قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد فعالیتهای هستهای ایران که مبتنی بر گزارشهای موهوم صهیونیستها علیه فعالیت هستهای ایران تنظیم شده و درنهایت مبنای کار شورای حکام برای صدور یک قطعنامه علیه ایران قرارگرفته است، زمینهساز دور جدیدی از تحرکات امریکایی- صهیونیستی علیه نظام جمهوری اسلامیشده که در ورای آن میتوان اهداف پنهان غرب برای چالش آفرینی در فضای داخلی ایران را مشاهده کرد. چالشهایی که از منظر آنان باید شکستهای نظام سلطه از نظام اسلامی در عرصه منطقهای و بینالمللی را در داخل جبران کرده و نظام را وادار کند که یا در برابر غرب تسلیم و همچون گاوهای شیرده خلیجفارس شوند و یا بهزعم برایان هوک مسئول گروه اقدام امریکا علیه ایران، فروپاشی درونی را بپذیرند.
بنا بر گزارش رادیو فردا شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در وین مستقر است، روز جمعه، ۳۰ خردادماه، قطعنامه توبیخی پیشنهادی سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا درباره فعالیتهای هستهای ایران را تصویب کرد. تصویب این قطعنامه به فشارها بر ایران میافزاید تا به بازرسان آژانس اجازه دهد از «دو سایت مشکوک هستهای» بازدید کنند. از کشورهای عضو شورای حکام، ۲۵ کشور به این قطعنامه رأی مثبت دادند، هفت کشور رأی ممتنع دادند و دو کشور چین و روسیه مخالف بودند.
سایتهای مورداشاره در گزارش صهیونیستها که مبنای قطعنامه شورای حکام قرارگرفته است، همان سایتهایی هستند که یکبار در دوران مذاکرات هستهای ایران با ۱+۵ مورد بازرسی دبیر کل آژانس قرارگرفته و بر مبنای آن پرونده هستهای ایران مختومه و برجام به تصویب رسیده بود، حال با تحریک صهیونیستها و اقدام مزورانه تروئیکای اروپایی بار دیگر این پرونده به جریان افتاده و امریکاییها بنا دارند با اتکا به آن و فشار و تحریم علیه مردم ایران بالاخره سد نفوذناپذیری و مقاومت ایران را بشکنند.
علاوه بر آن، این سه کشور اروپایی درحالیکه در سالهای اخیر با عدم اجرای تعهدات خود در برجام، این سند بینالمللی را از حیز انتفاع ساقط کردهاند، با ادعای اینکه بهطور کامل متعهد به مفاد برجام هستند، از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران که مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد در ماه اکتبر (مهر) آینده روی خواهد داد، بهشدت اعلام نگرانی کرده و خواستهاند که این تحریمها تا اکتبر سال ۲۰۲۳ پابرجا بماند.
بعدازاین مصوبه بود که سفیر امریکا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اعلام میکند که حالا توپ در زمین ایران است و نخستوزیر رژیم صهیونیستی هم دو روز بعد از صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با استقبال از آن گفته است که جهان متوجه واقعیتی شده که اسرائیل سالها در مورد تهدیدات برنامه هستهای ایران بیان میکرد. ژنرال بنی گانتز، وزیر دفاع جدید رژیم صهیونیستی، نیز جمعه در توئیتر خود با استقبال از قطعنامه «مهم» آژانس نوشته بود که «اسرائیل به ایران امکان نخواهد داد به توانایی هستهای (نظامی) برسد.»
بعد از طی این فرایند بود که دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا در یک سخنرانی انتخاباتی میگوید که اگر ایران تا انتخابات امریکا منتظر بماند، باید برای توافق دو برابر هزینه کند. وی روز شنبه ۳۱ خرداد در شهر «تالسا» در ایالت اکلاهما با تأکید بر اینکه «ایران بهشدت میخواهد یک توافق انجام دهد»، گفت که ایرانیها منتظر هستند، چون به خاطر توصیههایی که از رقبای او میشنوند، میخواهند ببینند چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا پیروز میشود. ترامپ افزود: من به آنها گفتم. ما میتوانیم منتظر بمانیم، اما وقتی من پیروز شدم، شما هزینه بالاتری را برای توافقی که اکنون میتوانید داشته باشید، باید بپردازید. او تأکید میکند که ایران میتواند صبر کند، اما بعد باید هزینه بزرگ و وحشتناکی را برای توافق بپردازند.
