کد خبر: 1033941
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۹ - ۰۰:۳۹
حسرت سکوت و آرامش در عصر فناوری
در دسترس‌بودن می‌تواند چیز خوبی باشد. ما نمی‌توانیم به تنهایی کارایی داشته باشیم. با وجود این مهم است که بتوانید گوشی‌تان را خاموش کنید، بنشینید، چیزی نگویید، چشمانتان را ببندید تا به چیزی فکر کنید به‌جز آنچه معمولاً به آن می‌اندیشید
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: آن‌ها که همدم کوه‌ها و دشت‌هایند، گاهی هنگام قدم زدن در طبیعت، ناگهان سرشار از آن احساس از دست رفته دنیای امروز می‌شوند: سکوت ژرف جهان. سکوتی قدرتمندتر از هیاهو‌های شبکه‌های اجتماعی و ماندگارتر از همه سلفی‌هایی که لحظه‌لحظه زندگی‌مان را ثبت می‌کنند. دعوتی به درنگ درباره خودمان و دنیایمان. ارلینک کاگه، نویسنده نروژی معتقد است امروز بیش از همیشه، به چنین سکوتی نیاز داریم، زیرا فناوری دیگر هیچ جای خالی‌ای در زندگی‌مان باقی نگذاشته است.

آموخته‌ام که هرگاه نمی‌توانم با پیاده‌وری، کوهنوردی یا دریانوردی از این قیل و قال دنیا دور شوم، کلاً درش را تخته کنم. طول کشید تا این کار را یاد بگیرم. فقط وقتی که فهمیدم نیازی بدوی به سکوت دارم، قادر شدم جست‌وجوی آن را آغاز کنم؛ آنجا در ژرفای همهمه ناموزون ترافیک و افکار، موسیقی و ماشین، آیفون‌ها و برف‌روب‌ها، به انتظارم نشسته بود. سکوت.

همین اواخر، کوشیدم تا سه دخترم را مجاب کنم که راز‌های جهان در سکوت پنهان گشته‌اند. در آشپزخانه دور میز نشسته بودیم و داشتیم شام یکشنبه را می‌خوردیم. این روز‌ها با هم غذاخوردن برای ما پیشامدی نادر است؛ سایر روز‌های هفته پر است از کار و اتفاق. شام یکشنبه تبدیل شده به تنها زمانی که همگی می‌نشینیم و چهره‌به‌چهره حرف می‌زنیم. دختر‌ها با تردید نگاهم کردند. هیچ کدامشان کمترین علاقه‌ای به بحث درباره موضوع سکوت نداشت. بنابراین برای ایجاد این علاقه، سرگذشت دو نفر از دوستانم را برایشان تعریف کردم که تصمیم گرفته بودند قله اورست را فتح کنند.

دوستانم یک روز صبح زود پناهگاه را ترک کردند تا از دیواره جنوب غربی کوه صعود کنند. اوضاع رو به راه بود. هر دو به قله رسیدند، اما طوفان از راه رسید. خیلی زود فهمیدند که قرار نیست زنده به پایین برسند. نفر اول از طریق تلفن ماهواره‌ای با همسر باردارش تماس گرفت. آن‌ها با هم درباره نام بچه‌ای که در شکم او بود تصمیم گرفتند. سپس درست زیرقله در سکوت، درگذشت. دوست دیگرم نتوانست پیش از آنکه بمیرد با کسی تماس بگیرد. هیچ‌کس نمی‌داند طی آن ساعات در آن کوه دقیقاً چه اتفاقاتی افتاده بود. به لطف اتمسفر خشک و سرد ۸کیلومتر بالاتر از سطح دریا، هر دو نفرشان منجمد شده و محفوظ ماندند. آن‌ها آنجا در سکوت آرمیده‌اند و ظاهرشان کمابیش، تفاوتی ندارد با آن صورت‌هایی که من آخرین بار ۲۲سال پیش دیدم. به اینجا که رسیدم سکوت میز را فرا گرفت. پیامکی رسید و یکی از گوشی‌هایمان دنگی کرد، اما هیچ‌کدام به فکرمان نرسید که همان لحظه گوشی‌اش را چک کند. به جای آن سکوت را با خودمان پر کردیم.

اندک زمانی پس از این ماجرا، برای ایراد سخنرانی به دانشگاه سنت اندروز در اسکاتلند دعوت شدم. موضوع را باید خودم انتخاب می‌کردم. اغلب اوقات درباره سفر‌های نامتعارف به دورترین نقاط عالم حرف می‌زنم، اما این‌بار ذهنم به سمت خانه کشیده شد، به آن شام یکشنبه شب با خانواده‌ام. بنابراین موضوع سکوت را برگزیدم. خودم را به‌خوبی برای سخنرانی آماده کردم، اما همان‌طور که اغلب پیش می‌آید، پیش از سخنرانی دل‌نگران بودم. اگر افکار پراکنده‌ام درباره سکوت فقط به عالم شام‌های یکشنبه متعلق باشند و ربطی به مباحثات دانشجویی نداشته باشد، چه؟ نه اینکه انتظار داشته باشم به مدت ۱۸ دقیقه‌ای که سخنرانی‌ام طول می‌کشید هو شوم، اما می‌خواستم دانشجویان به موضوعی که اینقدر برایم عزیز است، علاقه‌مند باشند. سخنرانی را با یک دقیقه سکوت آغاز کردم. چنان سکوتی که می‌توانستی صدای تپش قلبت را بشنوی. هیچ جنبشی در کار نبود. ۱۷دقیقه بعدی را درباره سکوت اطرافمان حرف زدم، اما همچنین درباره آنچه که در نظرم حتی مهم‌تر از آن بود سخن گفتم: سکوت درونی. دانشجویان خاموش ماندند. گوش دادند. گویی مدت‌ها دلتنگ سکوت بوده‌اند.

