نگاهی به شکست حصر سوسنگرد در آبان ۱۳۵۹ و نقش مقام معظم رهبری در این رویداد تاریخی
نامه تاریخی رهبری به سرهنگ قاسمی سالها بعد از اتمام دفاع مقدس و در جریان دیدار برخی از مسئولان با مقام معظم رهبری به ایشان داده میشود. خود رهبری تا آن زمان تصور میکردند نامه از بین رفته است. در دهه ۶۰ و طی یک مصاحبه تصویری هم با حسرت عنوان میکنند که چرا در آبان ۵۹ از آن نامه کپیبرداری نشده بود
کد خبر: ۱۲۶۴۷۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸
خاطراتی از عملیات محرم در گفتگو با یک رزمنده دفاع مقدس
از برادری که کمکم میکرد مجروح را جابهجا کنیم خواستم همانجا بماند تا من بروم و وسیله نقلیهای تهیه کنم. هنوز از ماشین پیاده نشده بودم که برادر کمککننده گفت «دیگر مجروح نداریم. یک شهید داریم.»
کد خبر: ۱۲۶۴۵۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷
گفتوگوی «جوان» با خواهر دوقلوی شهید بهروز مرکزی مقدم دانشآموز هنرمندی که در ۱۵ سالگی شهید شد
بهروزدر یکی از نامههایش نوشته بود وقتی از پشت جبهه کمپوت به دست رزمندگان میرسید و روی قوطی کمپوتها با خط کج و معوج نوشته شده بود «تقدیم به رزمندگان اسلام» همین جمله به رزمندگان و به ما خیلی قوت میداد. حتی در سنگر هم برای خوردن آب از همین قوطی خالیهای کمپوت استفاده میکردیم که همراهش چند قطره اشک بود
کد خبر: ۱۲۶۴۵۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷
گفتوگوی «جوان» با یک رزمنده دفاع مقدس پیرامون حضور در واحد تعاون
در عملیات بدر نیروی تعاون شده بودم. کار ما این بود که پیکر شهدا را از مناطق عملیاتی برمیگرداندیم. بعد این پیکرها را ساماندهی و وسایل هر شهیدی را جمع و جور میکردیم. مهمترین کار تعاون این بود که پلاک یا نام و نشان هر شهیدی را مشخص کند تا مبادا پیکرها جابهجا یا به صورت ناشناس تقسیمبندی شوند
کد خبر: ۱۲۶۳۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
گفتوگوی «جوان» با خواهر شهید غلامحسن پوررضا از شهدای دفاع مقدس
برادرم خیلی وقتها به مادرم میگفت: «صدایم نکنید غلامحسن! کاش اسمم غلامحسین بود و در راه امام حسین (ع) شهید میشدم.» برای ما ثابت شد حتی بعد از شهادتش دوست دارد اسمش غلامحسین باشد، چراکه اشتباهی روی سنگ مزارش نام شهید را غلامحسین حک کردهاند
کد خبر: ۱۲۶۳۳۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
گفتوگوی «جوان» با خواهر شهیدان خوش لفظ از شهدای دفاع مقدس همدان
وقتی مادرم هر روز ملافه امیر را عوض میکرد شاهد ریزش موهای امیر بود. مادرم هر روز موهای ریخته شده پسرش را میشمرد. لحظه به لحظه جلوی چشمش از بین رفتن فرزندش را میدید که چطور مانند شمع، آب میشود. ولی کاری نمیشد کرد. عاقبت داداش امیر ۳۰ شهریور ۱۳۶۳ به شهادت رسید
کد خبر: ۱۲۶۳۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
گفتوگوی «جوان» با یک محقق حوزه دفاع مقدس پیرامون عملیات محرم و اسارت تعداد زیادی از بعثیها در این عملیات