مروری بر کارنامه رفتار اروپاییها در مقابله با ایران نشان میدهد که برخلاف امریکاییها (حداقل جمهوریخواهان) که همواره تلاش دارند با فشار و تحریم اراده خود را بر ایران تحمیل کنند، رفتار اروپاییها مبتنی بر فعالسازی گسلهای داخلی برای ایجاد فتنه در کشور با بهرهگیری از عوامل نفوذی داخلی است و به همین دلیل است که در جریان فتنه ۸۸ مهمترین تمرکز آنها بر ایجاد و تشدید فتنه داخلی بود، اما اکنون در اجرای این سناریو امریکاییها نیز با اروپاییها همگام شده و یک هدف مشترک را دنبال میکنند.
درروند تحولات اخیر نیز با توجه به ناتوانی غرب در شکست اراده و مقاومت مردم ایران از طریق تهدید نظامی و چالش سازیهای امنیتی و تسلیم و به سازش کشاندن نظام اسلامی، امید اروپاییها و گردانندگان کاخ سفید به این است که بتوانند با بهرهگیری از پیامدهای تحریمهای اقتصادی و ایجاد چالش درونی در کشور و دامن زدن به اعتراضات اجتماعی، نظام اسلامی را وادار به تسلیم نمایند. اوج سناریوی مشترک و چندمرحلهای امریکا و اروپا را در این جمله ترامپ میتوان دید که میگوید: ایران میتواند صبر کند، اما بعد باید هزینه بزرگ و وحشتناکی را برای توافق بپردازند.
در این زمینه البته آنچه مورد استناد دشمن است تأثیر تحریمها، وضع دستگاههای اجرایی در مقابله با آن و درنتیجه افزایش مشکلات معیشتی و کاهش آستانه تحمل مردم است که بر اساس برآورد آنها میتواند منجر به گسترش نارضایتی عمومی، ایجاد اغتشاش و مشکلات امنیتی فراگیر در کشور شود.
در این زمینه به چند نکته میتوان اشاره کرد:
۱- پس از خروج ترامپ از برجام، تصور امریکاییها این بود که این خروج و تشدید تحریمها منجر به فروپاشی اقتصادی ایران و نهایتاً تسلیم ایران خواهد شد. اما اتخاذ سیاست مقاومت فعال از سوی ایران که با تقویت اقتدار دفاعی و بازسازی برخی از ظرفیتهای ازدسترفته هستهای همراه شد، عملاً موقعیت ایران را در این مواجهه تحکیم کرد. این واقعیت را این روزها در اعتراف جان بولتن مشاور پیشین امنیت ملی امریکا میتوان دید، آنگاهکه میگوید ترامپ میخواست با خروج از توافق هستهای ایران را وادار به تسلیم و مذاکره مجدد کند. اما این انتظار و ابتکار هرگز از سوی رهبران ایران محقق نشد. بنابراین جای تعجب نیست که او بخواهد راهی را برای آغاز گفتگو با ایران بیابد.
۲- فشار سیاسی و اقتصادی امریکا و اروپا تنها به موضوع هستهای ایران ارتباط نداشته و نگرانی آنها از روند گسترش تفکر انقلاب اسلامی و نفوذ منطقهای وتوان موشکی ایران است و به همین دلیل آنچه امروز درباره ایران اتفاق افتاده، نهایت فشاری است که آنها میتوانستند علیه ایران اعمال کنند. مواضع اخیر اروپاییها بیانگر آن است امروز ابتکار عمل در دست ایران است.
۳- اگرچه همچون گذشته این نقشه دشمنان هم توسط مردم ایران به شکست میرسد، اما در این مواجهه دادن پالس به دشمن از سوی برخی مسئولان نسبت به شرایط سخت کشور و درعینحال انفعال وبی تفاوتی نسبت به روند فزاینده قیمتها و افزایش فشار بر اقشار محروم جامعه و صرفاً اکتفا به گفتاردرمانی پذیرفتنی نیست.
۵- در این مواجهه این روزها جای خالی مدیران انقلابی و توانمند در عرصه اجرایی کشور خودنمایی میکند و متأسفانه این اقشار محروم جامعه هستند که باید تاوان آن را بپردازند.