سکوت چیست؟ کجاست؟ چرا اکنون بیش از همیشه اهمیت دارد؟ سکوت کشف دوباره چیز‌هایی است که به ما لذت می‌بخشند، ازرهگذر درنگ‌کردن.

فرزندانم دیگر به ندرت درنگ می‌کنند. همیشه در دسترس و تقریباً همیشه مشغول هستند. مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی، نوشت «همه‌کس دیگری است و هیچ‌کس خودش نیست.» هر سه دخترم اغلب جلوی یک صفحه نمایشگر - خواه به‌تن‌هایی یا در کنار دیگران- می‌نشینند. من نیز همین کار را می‌کنم. غرق در گوشی هوشمندم می‌شوم، خود را - در مقام مصرف‌کننده و گاه نیز تولیدکننده- برده تبلتم می‌کنم. مدام دچار وقفه می‌شوم، وقفه‌هایی مولود وقفه‌هایی دیگر. در جهانی که ربط چندانی به من ندارد، همه‌چیز را زیرورو می‌کنم تا چیزی پیدا کنم. تلاش می‌کنم مؤثر باشم تا لحظه‌ای که می‌فهمم صرف‌نظر از اینکه چقدر مؤثر بوده‌ام، از این پیش‌تر نخواهم رفت. انگار در مه بخواهم راهی را در کوهستان پیدا کنم، بدون اینکه قطب‌نمایی در دست داشته باشم و در نهایت به دور خودم بچرخم. هدف این است که پرمشغله و مؤثر باشیم، نه چیز دیگر. آری، آنچه افراد بسیاری می‌گویند مبنی بر اینکه فناوری فاصله‌ها را محو کرده است حقیقت دارد، اما این واقعیتی پیش پا افتاده است. مسئله اساسی در واقع همان‌طور که هایدگر اشاره کرد؛ هایدگر مدعی شد ما حاضریم از فرط اشتیاق به استفاده از فناوری‌های جدید، آزادی خود را واگذار کنیم. از اینکه انسان آزاد باشیم به سوی تبدیل‌شدن به دارایی تغییر جهت بدهیم. امروزه این اندیشه حتی از زمانی که او برای اولین بار آن را ابراز کرد، بیشتر فراخور حال ماست. متأسفانه ما بدل به دارایی یکدیگر نمی‌شویم، اما به دارایی چیز‌هایی ناخوشایندتر چرا. دارایی شرکت‌هایی، چون اپل، فیسبوک، اینستاگرام، گوگل، اسنپ‌چت و دولت‌هایی که در تلاشند تا با یاری داوطلبانه خودمان، نقشه مفصلی برایمان بکشند تا از این اطلاعات استفاده کرده یا آن را بفروشند. بوی استثمار از همه جهت بلند است.

انسان‌ها مخلوقاتی اجتماعی هستند. در دسترس‌بودن می‌تواند چیز خوبی باشد. ما نمی‌توانیم به تنهایی کارایی داشته باشیم. با وجود این مهم است که بتوانید گوشی‌تان را خاموش کنید، بنشینید، چیزی نگویید، چشمانتان را ببندید، چند بار نفس عمیق بکشید و تلاش کنید تا به چیزی فکر کنید به‌جز آنچه معمولاً به آن می‌اندیشید.

جایگزین آن به هیچ چیز فکر نکردن است. گاهی به خودم می‌آیم در حالی که به این می‌اندیشم چگونه می‌توان سکوت را بدون استفاده از فناوری تجربه کرد. در واقع می‌توان آستانه یافتن سکوت و تعادل را پایین‌تر آورد. برای اینکه بتوانید به‌سادگی درنگ کنید، لازم نیست حتماً دوره سکوت یا آرامش بگذرانید. سکوت می‌تواند همه‌جا و همه‌وقت باشد؛ درست نوک دماغتان است. من هنگامی‌که از پله‌ها بالا می‌روم، غذا درست می‌کنم یا صرفاً روی تنفسم تمرکز کرده‌ام، سکوت را برای خود می‌آفرینم. مسلماً همه ما بخشی از جهانی واحدیم، اما جزیره‌ای از آن خود بودن، ثروت بالقوه‌ای است که در همیشه با خود دارید.

نقل از وب سایت ترجمان/ نوشته: ارلینگ کاگه/ ترجمه: علی امیــری/ تلخیص: سیمین جم/ مرجع: گاردین
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار