کد خبر: 1009024
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۹ - ۰۳:۰۰
همراهی توکل و تلاش برای رفع مشکلات
نگین خلج سرشکی
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: پیش از عید تصمیم گرفتم کتابخانه‌ام را تمیز کنم و کتاب‌هایی که به درد دوستان و اطرافیان می‌خورد را به آن‌ها امانت دهم. چند دقیقه‌ای به هر یک از کتاب‌ها فکر کردم. چشمم به کتاب حسابان دوران دبیرستانم افتاد. حسابی ذهنم درگیر حساب و کتاب زندگی‌ام شد. یک دنیا مسئله ریز و درشت حل نشده پیدا کردم. مسئله‌ها و مشکلات زندگی مانند سؤالات کتاب حسابان نیست. هر کدام برای حل شدن نیاز به تجربه و گوش شنوا و عقل بیدار دارد. هرچه فکر کردم دیدم چوب خط مسئله‌ها از بس حل نشده‌اند دیگر جای خالی برای علامت زدن ندارند. تصمیم گرفتم هر چی هست و نیست را بر روی کاغذی بنویسم.

راه‌حل‌های پله‌ای یا آسانسوری؟

تلاش کردم از کوچک‌ترین راه‌حل‌ها به بزرگ‌ترین‌ها برسم، اما یک جای کار ایراد داشت. هیچ کدام به قد و قواره مسئله‌های من نمی‌خوردند. راه‌حل‌ها یا تنگ و کوچک یا بزرگ و بی‌شکل و شمایل بودند. راه‌حل‌هایی که به ذهنم رسیده بودند اصلاً هیچ ضامن اطمینانی نداشتند. راه‌حل زمانی به کار می‌آید که پله‌ای باشد. راه‌حل‌های پله‌ای به معنی آن است که هر کدام زمینه ساز دیگری باشند و یکدیگر را حمایت کنند. خوبی راه‌حل‌های پله‌ای این است که اگر یکی به نتیجه نرسید بتوان پا را روی قبلی گذاشت و قدمی دیگر برداشت. اگر راه حل‌ها آسانسوری باشند، امکان موفقیت آن‌ها کمتر می‌شود. چون در صورت بروز شکست با سر به زمین خواهیم خورد. وقتی راه‌حل‌های پله‌ای پیدا می‌کنیم می‌توانیم یک نقشه راه برای خودمان درست کنیم و از «الف» به «ی» برسیم. این‌گونه خیال‌مان از همه جهت راحت خواهد بود. چراکه در برنامه‌ریزی ما چندین خانه امن وجود دارد و لازم نیست بعد از عدم موفقیت تازه به فکر راهی دیگر باشیم، بلکه از پیش به فکر چندین راه بوده‌ایم.

ابر رایانه‌ای به نام خلاقیت

حل مسئله یکی از مهم‌ترین بخش‌های زندگی است، چون در هر سن و سالی که باشیم باید بتوانیم از پس مسئله‌های خود بربیاییم. بنابراین خیلی مهم است که والدین به نوجوان و جوان خود چگونگی حل مسئله و اهمیت مشورت کردن را آموزش بدهند. عمر انسان آن‌قدر زیاد نیست که بتواند به تنهایی تمامی راه‌ها را امتحان کند، پس باید از تجربه‌های دیگران نیز درس بگیرد. حل مسئله فقط به نمره بهره هوشی بستگی ندارد، بلکه خلاقیت و تصویرسازی ذهنی مهم‌تر از هوش است. وقتی خلاق باشی می‌توانی از تجربیات دیگران راه‌حل‌های دیگری بسازی. خداوند به انسان نعمتی گران بها عطا کرده است که می‌توان آن را ابر رایانه دانست. این ابر رایانه اگر به خوبی استفاده شود می‌تواند از صفر و هیچ، صد راه‌حل درست کند و اگر به درستی استفاده نشود ممکن است حتی ساده‌ترین مشکلات را به هزار تویی بی‌انت‌ها تبدیل کند. اگر غرق در هزار تو شویم دیگر بیرون آمدن از آن دشوار است.

همان‌قدر که راه‌حل‌های اشتباه می‌توانند موجب سردرگمی شوند، به همان اندازه نادیده گرفتن مسائل و ناتمام گذاشتن آن‌ها هم نمک بر روی زخم است. بی‌توجهی به حل مسائل زندگی می‌تواند تاب‌آوری و صبر و تحمل انسان را هم نابود کند. نادیده گرفتن زندگی قطره‌قطره می‌تواند به دریا تبدیل شود و زندگی را آب ببرد. چون هر روز ما به روز بعد مرتبط است و اگر یک روز را نادیده بگیریم گویا قسمتی از زنجیره زندگی را پاره کرده‌ایم.

صبر و تلاش و توکل

توجه به مسائل و اهمیت دادن به آن‌ها به معنی غرق شدن در غم و غصه یا هر روز ناراحتی و نگرانی نیست. می‌توان مسائل را با صبر و حوصله و توکل بر خدا برطرف کرد. توکل کردن هم به معنی بی‌خیالی نیست. لطف و محبت خداوند بسیار زیاد است، اما توکل کردن به معنی سوءاستفاده از این کرم و لطف نیست. ما باید تلاش کنیم و یک قدم خود را برداریم تا خداوند هم صدقدم به سمت ما فراوانی راهی کند. بعد از هر سختی و مشکل یک آسایش و راحتی وجود دارد، اما به شرط اینکه خودمان برای حل کردن آن تلاشی کنیم و نتیجه را به خداوند بسپاریم. هر چیز که پیش بیاید قطعاً به خیر و صلاح ما خواهد بود. خداوند عادل‌ترین و میانه‌ترین حل‌المسائل است. اما باید بدانیم که بدون تلاش هرگز مسیری هموار نخواهد شد. گاهی فکر می‌کنیم همین‌قدر که دعا کنیم برای حل یک مشکل کافیست، اما دعا کردن و راز و نیاز سیاهه درخواست‌ها و نیازمندی‌ها نیست. بلکه راز و نیاز راهی برای رهایی از بند سختی‌های روزمره و تازه کردن نفس زندگی است. نفس زندگی وقتی تازه شود، مغز وقتی آرام باشد و به درستی کار کند، قدم‌ها وقتی به دقت برداشته شود و همه چیز را به خداوند بسپاریم، به طور قطع دیگر مسئله‌ای حل نشده باقی نخواهد ماند که بخواهد زندگی را از پای در بیارد. زندگی صفحه شطرنج است. کم‌کم یاد خواهیم گرفت هر مهره چه حرکتی می‌کند و امتیازی دارد. مهره‌ها، انتخاب‌ها و راه‌حل‌های ما هستند که گاهی با آن‌ها بازی را مساوی می‌کنیم و نه برد و نه ضرری. گاهی هم با مشکلات سر شاخ می‌شویم و آن‌ها را کیش و مات می‌کنیم. مهم این است که حتی اگر مات زندگی شدیم و خیره ماندیم بدانیم که خدایی هست و اگر دست بر روی زانو قرار دهیم و بایستیم همه جوره به سمت ما قدم خواهد برداشت. فقط یادمان باشد اول قدم آن است که عاشق باشیم. باید عاشق خودمان و زندگی باشیم و قدر همه بالا و پایین آن را بدانیم. هیچ ریش سفیدی با چشم سفیدی در برابر زندگی بزرگ نشده است. بلکه سر صبر و حوصله مسئله‌ها را دانه به دانه حل کرده و آن‌ها به دانه‌های تسبیحش تبدیل شده‌اند. هر کسی که باشیم و به هر جایی که برسیم در نهایت بنده خدا هستیم و به نفع خودمان است که توکل به علاوه تلاش کنیم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار