۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ یکی از موفقترین و کاملترین عملیات دفاع مقدس شروع شد. فتح خرمشهر یا عملیات الیبیتالمقدس، پایانبخش دورهای طوفانی در جنگ تحمیلی بود که از عملیات ثامنالائمه (شکست حصر آبادان) آغاز شده بود. در این دوره ۹ ماهه چهار عملیات انجام گرفت که جملگی موفقیتآمیز بودند.
بعد از فرار بنیصدر در آخرین روزهای خرداد ۱۳۶۰، برای مدت کوتاهی فرماندهی جنگ به عهده شهید فلاحی گذاشته شد، اما با شهادت او در هفتم مهر ۱۳۶۰، سپاه و ارتش به صورت مشترک فرماندهی میدانی جنگ را بر عهده گرفتند. دو فرمانده که آن زمان هر دو جوان و پر از انگیزه بودند، دوره فرماندهی مشترک یا اتحاد بین ارتش و سپاه را مدیریت میکردند.
اگر فرض بگیریم که دوره فرماندهی مشترک از اواسط مهر ۱۳۶۰ شروع شده باشد، سپهبد شهیدصیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش در همان مهر ۱۳۶۰ و پس از شهادت فلاحی و انتخاب تیمسار ظهیرنژاد به ریاست ستاد مشترک ارتش، به جای او فرمانده نیروی زمینی شد. از آن سو نیز محسن رضایی تنها یک ماه قبل، یعنی ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ فرمانده کل سپاه شده بود. به این ترتیب هر دو فرمانده یکی از ارتش و دیگری از سپاه جوانانی بودند که به تازگی ارتقا پیدا کرده و با انگیزههای بسیار مدیریت میدانی جنگ را برعهده گرفته بودند.
از سوی دیگر، دوره فرماندهی مشترک جنگ در حالی آغاز شده بود که جبهه ایران با شکست حصر آبادان، اولین پیروزی بزرگ دفاع مقدس تا آن زمان را کسب کرده بود. با توجه به بازیابی روحیه رزمندگان، محسن رضایی و صیاد شیرازی طرح بلندپروازانهای تحت عنوان کربلای یک الی چهار را ارائه دادند که در قالب آن علاوه بر بازپسگیری مناطق اشغال شده کشورمان با تصرف یک هدف عمده در خاک عراق (بیشتر بصره مدنظر بود) جنگ با فتح و پیروزی به اتمام برسد.
با مهیاشدن شرایط برای برداشتن اولین گام در طرح کربلا، دو ماه پس از شکست حصر آبادان، در عملیات طریقالقدس یا کربلای ۱، ایران شهر بستان و مرز چذابه را آزاد کرد. با قطع شدن راه ارتباطی جبهه شمالی و جنوبی دشمن، ایران سه ماه بعد و در نوروز سال ۶۱ عملیات فتحالمبین (کربلای ۲) را آغاز کرد و ۲۵۰۰ کیلومتر از شمال خوزستان آزاد شد. سپس نوبت به آزادسازی خرمشهر رسید که شروع عملیات آن در دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ یعنی تنها یک ماه پس از اتمام فتحالمبین بود.
فتح خرمشهر بزرگترین و تأثیرگذارترین عملیات ایران در دور پیروزیهای طوفانی و شگفتانگیز نیمه دوم سال ۶۰ و نیمه اول سال ۶۱ بود. این عملیات برآن بود تا با تصرف شهر بصره، یک تیر و دو نشان بزند، یعنی با نفوذ ایران به عمق خاک عراق و گرفتن شهر بصره، عقبه نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر به محاصره درآیند و راهی جز تسلیم شدن نداشته باشند. پس در نتیجه ایران هم یک نقطه حیاتی و تأثیرگذار، چون بصره را در خاک عراق تصرف میکرد و هم خرمشهر را آزاد میساخت.
همانطور که در تاریخ دفاع مقدس شاهد بودیم، روند عملیات الیبیتالمقدس واحدهایی از نیروهای خودی به مرز شلمچه رسیدند، اما مقاومت دشمن روی خط مرزی سختتر از آن بود که این نیروها بتوانند به بصره دسترسی پیدا کنند. نهایتاً روی خرمشهر متمرکز شدند و این شهر پس از ۱۹ ماه اشغال آزاد شد. با آزادسازی خرمشهر طرح عملیات کربلای ۴ یا همان رمضان در دستور کار قرار گرفت، اما اینبار قرار بود نیروهای ایرانی وارد خاک عراق شوند که با توجه به حمایتهای بینالمللی از صدام و همین طور فرورفتن ارتش عراق در لاک دفاعی و ایجاد موانع و موارد دیگر، دوره پیروزیهای طوفانی و سریع در جنگ به اتمام رسید و دوره فرسایشی از اواسط سال ۱۳۶۱ تا ابتدای سال ۱۳۶۷ آغاز شد.