شهیدحاج حسین خرازی، سردار مرتضی قربانی، شهید احمد کاظمی و برادر محمد ابوشهاب شخصاً برای شناسایی منطقه عملیاتی وارد عمل میشوند. این چهار نفر به کمک افراد محلی از کنار رودخانه میمه با دو قاطر تا حدود ۴۰ کیلومتر به عقبه دشمن نفوذ میکنند. هر آن امکان اسارتشان میرفت. اما این گروه ۲۴ ساعت در منطقه دشمن میماند و آنها را شناسایی میکند
کد خبر: ۱۲۶۲۸۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
گفتوگوی «جوان» با جانباز علیاصغر حبیبی از رزمندگان و فرماندهان گردان دفاع مقدس
سال ۱۳۶۰ وقتی ۱۸ ساله بودم همزمان با عملیات ثامنالائمه (ع) و شکست حصر آبادان برای اولین بار به جبهه اعزام شدم. سه روز در پادگان گلف اهواز آموزش دیدیم. من تک تیرانداز بودم. وقتی وارد منطقه عملیاتی شدیم، به جاده ماهشهر- آبادان رفتیم. در آن مقطع قسمتی از این جاده به تصرف دشمن درآمده و سمت ماهشهر- آبادان دست ما بود
کد خبر: ۱۲۶۲۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۶
خاطراتی از عملیات محرم در آبان ۶۱ برگرفته از کتاب «چاشنیهای خیس»
بیشتر نیروهای داخل اردوگاه برای شرکت در عملیات محرم راه افتادند. تا عصر، چم سری، چم هندی و بخشهای دیگری از خاک کشور آزاد شد و رزمندهها با چهرههایی خسته، اما خندان برگشتند. برادران زارع بین آنها نبودند! همانطور که محمدعلی پیشبینی کرده بود هر دو شهید شده بودند
کد خبر: ۱۲۶۱۷۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۴
چرایی صدور فرمان امام پیرامون جنگ تحمیلی در آبان ۵۹ در گفتوگوی «جوان» با یک راوی دفاعمقدس
با حمله صدام به ایران و شروع جنگ تحمیلی هرجا که احساس نیاز میشد، حضرت امام بنبستشکنی میکردند. در بحث آبادان یا آزادسازی سوسنگرد، حفظ جزایر مجنون، تکهای دشمن در اواخر جنگ و در کل هرجا که احساس میشد فرامین ایشان میتواند به حفظ کشور، مردم و رزمندگان کمک کند، حضرت امام با دوراندیشی که داشتند ورود میکردند
کد خبر: ۱۲۶۱۷۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۴
گفتوگوی «جوان» با خواهر و برادر غواص شهید حسین مرادی که پیکرش ۱۲ سال مفقود بود
حسین به مدت ۱۲ سال مفقود بود و در این ۱۲ سال مرحوم مادرم و خانواده خیلی زجر کشیدند. در این مدت پیامها و شایعات گوناگونی به ما میدادند؛ مثلاً بعضی از آشناها میگفتند: «صدای حسین را از رادیو عراق شنیدیم» هر شب مادرم مینشست تا ساعت دو نصف شب به رادیوعراق گوش میکرد شاید خودش موفق شود نام حسین را بشنود
کد خبر: ۱۲۶۱۵۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۳
روایت سردار مرتضی قربانی از عملیات کوی ذوالفقاری
من و تعدادی از بچههای اصفهان که در درگیریهای خرمشهر، خیلیهایشان زخمی شده بودند در هتل کاروانسرای آبادان مستقر بودیم و تازه سه قبضه خمپارهانداز ۱۲۰ میلیمتری از سرهنگ حسنی سعدی آن هم با وساطت شهید اقاربپرست و سرگرد شریفالنسب که از درگیریهای خرمشهر ما را میشناختند، تحویل گرفته بودیم. چون خرمشهر تازه سقوط کرده بود و ما هیچ خطی نداشتیم، آنجا در هتل کاروانسرا مستقر شدیم.
