افزایش آمار ازدواج در ماههای نخست امسال نسبت به سال گذشته آنهم بهرغم شرایط همهگیری کرونا و چالشهای آن موضوعی است که از ابعاد مختلف قابل بررسی است.
در واقع این ماجرا ثابت کرد مهمترین مانع ازدواج جوانان در کنار مسائل و دغدغههای اقتصادی، موضوعات فرهنگی و آداب و رسوم و فرهنگ غلطی است که در جامعه جا افتاده و علاوه بر تحمیل هزینههای گزاف به جوانان دمبختی که قصد ازدواج دارند، باعث شده است تا ازدواج و تشکیل خانواده برای بسیاری از دختران و پسران جوان به امری دستنیافتنی تبدیل شود.
از یکسو پسران جوان علاوه بر هزینههای معمول تشکیل زندگی همچون تهیه خانه و داشتن کار و درآمد مناسب برای چرخاندن چرخ زندگی، ناگزیرند گاهی تا دو برابر هزینه اجاره خانه را برای هزینههای برپایی جشن عروسی، گل زدن ماشین، آرایشگاه و تالار صرف کنند. در مقابل دختران و خانواده آنان هم برای تدارک جهیزیههای آنچنانی و داشتن وسایلی که شاید در طول سال یک بار هم به آنها نیاز پیدا نکنند، مبالغ کلانی هزینه کنند و تا مدتها برای جبران این هزینهها به زحمت میافتند و مجبورند اقساط وام و قرضهایشان را بپردازند. همین حواشی هم موجب شده است تا به خانه بخت رفتن جوانان به امری سخت و گاه دستنیافتنی تبدیل شود.
حالا و در شرایط اپیدمی کرونا، بهواسطه جبر و نگرانی از انتقال ویروس و تعطیلی برخی از اصناف همچون تالارهای پذیرایی و مشاغل غیرضروری دیگر، جوانان دمبخت فرصت پیدا کردند به دور از عرفیات غلط و آداب و رسوم دست و پاگیری که با آلوده شدن به تشریفات، تجملات و چشم هم چشمی خانوادهها با یکدیگر اینبار خودشان برای زندگی خود تصمیم بگیرند و دیگر دغدغه حرف مردم و باید و نبایدهای اطرافیان را نداشته باشند.
حالا شرایط برای همه مردم برای دارا و ندار تا حدودی یکی شده و به واسطه شرایط آنهایی هم که به صورت زیرزمینی اقدام به برگزاری مراسمهای معمول و پر زرق و برق میکنند باید تبعات این کار را با افزایش احتمال بیماری خود و اطرفیانشان پرداخت کنند.
آمارهای ازدواج در ماههای گذشته در واقع نشان داد درست است که مسائل اقتصادی، اشتغال و مسکن از یکسو و تأمین جهیزیههای آنچنانی از سوی دیگر، اصلیترین دغدغههای جوانان امروزی برای ازدواج و تشکیل خانواده است، اما فشارهای اجتماعی و اجبار به برپایی مراسم عروسی پر زرق و برق مانعی جدیتر محسوب میشود و اگر چنین مانعی بر سر راه جوانان وجود نداشته باشد، میتوانند بر زندگی خود متمرکز شده و ازدواج کنند و خانواده تشکیل دهند.
دختران دمبخت هم برخلاف تصورات کلی جا افتاده در جامعه آنقدر پخته فکر میکنند که میپذیرند خوشبختی تنها به پوشیدن لباس سفید عروسی، رفتن به آرایشگاههای چندین میلیونی و آرایش و گریم سنگین، فیلمبرداریهای آنچنانی با الهام از فیلمهای هالیوودی و بالیوودی نیست. دختران جوان برخلاف باور عامه به دنبال همسری هستند که به قول قدیمیها مرد زندگی باشد و دنبال شاهزادهای رؤیایی با اسب سفید نیستند.
اثبات این ماجرا هم عروسهایی هستند که در این روزهای کرونایی، بدون برگزاری مراسم عروسی و تور سفید و مجلسی پر زرق و برق به خانه بخت میروند و زندگی مشترکشان را آغاز میکنند و هزینههای سنگین مراسم و حواشی آن را به تدارک وسایل ضروری برای یک زندگی و اجاره خانه اختصاص میدهند.
البته واقعیت این است که زوجهایی که در ایام کرونا و بدون برگزاری مراسم به خانه بخت رفتهاند تنها بخش کوچکی از جوانانی هستند که در شرف ازدواجند، اما منتظر ماندهاند تا تکلیف کرونا روشن شود و بتوانند مراسم عروسی داشته باشند. آن هم در شرایطی که در هیچ یک از محافل علمی دنیا هنوز نتوانستهاند پایانی برای کرونا متصور باشند و حتی اگر واکسن یا دارویی هم برای درمان و پیشگیری از این بیماری کشف شود تا زمانی که این دارو یا واکسن در دسترس همگان قرار گیرد، راهی طولانی در پیش داریم.
گذشته از این اگر یک ویروس قاتل با قدرت شیوع بالا توانسته تغییری در فرهنگ و سنتهای غلط جا افتاده در کشور ایجاد کند و بخشی از سنگهای موجود در مسیر ازدواج دختران و پسران جوان را از سر راه آنها بردارد، چرا نباید این اصلاح فرهنگی را به همه زمانها حتی زمانی که شاهد از بین رفتن این ویروس یا پیدا شدن واکسن و داروی قطعی این بیماری تسری یابد؟!