بعد از فرار بنیصدر در آخرین روزهای خرداد ۱۳۶۰، برای مدت کوتاهی فرماندهی جنگ به عهده شهید فلاحی گذاشته شد، اما با شهادت او در هفتم مهر ۱۳۶۰، سپاه و ارتش به صورت مشترک فرماندهی میدانی جنگ را بر عهده گرفتند. دو فرمانده که آن زمان هر دو جوان و پر از انگیزه بودند، دوره فرماندهی مشترک یا اتحاد بین ارتش و سپاه را مدیریت میکردند.
اگر فرض بگیریم که دوره فرماندهی مشترک از اواسط مهر ۱۳۶۰ شروع شده باشد، سپهبد شهیدصیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش در همان مهر ۱۳۶۰ و پس از شهادت فلاحی و انتخاب تیمسار ظهیرنژاد به ریاست ستاد مشترک ارتش، به جای او فرمانده نیروی زمینی شد. از آن سو نیز محسن رضایی تنها یک ماه قبل، یعنی ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ فرمانده کل سپاه شده بود. به این ترتیب هر دو فرمانده یکی از ارتش و دیگری از سپاه جوانانی بودند که به تازگی ارتقا پیدا کرده و با انگیزههای بسیار مدیریت میدانی جنگ را برعهده گرفته بودند.
از سوی دیگر، دوره فرماندهی مشترک جنگ در حالی آغاز شده بود که جبهه ایران با شکست حصر آبادان، اولین پیروزی بزرگ دفاع مقدس تا آن زمان را کسب کرده بود. با توجه به بازیابی روحیه رزمندگان، محسن رضایی و صیاد شیرازی طرح بلندپروازانهای تحت عنوان کربلای یک الی چهار را ارائه دادند که در قالب آن علاوه بر بازپسگیری مناطق اشغال شده کشورمان با تصرف یک هدف عمده در خاک عراق (بیشتر بصره مدنظر بود) جنگ با فتح و پیروزی به اتمام برسد.
با مهیاشدن شرایط برای برداشتن اولین گام در طرح کربلا، دو ماه پس از شکست حصر آبادان، در عملیات طریقالقدس یا کربلای ۱، ایران شهر بستان و مرز چذابه را آزاد کرد. با قطع شدن راه ارتباطی جبهه شمالی و جنوبی دشمن، ایران سه ماه بعد و در نوروز سال ۶۱ عملیات فتحالمبین (کربلای ۲) را آغاز کرد و ۲۵۰۰ کیلومتر از شمال خوزستان آزاد شد. سپس نوبت به آزادسازی خرمشهر رسید که شروع عملیات آن در دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ یعنی تنها یک ماه پس از اتمام فتحالمبین بود.
فتح خرمشهر بزرگترین و تأثیرگذارترین عملیات ایران در دور پیروزیهای طوفانی و شگفتانگیز نیمه دوم سال ۶۰ و نیمه اول سال ۶۱ بود. این عملیات برآن بود تا با تصرف شهر بصره، یک تیر و دو نشان بزند، یعنی با نفوذ ایران به عمق خاک عراق و گرفتن شهر بصره، عقبه نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر به محاصره درآیند و راهی جز تسلیم شدن نداشته باشند. پس در نتیجه ایران هم یک نقطه حیاتی و تأثیرگذار، چون بصره را در خاک عراق تصرف میکرد و هم خرمشهر را آزاد میساخت.
همانطور که در تاریخ دفاع مقدس شاهد بودیم، روند عملیات الیبیتالمقدس واحدهایی از نیروهای خودی به مرز شلمچه رسیدند، اما مقاومت دشمن روی خط مرزی سختتر از آن بود که این نیروها بتوانند به بصره دسترسی پیدا کنند. نهایتاً روی خرمشهر متمرکز شدند و این شهر پس از ۱۹ ماه اشغال آزاد شد. با آزادسازی خرمشهر طرح عملیات کربلای ۴ یا همان رمضان در دستور کار قرار گرفت، اما اینبار قرار بود نیروهای ایرانی وارد خاک عراق شوند که با توجه به حمایتهای بینالمللی از صدام و همین طور فرورفتن ارتش عراق در لاک دفاعی و ایجاد موانع و موارد دیگر، دوره پیروزیهای طوفانی و سریع در جنگ به اتمام رسید و دوره فرسایشی از اواسط سال ۱۳۶۱ تا ابتدای سال ۱۳۶۷ آغاز شد.