اقتصاد ایران در حالی سده ۱۳۰۰ را پشت سر میگذارد که در این سده در اثر آثار تبعی جنگهای جهانی و همچنین مداخلات و تنشهای داخلی و خارجی و جنگ تحمیلی و انواع و اقسام تحریمهای ظالمانه و فراز و فرود نرخ جهانی نفت به عنوان پشتوانه اصلی تأمین مالی بودجه با چالشهای اقتصادی فراوانی دست و پنجه نرم کرد.
هرچند در سده اخیر اقتصاد ایران چالشهای بزرگی را به خود دید، اما از منظر ثبات و استقلال سیاسی ابتدا و انتهای این سده اصلاً با یکدیگر قابلقیاس نیست. در ابتدای این قرن کشور با فقر و قحطی فراگیر، نابرابری اقتصادی، فساد پایانناپذیر، شیوع بیماریهای همهگیر، سوء تغذیه، فقدان امکانات بهداشتی، وابستگی به شرق و غرب، ضعف شدید حکمرانی و مدیریت و فقدان زیرساختهای اقتصادی، کسری بودجه، بدهیهای خارجی هنگفت، وابستگی شدید به درآمدهای نفتی و تحمیل قراردادهای خارجی خفتبار تحت نفوذ خارجی و عوامل نفوذی روبهرو بود.
در انتهای این سده، اما بهرغم همه فشارها از جمله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تحریمهایی که غربیها به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردند، اقتصاد از ضعف و بیثباتیهای ابتدا و نیمه ابتدایی قرن فاصله گرفت، به شکلی که بهرغم تحمیل شدیدترین تحریمهای اقتصادی تمامی قرون به یک سرزمین و با وجود شیوع کرونا اقتصاد دچار سکته نشد و صادرات غیرنفتی نیز روز به روز مسیر صعودی خود را طی کرد، بهطوریکه چشمانداز تجارت ۱۰۰ میلیارد دلاری در سال پایانی این سده یک رکورد به شمار میرود.
در این میان وجود ثبات سیاسی و امنیتی زمینهساز نقشآفرینی ایران در تحولات منطقه و جهانی شده است، بهطوری که این موارد میتواند پیشرفت و رشد و توسعه اقتصاد ایران را به شکل شگفتآوری جهش دهد. ایران به یک عنوان در صدر کشورهای دارای ذخایر بزرگ طبیعی قرار دارد و نیز در صدر کشورهایی که بیشترین ظرفیت بهجا نهاده و استفاده نکرده را دارد! مهمترین این منابع شامل نفت، گاز طبیعی، زغالسنگ، کروم، مس، سنگآهن، سرب، منگنز، روی و گوگرد است. حدود ۱۱درصد زمینهای ایران نیز قابل کشت هستند و محصولات خوراکی فراوانی به دلیل چهارفصل بودن کشور صادر میشود. ایران با برخورداری از ۶۸گونه ماده معدنی و شناسایی نزدیک به ۶۰ میلیارد تن ذخایر معدنی، از دید گوناگونی، میان کشورهای جهان در جایگاه دهم جدول است و حدود ۷درصد از ذخایر معدنی کل جهان را دارا است. هرچند اقتصاد ایران در دهه انتهایی سده اخیر تحت شدیدترین تحریمهای ظالمانه نفتی و مالی غرب قرار گرفت و این مورد سرانه درآمد خانوار و رشد اقتصادی و سرمایهگذاری ثابت را تحت تأثیر قرار داد، اما فضای اقتصادی ایران و منطقه و دنیا به جهت رشد نرخ جهانی نفت و انرژی به شکلی است که نیاز به حضور پر رنگ ایران در بازار انرژی و سایر حوزهها احساس میشود. از این رو قابل پیشبینی است که برخلاف ابتدای قرن اخیر در آغاز قرن پیشرو و در گام دوم انقلاب اسلامی کاستیهای اقتصادی جای خود را به رشد و توسعه و پیشرفت و بهبود وضعیت اقتصاد ایران خواهد داد.