رفق و مدارا در تربیت از اصول مهم تربیت در اسلام است. در سیره تربیتى پیشوایان دینى (ع) رفق و مدارا با تربیتآموزان از جایگاه والایى برخوردار میباشد تا جایی که پیامبر گرامى اسلام (ص) در موارد متعددى به این موضوع اشاره کرده که وى از جانب خداوند موظف و مأمور است با مردم به رفق و مدارا رفتار کند. محمد داودی در مقالهای که با عنوان «رفق و مداراى تربیتى در سیره معصومین (ع)» در نشریه حوزه و دانشگاه منتشر و پورتال جامع علوم انسانی آن را بازنشر کرده، به ابعاد متعدد این رویکرد تربیتی پرداخته است. ما در اینجا گزیدهای از این مقاله پژوهشی مشروح را آوردهایم.
رفق چنانکه در کتب لغت آمده در چهار معنا به کار مىرود:۱) کارى را خوب انجام دادن در مقابل بد انجام دادن کار. ۲) نرمخویى در مقابل تندخویى و شدت عمل. ۳) میانهروى و اعتدال در انجام کار. ۴) محکمکارى و دقت در انجام کار. مدارا نیز در لغت به معناى ملاطفت و نرمى و ملایمت و احتیاط کردن آمده است.
این دو واژه، بر اساس آنچه در زبان عربى و فارسى از آن اراده مىشود، در زمینه تعلیم و تربیت به این معنا به کار مىرود که مربى با متربیان به گونهاى رفتار کند که به زیبایى و آسانى، آنان را به سوى اهداف تربیتى مورد نظر هدایت کند. اگر مربى چنین عمل کند، گفته مىشود که با تربیتآموزان خود به رفق و مدارا رفتار کرده است. در روایتى پیامبر (ص) خطاب به حضرت على (ع) مىفرماید: «یا على! این دین، دین استوار و محکمى است، از این رو با رفق و نرمى در آن سیر کن و عبادت خداوند را براى خودت ناخوشایند مکن که زیادهرو و افراطکار نه مرکب خود را سالم باقى مىگذارد و نه راه را طى مىکند.» (الکافى، ج ۲، ص ۸۷)
این روایت به روشنى بیان مىکند که عدمرفق در جایى که رفق و مدارا لازم است، علاوه بر آنکه موجب شکست فرد در رسیدن به اهداف خود مىشود، وسیله و ابزار وى براى رسیدن به هدف را نیز از میان مىبرد.
پیشوایان دینى (ع) هنگامى که مىخواستند احکام و شرایع را به مردم آموزش دهند، به اندازه فهمشان با آنان سخن مىگفتند و مسائل دینى را به گونهاى که آنان به آسانى دریابند، بیان مىکردند. خداوند در قرآن مىفرماید: «ما هیچ رسولى را جز به زبان قوم خود نفرستادیم تا براى آنان [حقایق را]تبیین کند.» (ابراهیم، آیه ۴)
پیامبر گرامى اسلام (ص) نیز مىفرماید: «به ما پیامبران دستور داده شده است با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوییم» (بحارالانوار، ج ۱، ص ۸۵)
از امام صادق (ع) نیز نقل شده است: رسول خدا (ص) هیچگاه با مردم به [حسب]کنه و باطن عقل خویش سخن نگفت. (علامه طباطبایى، سننالنبى، ۵۷)
بنابراین مربى در مقام تربیت، نخستین کارى که باید به انجام آن همت گمارد، این است که با تربیتآموزان خود، چنان سخن گوید که به آسانى مراد او را دریابند و این مستلزم آن است که مربى سخن خود را از درجه و مقام درک و فهم خود تا سطح درک و فهم تربیتآموزانش تنزل دهد.
به علاوه، گاه مدارا و رفق با متربیان اقتضا مىکند که مطالب خاصى با آنان در میان گذاشته شود و از ارائه مطالبى که فراتر از میزان درک و فهم آنان است، خوددارى شود. چنانکه در سیره معصومین (ع) ملاحظه مىشود که گاه بعضى از مطالب را با افرادى خاص مطرح مىکردند.
