مقصود اینها تنها رضای خداست و تنها گناه ما این است که حرف حق میگوییم و از اسلام حمایت و دفاع میکنیم.