سرويس ايثار و مقاومت جوان آنلاين: اسماعیل قاآنی پس از دریافت حکم فرماندهی سپاه قدس با یک چالش زودگذر در فضای گفتمانی دوستداران حاج قاسم و دوستداران انقلاب و سپاه قدس روبهرو شد: آیا او میتواند حاج قاسم دیگری باشد؟ آیا این توفیق اوست که جای حاج قاسم میآید؟ یا چیز دیگر؟
اساس این چالش بر یک مدار غلط و مبنای نادرست بود. چه نیازی به مقایسه؟! چه نیازی به اینچنین اندازهگیریها و درگیریهای ذهنی؟!
اسماعیل را باید با کارش شناخت. ۴۰ سال دفاع از انقلاب در جبهههای نبرد، بیوقفه و بیحاشیه. آیا برای یک فرماندهی که ۱۲ سال جانشین حاج قاسم بود و بلافاصله پس از او اعتماد فرمانده کل قوا را برای به دست گرفتن فرمان حاج قاسم به دست آورد و در عین حال کمتر شناخته و دیده شده بود و در انظار و اذهان عمومی چرخ نمیزد و بر مدار وظیفه الهی خویش میچرخید، کافی نیست که بدانیم کیست؟
قاآنی را باید با مدیریت طولانیاش در سمت جانشینی حاج قاسم شناخت. با شناختش از منطقه و از جنگ و از میدان. قاآنی را باید با ایمان و توسلش شناخت. او همین حالا بزرگترین دغدغه تروریستهای منطقه شده است. همین کافی است تا بدانیم از چه کسی سخن میگوییم.
قاآنی را باید با شجاعتش شناخت. بهراستی بهترین میزان شناخت یک فرمانده میدانهای نبرد، شجاعت است. شجاعت که نباشد، تدبیر و عقل و درایت درجا میزنند. شجاعت که نباشد، زبان بند میآید و فکر خشک میشود و مدیریت کم میآورد. قاآنی اول از همه نشان داده است که اهل ترس و تقوای از میدان و گلوله نیست. از امریکایی جماعت تقوا ندارد. از تروریست جماعت تقوا ندارد. «ز قاآنی مجو آیین تقوا را/ ز اهل پارس ناید پارسایی!»
قاآنی پیر میدان پارسایی و تقوای الهی است نه ترس و تقوا از دشمن زبون دنیایی. او را درآینده بهتر خواهیم شناخت.