سرویس دینواندیشه جوان آنلاین: حجتالاسلام نجف لکزایی طی برنامهای در رادیو معارف در پاسخ به پرسش یکی از شنوندگان که پرسیده بود: «آیا انقلاب اسلامی در حمایت از جنبشهای اسلامی و مستضعفان جهان تبعیض قائل میشود؟» توضیح داد: بخشی از داوریهایی که گاهی صورت میگیرد به خاطر فقدان اطلاعاتی است که ما داریم. آنچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تصریح شده و آموزههای اسلامی نیز بر آن تأکید دارند آن است که ما موظف به یاری رساندن به مظلومان، محرومان، مستضعفان و مسلمانان باشیم و علیه ظالمان و ستمگران و مستکبران قیام کنیم.
فقط بحث مسلمانان هم نیست و صحبت از مستضعفان است یعنی ممکن است مستضعف و محرومی تحت ظلم باشد که مسلمان هم نیست. همین که کسی مظلوم واقع شود بر اساس آموزههای اسلام و قانون اساسی و ارزشهای ملت ایران ما خودمان را در کنار آنها میدانیم. این فرمایش امیرالمؤمنین علی (ع) خطاب به حسنین (ع) است که «کُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً: شما دشمن ستمکاران باشید و کمک حال مظلومان» این اصل اول که خیلی هم واضح است.
اصل دوم این است که وقتی ما متوجه میشویم در جایی به فردی ظلم میشود چه اقدام عملیای میتوانیم انجام دهیم. این بازمیگردد به مقدورات ما. بر اساس مبانی اسلامی که «لا یکلف الله» را داریم حمایت و دفاع از مظلومان و محرومان و مستضعفان مربوط به این میشود که مقدورات ما چقدر است. ببینید مثلاً امریکا به ونزوئلا ظلم میکند. ما هم طرفدار دولت ونزوئلا هستیم، چون این دولت در برابر ظلم و سلطه ایستاده است. حالا ما چه اقدامی میتوانیم انجام دهیم؟ محدودیت داریم دیگر! قصه ونزوئلا را مثال زدم که ابهامی در آن نیست.
اما گاهی هم ما اطلاعات ناقصی داریم. مثلاً ما رودرروی داعش ایستادیم و با آن جنگیدیم در حالی که داعش خودش را مسلمان میدانست؛ حالا کسی بپرسد پس چرا شما در برابر مسلمانان ایستادید؟ پس همیشه یک فرض ثابت نیست و گاهی شرایط خیلی پیچیده است که نیاز به شناخت و بررسیهای عمیق و دقیق دارد تا بتوانیم میان مظلوم، محروم، مستضعف و تروریسم تفکیک قائل شویم. حالا نمیخواهم بگویم آنچه در چین رخ میدهد مثلاً متعلق به جریانات تروریستی و افراطی در جهان اسلام است، اما باید حواسمان باشد از این گروهها در آن مناطق هستند و حتی برخی از افرادی که به کانونهای افراطی منطقه پیوسته بودند از همین کانونها تقسیم میشدند. یا آنچه در چچن اتفاق افتاد ما دیدیم که بخشی از نیروهایی داعش از منطقه چچن آمده بودند؛ بنابراین باید توجه داشت که ما نمیتوانیم یک داوری ثابت داشته باشیم و بگوییم هر کس از هر جای دنیا که اسم مسلمان را بر خودش میگذارد و اقداماتی انجام میدهد ما باید پرچم خود را در دفاع از آن کشور بلند کنیم و در آنجا حضور داشته باشیم بلکه اولاً باید مقدورات و امکانات خودمان را بسنجیم و با توجه به معاهدات خودمان با دولتها راههای مقدور را بررسی کنیم.
به سوابق کشورها هم باید توجه کرد. در ماجرای ماعهده پیامبر (ص) با مشرکان قریش در صلح حدیبیه یکی از مواردی که در آن معاهده نوشته شده بود این بود که اگر کسی از اهالی مکه مسلمان شد و به مدینه رفت پیامبر موظف است که آن افراد را به قریش تحویل دهد. جالب اینجاست همان جا که این معاهده امضا شد دو نفر از اهالی مکه که مسلمان شده بودند نزد پیامبر آمدند، نماینده مشرکین گفتند طبق معاهده باید اینها را تحویل دهید؛ حضرت فرمود تحویل بدهید. مسلمانان فهمیدند که اگر به مدینه بروند پیامبر آنها را تحول میدهد؛ بنابراین در محلی دیگر پایگاهی درست کردند و شروع کردند به برخورد با مشرکان و این کار تا بدان جا رسید که مشرکان به پیامبر پیشنهاد دادند که این بند از معاهده لغو شود و تازه مسلمانها به مدینه بروند.
لذا میخواهم بگویم اینها قضیههای پیچیده و موردی است که باید در هر مورد شرایط را جداگانه بررسی کرد. آنطور نیست که خطی عمل کنیم بلکه باید متناسب با هر مورد تصمیم جداگانه گرفت. مسئله آنقدر ساده نیست که با یک اطلاعات مختصر و همین که دیدیم در جایی اتفاقی افتاده، تصمیمگیری کنیم، اما اصل کلی روشن است، دستور اسلام و اهل بیت به ما این است که «کُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً» ما باید یار و یاور مظلومان و دشمن ظالمان باشیم.