کد خبر: ۱۲۶۱۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۳
گفتوگوی «جوان» با جانباز علیمردان رستاد از رزمندگان پیشکسوت عشایر کهگیلویه و بویراحمد
جانشین گردان آقای ولیپور ماسکش را در آورد و به رزمنده طلبهای داد و گفت شما طلبهاید باید زنده بمانید و برای اسلام تبلیغ کنید. من پاسدارم اگر به شهادت برسم به آرزویم میرسم، اما بر اثر شدت آلودگی محیط، همانجا هر دو رزمنده به شهادت رسیدند. واقعاً رزمندگان، دنیایی از ایثار و ازخودگذشتگی بودند
کد خبر: ۱۲۶۰۸۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
خاطراتی از آخرین روزهای قبل از سقوط خرمشهر برگرفته از کتاب روزشمار جنگ ایران و عراق
دشمن همزمان با هجوم در محورهایی که از طریق جاده کمربندی به پل خرمشهر منتهی میشود و هدف اصلی او را تشکیل میدهد، دو گردان نیز مأمور میکند که با پیشروی در محور ۴۰ متری و مسجد جامع توجه رزمندگان را جلب کنند و آنها را از مقابله با پیشروی متجاوزان بهسوی پل بازدارند
کد خبر: ۱۲۶۰۲۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۷
خاطراتی از سردار شهید سعید گلاببخش در گفتوگوی «جوان» با همرزمانش
بعثیها در اوایل جنگ و در حالی که نیروهای ما انسجام لازم را نداشتند، قلههای بازیدراز را به تصرف خود درآورده بودند. هرکدام از طرفین که این قله را در اختیار داشت میتوانست به کل منطقه غرب تسلط داشته باشد. شهید گلاببخش معتقد بود که باید قلههای بازی دراز را آزاد کنیم تا دست برتر با ما باشد
کد خبر: ۱۲۶۰۲۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۷
روایت یک رزمنده از حضور یکروزه در مناطق عملیاتی دفاع مقدس در گفتگو با «جوان»
حالا با چه رویی به خانه برمیگشتم؟ میرفتم و میگفتم ظرف یک روز مجروح شدم و برگشتم! وقتی به خانه رفتم و پدرم در را به رویم باز کرد، با بینی شکسته و سری که از خجالت کج شده بود گفتم نرسیده به جبهه جانباز شدم. پدرم زد زیر خنده و تا مدتی ماجرای جبهه یکروزه مرا برای همه تعریف میکرد
کد خبر: ۱۲۶۰۰۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۶
گفتوگوی «جوان» با خواهر شهید علی اصغر سماواتی از شهدای مداح دفاع مقدس
برادرم برای اعزام به جبهه، شناسنامهاش را دستکاری کرد و سنش را بالا برد. آنقدر با مهارت این کار را کرد که اصلاً مشخص نبود. در جبهه، چون مداح بود و کارهای فرهنگی میکرد، چادر محل اسکانش محل نماز شب رزمندهها شده بود. آنجا زیارت عاشورا میخواندند و علی اکبر هم مداحی میکرد
کد خبر: ۱۲۶۰۰۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۶
گفتوگوی «جوان» با یکی از رزمندگان حاضر در مقاومت خرمشهر پیرامون اشغال این شهر در چهارم آبان ۱۳۵۹
یک شب بعثیها مدرسه شهید دریابد رسایی را بمباران کردند و در نتیجه تعداد زیادی از بچهها شهید و مجروح شدند؛ بنابراین شهید جهان آرا دستور داد بچهها برای استراحت به قسمت جنوبی شهر که آن سوی کارون و چسبیده به آبادان بود بروند و هر کس برای خودش مقری پیدا کند تا حادثه مدرسه شهید رسایی تکرار نشود
کد خبر: ۱۲۵۹۸۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۵
گفتوگوی «جوان» با خواهر برادران شهید تفاخ از شهدای شهر شوش در دفاع مقدس
سید سکر با عجله آمد و ما را با همسایهها پشت یک ماشین سوار کرد و به راه افتاد. در راه هم هر کس را میدید که با پای پیاده میرود، تا جایی که پشت ماشین جا داشت سوار میکرد. ما را به روستایی که پدربزرگم آنجا زندگی میکرد و نزدیک شوش دانیال (ع) بود، رساند
کد خبر: ۱۲۵۹۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۲
ترکیب بند نغمه مستشار نظامی درباره کتاب پاییز آمد منتشر شد
شاعره کشورمان سرودهای از زبان فخرالسادات موسوی همسر شهید احمد یوسفی تقدیم به این شهید کرده است.
کد خبر: ۱۲۵۹۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۳۰