در سیره تربیتى پیشوایان دینى (ع) به اختلاف سنى افراد توجه خاصى شده است. آنان بین بزرگسالان و کودکان تفاوت بسیارى قائل شدهاند و از هر یک متناسب با سنشان انتظار داشتهاند.
امام زینالعابدین (ع) به کودکان دستور مىداد نماز مغرب و عشا را باهم و نماز ظهر و عصر را نیز باهم بخوانند. به ایشان مىگفتند: نماز را در وقت نمىخوانند. آن حضرت مىفرمود: بهتر از این است که بخوابند و نماز نخوانند. (مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۱۹)
باید توجه داشت که در زمان معصومین (ع) نمازها در پنج وقت: صبح، ظهر، عصر، مغرب و شام خوانده مىشد و نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا را نه در یک وقت، بلکه جدا جدا مىخواندند. اما امام (ع) به کودکان که هنوز به سن تکلیف نرسیده بودند ولى نماز مىخواندند اجازه مىدادند که نمازهاى ظهر و عصر و نمازهاى مغرب و عشا را باهم بخوانند تا نماز خواندن بر آنها مشکل و غیرقابل تحمل نشود. این امر، در واقع، نوعى رفق و مدارا با این قبیل افراد است.
در اینجا لازم است به این سؤال نیز بپردازیم که آیا در سیره تربیتى معصومین (ع) محدودهاى براى رفق و مداراى تربیتى معین شده است یا نه؟ در صورت مثبت بودن جواب، در چه مواردى مىتوان از رفق و مدارا استفاده کرد و در چه مواردى نمىتوان؟ البته در مورد این پرسش نمىتوان جواب قاطعى ارائه کرد، در عین حال با توجه به سیره معصومین (ع) مىتوان به مؤلفههایى که ما را در دستیابى به پاسخ کمک مىکند، اشاره کرد.
معصومین (ع) در مواردى که با فردى جاهل یا ناآگاه به احکام و آموزههاى دینى مواجه مىشدند با او به رفق و مدارا برخورد مىکردند و اجازه نمىدادند دیگران نیز با آنان به شدت و خشونت رفتار کنند. توان جسمى نیز یکى از مؤلفههایى است که معصومین (ع) در رفتارهاى تربیتى خود آن را در نظر مىگرفتند.
اکنون این سؤال مطرح مىشود که رفق و مدارا در تربیت دینى چه تأثیرى دارد؟ ما در اینجا تنها به دو نکته که در سیره و روایات معصومین (ص) بر آن تأکید شده است، اشاره مىکنیم.
نخستین موضوعى که در این باب در سیرهها مطرح شده این است که رفق و مدارا با متربیان سبب جذب آنان به مربى و شخصیت، منش، آرا و عقاید او مىشود. دومین موضوعى که در سیرهها مطرح است اینکه رفق و مدارا با تربیتآموزان سبب مىشود آنان آموزهها و مفاهیم دینى را به بهترین وجه درک، جذب و درونى کنند و به تدریج به مدارج بالاى ایمان و کمال برسند، بدون آنکه از اعمال دینى خسته یا دلزده شوند.
در خاتمه به اختصار میتوان گفت: ۱. در سیره معصومین (ع) رفق و مدارا جایگاه والایى دارد. ۲. رفق و مدارا هم در مواجهه با دیگران و هم در مواجهه با خود باید رعایت شود. ۳. در مورد گستره و محدوده اِعمال رفق و مدارا باید به موضوعاتى مانند علم و جهل، توان جسمى، توان عقلى و ذهنى و درجات ایمان مخاطبان توجه داشت. به علاوه، باید به نوع حکم شرعى و اینکه مستحب، مکروه یا مباح است نیز توجه کرد. ۴. رعایت رفق و مدارا موجب مىشود اولاً یادگیرى پایدار و عمیق صورت گیرد، ثانیاً تأثیرپذیرى تربیتآموز از مربى افزایش یابد.